برخلاف دهه 70 که دوران طلایی برای سینمای کودک و نوجوان به شمار میآمد، این روزها این ژانر سینمایی مورد غفلت قرار گرفته و مهجور واقع شده است. این در حالی است که بسیاری از تولیدات انیمیشن، سینمایی و حتی حوزه کتاب کودک و نوجوان از کشورهای دیگر وارد کشورمان میشود و گاهی بسیاری از آنها سنخیتی با سبک زندگی و فرهنگی ما ندارد. آنچه به خوبی مشخص است، این است که حوزه کودک و نوجوان ظرفیت بسیاری دارد و میتوان آن را با کارهای فرهنگی بسیار مهم اشباع کرد و نتیجه آن را در تاریخ آینده مملکت دید و برعکس این موضوع نیز کاملاً صادق است، به گونهای که اگر این حوزه مهم جدی گرفته نشود، قطعاً آسیبهای زیادی خواهیم دید که شاید جبرانپذیر هم نباشد. یکی از بسترهای مناسب در حوزه کودک و نوجوان، سینما و تولیدات آثار جذاب در این حوزه است. به تازگی یک فیلم سینمایی با نام «مرد نقرهای» به روی پرده سینماها رفته که مخاطبان اصلیاش کودکان و به ویژه نوجوانان هستند. این فیلم درباره پرچم ایران و عزت و غرور ملی است و سعی دارد این حس غرور را در بین دانشآموزان ایرانی زنده یا بهتر بگوییم پررنگ کند. به این بهانه به سراغ «پرویز امیری»، تهیهکننده این فیلم سینمایی رفتهایم که «قهرمانان کوچک» با موضوع تولید ملی را هم در کارنامه خود دارد. متن زیر ماحصل این گفتوگوست.
در کارنامه شما آثار خوبی، مانند فیلم سینمایی قهرمانان کوچک، سریال شش قهرمان و نصفی و حالا نیز فیلم سینمایی مرد نقرهای دیده میشود. در تمام این موارد مخاطبانتان خانوادهها، به ویژه گروه سنی کودک و نوجوان بودهاند. دلیل خاصی دارد که به سراغ کارهای کودک و نوجوان میروید؟
من کار کودک و نوجوان را از قبل و با مجموعههای عروسکی برای شبکه قرآن سیما با هدف و منظوری که ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی بود، شروع کردم. در آن دورانی که این کارها را برای کودک میساختم، نکته جالبی را متوجه شدم. این نکته که تأثیری که این برنامهها در مخاطب خود میگذارد، مثل برنامههای بزرگسال نیست؛ بلکه بسیار بیشتر از آن است. بازخوردهایی که از مخاطبان در این برنامهها داشتم، دریافتم خیلی این فضا جای کار دارد و فضای مناسب و آمادهای است و شاید متولیان رسانه در این زمینه غفلت کردند. این ادامه داشت و مجموعههایی را برای گروه کودک کار کردم تا با آقای عبدی، مجری طرح فیلم آشنا شدم. آقای عبدی مانند من دغدغه این حوزه را داشتند. فضای دغدغهمندی ایشان در حوزه فرهنگ کودک و نوجوان کمی متفاوتتر بود و فضای مرتبط با معضلات روز جامعه بود که یکی از شعارهایی بود که سالها داده میشد؛ اما کسی به آن توجه نمیکرد؛ مانند تولید ملی و خرید کالای ایرانی. در آن زمان مطرح شد که کاری را در تلویزیون کار کنیم و کار را بزرگ تر فکر کردیم و آقای عبدی تلاش کرد تا سرمایهای فراهم شود و در نهایت ایدهمان به کار سینمایی تبدیل شد. فیلمنامهای نوشته شد و من و آقای عبدی بارها آن را چکش زدیم و تا به این موضوع و بستر فیلم قهرمانان کوچک رسیدیم و این فیلم ساخته شد. فیلمی که در سینمای کودک تأثیر بسزایی داشت و ما نیز به چشم خود بازتاب کار را در کودکان و نوجوانان و علاقهمندیشان به خرید کالای ایرانی پس از تماشای قهرمانان کوچک را دیدیم. بنابراین آنچه درباره تأثیرگذاری در مخاطب کودک فکر میکردیم و به آن اعتقاد داشتیم، در قهرمان کوچک اتفاق افتاد و در سطح گسترده بچهها فیلم را دیدند و تحت تأثیر قرار گرفتند و بارها از جاهای مختلف به ما اعلام شد که هر وقت میخواهیم از مغازه خرید میکنیم، بچهها میگویند تولید داخلی یا کالای ایرانی بخریم. دوستی میگفت گرافیست است و آبرنگی که استفاده میکرده، خارجی بوده، فرزندش تا مدتها دلش میخواسته که این آبرنگ را که خارجی است استفاده کند؛ اما وقتی فیلم قهرمانان کوچک را دیده دیگر به استفاده از آبرنگ خارجی تمایلی نداشته و آبرنگ ایرانی خریده است. این تأثیر همان چیزی بود که ما در قهرمانان کوچک دنبالش بودیم و به عینه دیدیم که تأثیر خودش را نیز در مخاطب خود گذاشت و بعد وقتی در سازمان صداوسیما پخش شد، خود سازمان مراجعه کردند که باید این کار در صداوسیما ساخته شود و این شد که سریال شش قهرمان و نصفی هم که همان هدف را دنبال میکرد، ساخته شد و در شبکه 5 سیما پخش شد.
