تأکیدهای چندین باره رهبر معظم انقلاب بر «جهاد تبیین» در روزها و هفتههای اخیر نشان میدهد، این موضوع جزء موضوعات اولویتدار کشور است که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
درواقع، دقت در ماهیت بحرانها و مسائلی که نظام جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا کنون با آن روبهرو بوده، نشاندهنده یک گذار از بحرانهای سخت، مانند جنگ تحمیلی و مواجه شدن با جنگ هیبریدی یا ترکیبی با تمرکز بر جنگ روانیـ رسانهای و جنگ اقتصادیـ معیشتی است؛ به این ترتیب که تهاجم عراق به میهن اسلامی، به شکل رویارویی نظامی تمامعیار، در دهه نخست حیات جمهوری اسلامی، مهمترین مسئله کشور بود.
از آن پس، تا حدود یک دهه آرامش و ثبات نسبی در کشور حاکم بود تا اینکه در تیرماه 1378 غائلهای در کشور شکل میگیرد که در فتنه 88 به تکامل میرسد. ماهیت این فتنه مبتنی بر شبههافکنی، تردیدآفرینی و در یک کلام، جنگ باورها و ارادهها بود.
با این حال، با عبور پیروزمندانه نظام اسلامی از بحرانهای مذکور، بعد از فتنه 88 در شیوه رویارویی نظام سلطه با نظام اسلامی، تغییراتی ایجاد شد؛ بدین نحو که در کنار عملیات روانیـ رسانهای و تلاش برای ترویج نفرت و بیاعتمادی نسبت به نظام و مسئولان در جامعه، با اعمال تحریمهای فلجکننده اقتصاد و معیشت مردم مورد هجوم دشمن قرار گرفت.
این موضوع، در کنار گسترش فعالیت شبکههای اجتماعی مجازی و شکلگیری نوعی جنبش اجتماعی نوین در بستر این شبکهها که ابزار اصلی ایجاد و دامن زدن به نبرد رسانهایـ روانی علیه نظام است، جنگ جدیدی را علیه نظام اسلامی و عوامل بقا و ماندگاری آن شکل داده است؛ جنگی که هماکنون با محوریت جریان تحریم و تحریف در جریان است.
انتشار فایل صوتی فرماندهان سپاه
باتوجه به آنچه گفته شد، انتشار فایل صوتی فرماندهان سپاه از سوی رادیو فردا و موجسواری ضدانقلاب بر روی آن، درست در جورچین نبرد رسانهایـ روانی یا جنگ شناختی قابل تحلیل است. نکته مهم در این میان آن است که در جامعه جنگزده امروز ایران، البته جنگ شناختی نه نظامی و سخت، بدون دقت در محتوای سخنان فرمانده وقت سپاه که بر مبارزه با مفسدان تأکید جدی دارد و حتی فرد متهمی که در آن فایل اسم وی ذکر شده، بعداً به دادگاه هم معرفی و تخلف وی مورد بررسی قرار گرفته است، اما به سبب تأثیرپذیری لایههایی از جامعه از پاتکهای دشمن در این جنگ، نه تنها روایت دروغ دشمن پذیرفته میشود؛ بلکه حتی بدون دقت در محتوای فایل منتشرشده، سپاه و فرماندهان سپاه متهم به فساد میشوند. این در حالی است که اگر به محتوای سخنان سردار جعفری، فرمانده وقت سپاه در آن فایل دقت شود، اتفاقاً فسادستیزی سپاه اثبات میشود. بنابراین، در اثر جنگ شناختی، در این قضیه مشخص شد که به راحتی جای خادم و خائن عوض میشود. این قضیه تکرار وقایع مشابهی است که در آن جای «شهید و جلاد» عوض میشد. آنچه گفته شد، صرفاً یک مورد بود تا با طرح آن، این نکته اثبات شود که امروز، جنگ شناختی یک واقعیت است که طی آن، دشمن تلاش میکند تا با موجسواری بر روی واقعیتهای مطلوب و نامطلوب موجود در کشور، تصویر و روایت مدنظر خود را از آنها ارائه کند تا در نهایت، با تعمیق شکاف مردم و حاکمیت، ضربههای کاری خود را بر پیکر ملت و دولت ایران وارد کند.
