صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۸  ، 
شناسه خبر : ۳۳۴۰۲۳
مروری گذرا بر سرفصل‌های بصیرت‌افزایی در منظومه فکری حکیم انقلاب اسلامی در عرصه جنگ نرم
پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی

با پیروزی انقلاب اسلامی که معادلات نظام دوقطبی بین‌المللی را بر هم ریخته بود، صف‌آرایی استعمارگران عالم در برابر جمهوری اسلامی آغاز شد. این تقابل به صورت توامان در دو عرصه جنگ سخت و نرم دنبال می شد. مهم‌ترین راهبرد عرصه جنگ نرم، تلاش برای ایجاد تردید نسبت به انقلاب اسلامی از طریق تحریف بود، که با شگردهای مختلفی چون دروغ‌پردازی، شایعه‌افکنی، سیاه‌نمایی و... دنبال می‌شد. با ناکام ماندن راهبردهای مختلف، تجاوز نظامی به مهم‌ترین ابزار تهاجم به انقلاب اسلامی در دستورکار دشمن قرار گرفت، هرچند باز هم به صورت همزمان راهبردهای رسانه‌ای‌ـ تبلیغی برای تخریب افکار عمومی در پشت جبهه نیز با همه توان دنبال می‌شد. اما با ناکامی در جنگ تحمیلی بود که راهبرد جنگ نرم به سناریوی اول دشمن برای تقابل با جمهوری اسلامی از سال 1368 و همزمان با زعامت حکیم فرزانه انقلاب اسلامی آغاز شد. در این میان اولین کسی که آغاز جنگ جدید را شناسایی و اعلام خط کرد.

 

خواص اهل حق در مصاف  با خواص اهل باطل

سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله(ص) را می‌توان یکی از راهبردی‌ترین بیانات ایشان دانست که در خردادماه سال 1375 ایراد گردید. ایشان با تقسیم جامعه به عوام و خواص از نقش خواص در تحولات تاریخ سخن گفت و محور تقابل و رویارویی جبهه حق و باطل را در جدال خواص اهل حق و باطل تعریف کرد. در ادامه به توصیفات تقابل دو اردوگاه نظام اسلامی در برابر استکبار جهانی پرداخت و اعلام داشتند: «در ایران اسلامی، هر کس به نحوی در مقابل دشمن‌ـ که از اطراف، تیرهای زهرآگین را به پیکر انقلاب و کشور اسلامی، نشانه رفته است‌ـ تلاشی بکند، جهاد فی سبیل‌الله کرده است.

بحمدالله، شعله جهاد بوده است و هست و خواهد بود. البته یکی از جهادها هم جهاد فکری است. چون دشمن ممکن است ما را غافل کند، فکر ما را منحرف سازد و دچار خطا و اشتباه‌مان گرداند؛ هر کس که در راه روشنگری فکر مردم، تلاشی بکند، از انحرافی جلوگیری نماید و مانع سوءفهمی شود، از آنجا که در مقابله با دشمن است، تلاشش جهاد نامیده می‌شود. آن هم جهادی که شاید امروز، مهم محسوب می‌شود.» (20/3/1375)

 

افسران جوان جنگ نرم

سال 1388 را می‌توان اوج برافروخته شدن آتش جنگ نرم دانست که در قالب فتنه تقلب در انتخابات ریاست‌جمهوری کلید خورد! سناریویی از پیش طراحی شده که متأسفانه توسط بخشی از نیروهای دیروز انقلاب و دشمنان امروز ملت به وجود آمد. سران فتنه در برابر اراده ملت که پای صندوق‌های رأی رفته بودند، ایستادند و دروغ بزرگ تقلب را که رمز آشوب بود، تکرار می‌کردند. در این زمان بود که راهبر انقلاب اسلامی بیش از هر زمان دیگر از جنگ نرم دشمن و ضرورت کلید خوردن جهاد تبیین و روشنگری سخن گفت. معظم‌له در بیانات تاریخی‌شان در دیدار دانشجویان و نخبگان علمی اعلام داشتند: «امروز جمهوری اسلامی و نظام اسلامی با یک جنگ عظیمی مواجه است، لیکن جنگ نرم!... خوب، حالا در جنگ نرم، چه کسانی باید به میدان بیایند؟ قدر مسلم نخبگان فکری‌اند. یعنی شما افسران جوان جبهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ مقابله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ با جنگ نرمید.» (4/6/1388)