به سبک زندگی اسلامی- ایرانی اشاره کردید، در این حوزه احساس خلأ میکردید؟
بله، قطعاً یکی از دغدغههای اصلی ما سبک زندگی اسلامیـ ایرانی بود. من قبلاً کار کودک نکرده بودم، هر چند سالها تهیهکننده سازمان صداوسیما بودم؛ ولی وقتی اولین برنامه را که کار عروسکی بود انجام دادیم، بازخوردهایی که از آن کار در روابط عمومی سیما و یا خود برنامه رسید، این تأثیر را در مخاطب گذاشته بود. بچهها فضایی دارند که مانند یک زمین مناسب برای کشت است که میتوان با محصولات خوب آن را پر کرد و آنها را هدفمند به سمت اهداف بزرگ سوق داد؛ چون اگر روایتی را از کودکی به بچهها آموزش دهیم، انگار مطلب را بر روی سنگ حک میکنیم و بعد همان کودک و نوجوان دیروز میتواند انسان بسیار مفیدتری برای زندگی شخصی خود و جامعه خود باشد. میخواهم برایتان مثالی بزنم که البته نمیتوان گفت سبک زندگی اسلامیـ ایرانی هم نیست؛ اما قطعاً در مقررات اجتماعی و بستر مسائل جامعهشناسی قرار میگیرد و آن بحثی بود که یک دورهای نیروی انتظامی همیاران پلیس و کمربند ایمنی را برای فرزندان جا انداخت. بنابراین، میدیدیم که بچههای ما وقتی بر صندلی عقب ماشین مینشستند و کسی کمربند را نمیبست، اولین کسی که تذکر میدهد همان کودک و نوجوان بود. این بچه در آینده خود راننده بااحتیاطتر میشود و به قوانین پایبندتر است. نمونه دیگر در کشور نداریم که چنین کار فرهنگی در چنین بستر گستردهای برای کودک و نوجوان انجام شده باشد؛ اما واقعاً این زمین دایر به نظر من همچنان فضای خالی است که از آن غفلت شده است و تلاش داریم تا در این حوزه کار کنیم. قهرمانان کوچک، شش قهرمان و نصفی و حالا مرد نقرهای برای پر کردن بخشی از این فضای خالی است.
قهرمانان کوچک خیلی با استقبال مواجه شد. همان گونه که از اسمش نیز پیداست، به دنبال الگوسازی و نشان دادن قهرمان بودید. مرد نقرهای هم در سینما اکران شده و به نظر میرسد در الگوپروری و قهرمانسازی برجسته است. آیا در این مورد نیز با دغدغه ورود پیدا کردید یا فقط به دلیل داستان فیلم و فیلمنامه بوده است؟
قطعاً این مورد نیز جزء دغدغههای اصلیمان بوده است؛ زیرا در این حوزه خلأیی جدی داریم. اما تلاش کردیم در کارهایی که میسازیم به این توجه کنیم که این پیام در یک بستر شیرینی منتقل شود و به دور از شعارزدگی باشد. قهرمانسازی نه فقط برای کودک و نوجوان، بلکه برای تمامی افراد جامعه جزء برنامههای بلندمدت فرهنگی و رسانهای تمام کشورهاست. برخی کشورها با تولیدات سینمایی یا با تولید سریالهای زیاد سعی در صادر کردن قهرمان به دیگر کشورها دارند. قهرمانانی که گاهی پوچ و تخیلی هستند؛ حال آنکه وقتی ما به منزله متولیان رسانه قهرمان نوجوان را ارائه ندهیم، حتماً دیگرانی به او قهرمان را ارائه میدهند. ما با دو هدف به این سمت حرکت کردیم. یکی بحث تأثیرگذاری در پیام در بستر جذاب و دیگری بحث فرهنگیِ دادنِ قهرمانهای داخلی به بچههاست. باور کنید خیلیها گمان میکنند نشدنی است؛ ولی این اتفاق به راحتی میافتد، به شرط آنکه مدیران و متولیان فرهنگی اراده کنند که به سمت سینمایی بیایند که مورد پسند کودک و نوجوان است، یعنی فیلم درباره کودک نسازیم؛ بلکه برای کودک بسازیم و بعد در قالب این فیلمها، حرفهای فرهنگیمان را به گوش مردم برسانیم.