جهاد تبیین علاج کار
برای مقابله با این شیوه نوین دشمنی است که رهبر معظم انقلاب در تداوم راهبردهایی چون بصیرتافزایی، امروزه بر جهاد تبیین به عنوان راهحل خنثیسازی تهاجمهای ترکیبی دشمنان تأکید دارند. بنابراین، اکنون بحث بر سر چگونگی و شیوههای این جهاد است. نکته مهم در این میان آن است که همانگونه که جنگ شناختی در جورچین یک جنگ بزرگتر یا راهبرد همهجانبه عملیاتی میشود، جهاد تبیین هم باید در چارچوب یک راهبرد جامع و همهجانبه عملیاتی شود؛ به این ترتیب که در کنار تلاش برای حل و رفع چالشهای زندگی روزمره مردم، خنثیسازی تحریمها و قوی شدن و اقداماتی از این دست، باید کار روشنگری و بصیرتافزایی یا ارائه روایت درست از شرایط کشور که جهاد تبیین است، مدنظر قرار گیرد. بنابراین، امروزه جهاد تبیین فقط از جنس روشنگری نیست، بلکه شامل هر اقدامی است که خنثیکننده تهاجم ترکیبی دشمن بوده و روح امید و اعتماد را در جامعه زنده نگه داشته و بالنده میکند. در مورد شیوههای این اقدام، باید به طور مستقل مطلب مفصلی تهیه شود، که آن را به فرصت دیگری موکول میکنیم، اما به طور مختصر، توجه به چند نکته در این باره ضروری است:
1ـ باتوجه به اولویت یافتن مسائل و چالشهای اقتصادی برای مردم، امروز ریشهایترین اقدام تبیینی، تلاش برای حل و رفع چالشهای اقتصادی موجود در زندگی روزمره مردم است. اتفاقاً باید متذکر شد که اگر دشمن به جنگ شناختی روی آورده و امیدوار است تا از این طریق به اهداف خود در مقابل ایران دست یابد، به دلیل مشکلات موجود و شکافی است که میان «بایدها و واقعیتها» در کشور وجود دارد. بنابراین، با گرهگشایی از مشکلات جامعه، اصل راهبرد دشمن در جنگ شناختی، دچار واسازی و بنبست میشود.
2ـ آفندی و تهاجمی عمل کردن؛ به معنای تلاش برای ارائه روایت دسته اول، سریع و بهنگام از رویدادهای کشور و وضع موجود، دیگر نکته مهمی است که در وضعیت جنگ شناختی باید مورد توجه قرار گیرد.
3ـ بازسازی ساختار رسانهای و اطلاعرسانی در کشور به منظور تقویت عملکرد همافزا و جبههای و همچنین، تقویت ارتباط بخشهای اجرایی و مدیریتی با بخشهای رسانهای و تبیینی، باید مدنظر باشد.
4ـ تقویت کارویژه پاسخگویی مسئولان؛ بدین معنا که مسئولان امروزه باید بیش از هر زمان دیگری در قبال سیاستها و اقدامات خود پاسخگو باشند. به زبان سادهتر، ارتباط و گفتوگوی مستمر مسئولان با مردم و قرار دادن آنها در جریان امور و اقدامات مختلف خود، به منظور اقناعسازی افکار عمومی، اگرچه اقدامی بدیهی و همیشگی به شمار میآید، اما در برهه کنونی به سبب سمپاشیهای جریان تحریف، ضرورت آن بیشتر احساس میشود.
شاید مهمترین نکته در این زمینه، اقناع جامعه به قرار گرفتن کشور در اینگونه جنگی است که ابزار آن رسانه، خبر و تحلیل است. در صورت موفقیت در ایجاد این باور نزد جامعه، بخش مهمی از تهاجم دشمن خنثی خواهد شد.