چند روز بعد در دیدار با اساتید دانشگاه‌ها بود که رهبری بار دیگر از ضرورت جهاد روشنگری سخن گفت و نقش اساتید دانشگاه را در این جنگ نرم آغاز شده، اینچنین تعیین کرد: «اگر در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مسائل اجتماعی، مسائل سیاسی، مسائل کشور، آن چیزهائی که به چشم باز، به بصیرت کافی احتیاج دارد، جوان دانشجوی ما، افسر جوان است، شما که استاد او هستید، رتبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بالاتر افسر جوانید؛ شما فرمانده‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای هستید که باید مسائل کلان را ببینید؛ دشمن را درست شناسائی بکنید؛ هدف‌های دشمن را کشف بکنید؛ احیاناً به قرارگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دشمن، آنچنانی که خود او نداند، سر بکشید و بر اساس او، طراحی کلان بکنید و در این طراحی کلان، حرکت کنید. در رتبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف، فرماندهان بالا این نقش‌ها را ایفا می‌کنند.» (8/6/1388)  پیش از این رهبر معظم انقلاب اسلامی در فتنه کوی دانشگاه در سال 1378، نیز فرموده بود: «فتنه‌ها را باید با روشنگری خاموش کرد. هر جا روشنگری باشد، فتنه‌انگیز دستش کوتاه می‌شود.» (8/5/1378)

 

جریان تحریف و تلاش  برای ایجاد خطای محاسباتی

حکیم انقلاب اسلامی تلاش کرد تا در بیانات خود، ابعاد مختلف جنگ نرم دشمن را آشکار سازد و ابزارهای اثرگذاری آن را نیز معرفی کند. ایشان در تبیین اهداف پنهان جنگ نرم دشمن می‌فرماید: «امروز کار عمده‌ دشمن در جنگ نرم، غبارپراکنی در فضای سیاسی کشور است»(4/8/1389) ایشان تأکید داشتند که «در جنگ نرم و جنگ روانی هدف دشمن این است که محاسبات طرف مقابل را عوض کند.»(16/5/1391)

بخش عمده‌ای از آنچه تحت عنوان غبارپراکنی و خطای محاسباتی یاد شد، از طریق «خط تحریف» دنبال می‌شود. در نظر حکیم انقلاب اسلامی، مقابله با جریان تحریف آنقدر اهمیت دارد که در صحنه نبرد، آن را روی دیگر جریان تحریم معرفی کرده و تأکید دارند که: «اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم هم شکست خواهد خورد.»(10/5/1399) البته راه مبارزه را نیز اعلام می‌دارد و می‌فرمایند: «روش اسلامی تبیین است و همین تبیین‌ها موجب شد که انقلاب اسلامی بر بسیاری از این پیش‌زمینه‌های تاریخی و تربیت‌های غلط فائق بیاید و فائق آمد.»(14/2/1387) و ادامه‌ این حرکت نورانی و غلبه بر توطئه‌های دشمن نیز از مسیر تبیین و روشنگری و جهاد علیه «تحریف» حقایق می‌گذرد و اینگونه است که «تبیین اساس کار ما است.»(12/4/1395)

 

بصیرت عمارگونه  استقامت مالک‌گونه

بدون شک در میان اصحاب خاص امیرالمؤمنین(ع) در روزگاری که فتنه‌ها یکی پس از دیگری توسط بنی‌امیه و همدستان‌شان طرح‌ریزی و اجرا می‌شد، نقش ممتاز و بی‌نظیری است. نقش این دو مجاهد راه حق را بیش از هر جای دیگر باید در جنگ بزرگ صفین مشاهده کرد، که آنان هم با شمشیرشان به جهاد با دشمن رفتند و هم با بصیرت و روشنگری‌شان جنگ روانی‌ـ تبلیغاتی دشمن را خنثی می‌کردند! در این معرکه یکی پیشگام مجاهدت مسلحانه بود و دیگری سردار بصیرت‌افزایی و روشنگری! و قابل تأمل آنکه وقتی شمشیر مالک، برندگی خود را از دست داد که عمار از میان سپاهیان اسلام به ملکوت اعلی پرکشیده بود. بدون شک بودن نصرت در جهاد تبیین، نمی‌توان انتظار داشت که در جهاد نظامی، نصرت و پیروزی حاصل آید. همین حقیقت است که رهبر حکیم انقلاب اسلامی بارها از عمار به مثابه صدای بصیرت و ندای روشنگری یاد کردند. معظم‌له در پیام شفاهی به تشکل‌های دانشجویی انقلابی فرمودند: «شما افسران جوان جنگ نرم هستید و عرصه‌ جنگ نرم، بصیرتی عمارگونه و استقامتی مالک‌اشتروار می‌طلبد؛ با تمام وجود، خود را برای این عرصه آماده کنید.» (23/11/1392)

