مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آخرین گزارش خود درباره برنامه هستهای ایران گفته است: «ایران مانع ورود کارشناسان آژانس به تأسیسات اتمی کرج شد.» خبری که بلافاصله رسانههای وابسته به ائتلاف شوم آمریکایی، صهیونیستی و سعودی با بازنشر آن، درباره آن بزرگنمایی کردند و درصدد القای این گزاره بر آمدند که «ایران چیزی برای پنهان کردن» دارد. اتحادیه اروپا وآمریکا نیز بلافاصله از ایران خواستند فوراً به بازرسان سازمان بینالمللی انرژی هستهای اجازه بازدید از تأسیسات شرکت تکنولوژی سانتریفیوژ ایران در کرج موسوم به مجتمع تسا را بدهد. کاظم غریبآبادی، نماینده کشورمان نزد سازمانهای بینالمللی در وین در واکنش به این ادعا در صفحه توئیترش نوشت: «عمیقاً باعث تأسف است که آژانس پس از سه حمله تروریستی طی یک سال گذشته در تأسیسات هستهای ایران، هنوز آنها را محکوم نکرده است، چنانکه طبق قطعنامههای کنفرانس عمومی آژانس و مجمع عمومی سازمان ملل و حتی به خاطر تجهیزات خودش و امنیت بازرسانش و حفاظت از آنها ملزم به این کار است.»
نکته تحلیلی: ایران تیرماه سال گذشته(۲۳ ژوئن) با تأیید خبر حمله یک پهپاد به مجتمع تسا در کرج اعلام کرد، خسارات این حمله اگرچه ناچیز بوده است؛ ولی در جریان این «عملیات خرابکارانه غیرمعمول» یکی از دوربینهای نظارتی آژانس از بین رفته و یک دوربین دیگر به شدت صدمه دیده است. ایران رژیم صهیونیستی را عامل این حملات معرفی میکند. نخست وزیر رژیم صهیونیستی چندی پیش به صورت واضح اقدامات خرابکارانه و تروریستی گذشته که برای برنامههای هستهای و دانشمندان هستهای اتفاق افتاد، بر عهده گرفت و خارج از چارچوب قوانین بینالمللی ایران را تهدید کرد. موضوعی که بلافاصله باید از طرف مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کشورهای مدعی غربی محکوم میشد، این امر نه تنها اتفاق نیفتاد؛ بلکه میتوان رفتار رافائل گروسی را «بازی آژانس در زمین دشمن» نیز تفسیر کرد. اینکه رافائل گروسی با وجود توافقهایی که با ایران داشته، بهسمت گزارشهای «خلاف واقع» میرود، نشان میدهد آژانس برای راضی نگهداشتن آمریکاییهاست. بدیهی است که عدول ایران از توافقات پیشین و دادن دسترسیهای بیشتر در چارچوب «ضعف ایران» تلقی شده و از این رو آژانس و طرفهای غربی در هر فرصتی به جای «تعامل و قدردانی از ایران» بر خصومتها بیفزاید. بدیهی است که ناکامی آمریکا در وین که برای تداوم برجام با کمترین هزینه برای غرب، طراحی شده بود، سبب شود که آنها «میدان بازی» را به گزارشات «آژانس انرژی اتمی» تغییر دهند. بنابراین رفتار گروسی در مرحله اول با هدف «راضی کردن آمریکا و صهیونیستها» و در مرحله دوم طراحی پازل «اقناع عمومی» برای ایجاد «اتحاد بینالمللی علیه ایران» است.
نکته راهبردی: رویکردی که نظامی اسلامی باید در پیش بگیرد این است که علاوه بر نگهداشتن حس تعامل، باید بهسمت قویساختن ظرفیتهای «قدرتساز درونی» حرکت کند. علاوه بر این، میل جامعه جهانی به واگرایی از آمریکا فرصت خوبی را در اختیار دستگاه دیپلماسی و رسانهای ما قرار داده است که با تمرکز بر موضوعات مذکور، اجازه اجماع بینالمللی حول آژانس انژری اتمی را ندهد.