مرد نقرهای در سینما برای قهرمانپروری موفق بوده است. سوژه این از کجا آمد؟
بستر سینمای قهرمانانه هدف کلی ماست. در هر کاری میسازیم، تلاش میکنیم این را رها نکنیم. سالهاست سینمای ما از این امر خالی شده و یکی از دلایلی که مخاطب با سینما قهر است، نبود همین قهرمان و قهرمانپروری در سینمای ماست. در مورد مرد نقرهای ایده اولیه برای آقای عبدی بود. ایشان ایدهای داشتند و مطرح کردند، شاید حدود یک سال افراد مختلفی آمدند تا اینکه آقای عباسی، نویسنده اثر، اتودی زد و به فیلمنامه تبدیل و چکشکاری شد و در نهایت به مرد نقرهای تبدیل شد.
هر چند کمتر از یک هفته از اکران نمیگذرد، اما فکر میکنید استقبال تاکنون چطور بوده است؟
من فکر میکنم به هدف خود رسیدم. مهم این است که مخاطب برای تماشا به سینما بیاید و راضی بیرون برود که تا به حال نیز این چنین بوده است. مرد نقرهای فیلم سرحالی است و بچهها دوست داشتند. تأثیرات خوبی از فیلم گرفتند. خستگی ما از این کار سخت در رفت، واقعاً کار سختی بود که در یک کشور خارجی این لوکیشن را فراهم کردیم. تلاش کردیم این بستر فراهم شود که انتهای فیلم نوجوانان ما به داشتن این پرچم افتخار کنند، به پرچم کشورمان توجه کنند. در واقع ما در مرد نقرهای به دنبال این بودیم که حس غرور و عزت ملی را در فرزندان کشورمان زنده میکنیم. من فکر میکنم در این هدف این فیلم توانسته نمره قبولی دریافت کند. در انتهای فیلم وقتی از سینما بیرون میآیند، بچههای ما حس خوبی دارند. در یکی از اکرانها که دانشآموزان بیشتری آمده بودند، پرچم را در دست گرفته بودند و با بالا آمدن تیتراژ با غرور آن را تکان میدهند و این همان چیزی است که ما میخواستیم.
موضوع اهتزاز پرچم ایران در فیلم چگونه شکل گرفت و چه زمانی وارد فیلمنامه شد؟
ایده اولیه فیلم، پرچم بود. آقای عبدی از ابتدا دغدغه این را داشت. ایده اولیه را او بیان کرد. در کشورهای دیگر پرچم برای مردم نمادی است که بسیاری از کشورها آن را بر سردر خانههای خود نصب میکنند. برای نمونه، در ترکیه در هر خانه پرچم کشور نصب است، در مغازهها پرچم ترکیه بر سردر مغازهها نصب است؛ اما متأسفانه در کشور ما تا حدی این موضوع کمرنگ است و متولیان فرهنگی ما برخی مواقع یک نکاتی را فراموش میکنند. اما آنچه مسلم است، این است که اگر کار فرهنگی نکنیم، مخصوصاً برای کودک و نوجوان که نسل بعدی هستند و خیلی از مقاطع تاریخی کشور اعم از جنگ و غیره را ندیدند، قاعده را میبازیم. من فکر میکنم باید پای کار آمد و به این جریان توجه شود. ما در این فیلم تلاش خود را کردیم این اتفاق بیفتد تا این غرور و هویت و این پرچم مورد توجه قرار گیرد. با قاطعیت میگویم که در فیلم مرد نقرهای این اتفاق افتاده و تا حدود زیادی به هدف خود رسیدهایم و امیدواریم پس از این نیز همکاران دیگرمان این موضوع را جدیتر بگیرند.
تفاهمنامهای با آموزش و پرورش داشتید که به نظر میرسد اولین بار است که چنین اتفاقی افتاده است. درباره این تفاهمنامه بیشتر توضیح میدهید که چه تسهیلات ویژهای را برای دانشآموزان ایجاد کرده است؟
بله، برای اولین بار که مسئولان سازمان دانشآموزی فیلم را دیدند، اذعان داشتند این یکی از کارهایی بود که باید انجام میشد و حتی این جزء وظایف آموزش و پرورش است که توجه ویژهای به پرچم کشورمان در دستور کار قرار دهد. بنابراین، مسئولان سازمان دانشآموزی پای کار فیلم آمدند و برای اولین بار تفاهمنامهای بین یک فیلم سینمایی و سازمان دانشآموزی امضا شد که این برای آثار سینمایی نویدبخش است که بعد از این در این جریان و حوزه فعالیت میکنند و کار ارائه میدهند. طبق همین مفادنامه برای دانشآموزان تخفیف ویژهای در نظر گرفته شده و به صورت بلیط نیمبها، امکان حضور با خانوادههایشان فراهم شده است و شعاری که برای این موضوع سازمان دانشآموزی در نظر گرفته سینما، دانشآموز و خانواده است. البته با وجود کرونا تلاش شده است وضعیت بهتری برای حضور دانشآموزان با خانوادههایشان فراهم شود.