 

تشکل‌های خودجوش انقلابی به میدان آیند

با روی کارآمدن دولت یازدهم بود که اولویت‌های کشور تغییر یافت و دولت جدید، سیاست مذاکره را به عنوان راهبرد خود برای حل مشکلات معیشتی و هسته‌ای برگزید. در این مسیر با اولویت یافتن دیپلماسی و سیاست خارجی، به نوعی کم توجهی به عرصه فرهنگ از یک‌سو و شدت یافتن فضای شبهه‌افکنی برای تضعیف منطق مقاومت بودیم.

در این شرایط بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی مهم خود در صحن جامع رضوی خطاب به جوان‌های که در سرتاسر کشور فعالیت‌های فرهنگی را به صورت خودجوش شروع کرده‌اند، از ضرورت عزم ملی و مدیریت جهادی در عرصه فرهنگ سخن گفتند و فرمودند: «من می‌خواهم بگویم آن جوان‌هایی که در تهران، در شهرهای گوناگون، در استان‌های مختلف، در خود مشهد، در بسیاری از شهرهای دیگر کار فرهنگی می‌کنند، با اراده‌ خودشان، با انگیزه‌ خودشان‌ـ کارهای بسیار خوبی هم از آنها ناشی شده است که از بعضی از آنها ما بحمدالله اطلاع پیدا کردیم‌ـ کار را هرچه می‌توانند به‌طور جدی دنبال کنند و ادامه بدهند. بدانند که همین گسترش کار فرهنگی در بین جوان‌های مؤمن و انقلابی، نقش بسیار زیادی را در پیشرفت این کشور و در ایستادگی ما در مقابل دشمنان این ملت، ایفا کرده است.» (1/1/1393)

 

فرمان آتش به اختیار

تداوم دولت اعتدال با تداوم سیاست بی‌توجهی به عرصه فرهنگ همراه بود، به نحوی که مشکلات فرهنگی کشور نه تنها رو به کاهش نبود، که متأسفانه سیاست‌های غربگرایانه دولت نیز بسترساز اثرپذیری اجتماعی بیشتر جامعه شده بود. رأی آوردن مجدد آقای روحانی و ماندن وی در رأس جایگاه اجرایی کشور، برای چهار سال دیگر نیز از تداوم این مسیر سراشیبی در عرصه فرهنگ حکایت داشت.

همین وضعیت بود که رهبری زبان به گلایه گشودند و فرمودند: «گاهی اوقات انسان احساس می‌کند دستگاه‌های مرکزی فکر و فرهنگ و سیاست و مانند اینها دچار اختلالند، دچار تعطیلند!» در این مسیر بود که حکیم فرزانه انقلاب اسلامی باز هم دانشجویان انقلابی و همه تشکل‌های خودجوش انقلابی را خطاب قرار دادند و فرمان آتش به اختیار را صادر کردند.

معظم‌له که در دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه‌های کشور سخن می‌گفت، فرمودند: «من به همه‌ آن هسته‌های فکری و عملی جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتباً می‌گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به‌قول میدان جنگ، آتش‌به‌اختیار.» البته در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور می‌دهد، اما اگر چنانچه رابطه‌ قرارگاه ‌قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستور آتش‌به‌اختیار می‌دهد. خب شما افسرهای جنگ نرمید‌. قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید. آنجایی که احساس می‌کنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمی‌تواند درست مدیریت کند، آنجا آتش‌به‌اختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.» (17/3/1396)

 

حی علی الجهاد

در تداوم سه دهه دعوت به تبیین است که امروز بار دیگر فریاد «حی علی الجهاد» حکیم انقلاب اسلامی بالا رفته است و این دعوت به جهاد، نیازمند لبیک جوانانی است که برای ورود به عرصه‌های جهاد و مبارزه روزشماری می‌کردند! امروز مشخص شده است که از نگاه پرچم‌دار جبهه حق، مصاف و جدال اصلی با دشمنان عدالت و حقیقت، در عرصه تبیین شکل گرفته است و پیروزی در این میدان، پیروزی در میدان‌های دیگر را نیز به همراه خواهد داشت.

نام:
ایمیل:
نظر: