صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۰۱ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۹:۲۸  ، 
شناسه خبر : ۳۳۶۲۲۳
پایگاه بصیرت / حنیف غفاری

حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در ارتباط تصویری با جمعی از مردم آذربایجان، به نکته تأمل‌برانگیزی درباره برجام و مذاکرات اشاره فرمودند:

«در قضایای برجام در سال‌های 1394 و 1395 ایراد و اعتراض بنده این بود که نکاتی باید در برجام رعایت می‌شد تا مشکلات بعدی پیش نیاید و در تذکرات هم مکرر آنها را گفتم؛ اما بعضی از آن نکات مورد توجه قرار نگرفت و مشکلات بعدی که همه مشاهده می‌کنند، پیش آمد. بنابراین نگاه به آینده مهم است.»

درباره سخنان رهبر معظم انقلاب نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد. «خطوط قرمز تعیین شده» در مذاکرات هسته‌ای، مبتنی بر راهبردها و اهداف کلان جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست خارجی و روابط بین‌الملل است. اصرار بر این خطوط قرمز، رمز موفقیت ما در مواجهه با دشمنان و مدیریت صحنه (پس از هرگونه توافق یا عدم توافقی) به شمار می‌آید. اگر این خطوط قرمز تحت تأثیر هر عاملی به خطوط زرد یا خاکستری(قابل عبور) تبدیل شود، شاهد تأثیرگذاری این مقوله بر معادلات راهبردی کشور خواهیم بود. در زمان انعقاد توافق هسته‌ای (سال 1394)، رویکرد دولت دوازدهم، «توافق به هر قیمت ممکن» بود. به عبارت بهتر، دغدغه دولت سابق این بود که توافق برجام به هر قیمت ممکن منعقد شود، حتی اگر خطوط قرمز در مذاکرات نادیده انگاشته شود. نتیجه این رویکرد، عجله در انعقاد توافق و بی‌توجهی به برخی گزاره‌های حقوقی متقن و محکم بود. بی‌دلیل نبود که مقامات آمریکایی و اروپایی با وجود نقض صریح بند 29 برجام و دیگر مواردی که ناظر بر عادی‌سازی روابط تجاری با ایران پس از انعقاد توافق بود، به راحتی اقدامات خود را به لحاظ حقوقی در کمیته مشترک برجام توجیه می‌کردند.

اکنون رویکرد جاری در مذاکرات بر مبنای «توافق خوب» تنظیم شده است؛ یعنی توافقی که بتواند منافع و خطوط قرمز مدنظر جمهوری اسلامی ایران را تضمین کند. مذاکرات وین به حساس‌ترین مرحله ممکن رسیده است. بسیاری از منابع سیاسی اعلام کرده‌اند هیئت‌های مذاکره‌کننده به «جزئیات توافق احتمالی» ورود پیدا کرده‌اند. ورود به جزئیات توافق، به معنای گذار از «کلیات» و متعاقباً، پذیرش خطوط قرمز مطرح شده مبنی بر «راستی‌آزمایی»، «ارائه تضمین در خصوص آینده برجام» و از همه مهم‌تر، «رفع عملیاتی تحریم‌ها» است. با این حال، تا زمانی که بر سر جزئیات (نحوه عملیاتی‌سازی موارد توافق شده) توافق نشود، عملاً بر سر هیچ چیز توافق نشده است. بدون شک، در صورتی که اصرار جمهوری اسلامی ایران بر سه مؤلفه مهم، یعنی «رفع عملیاتی تحریم‌ها»، «ارائه تضمین در خصوص آینده توافق هسته‌ای» و «راستی‌آزمایی در پروسه رفع تحریم‌ها» وجود نداشت، شاهد «بازگشت بدون خاصیت آمریکا به توافق هسته‌ای» بودیم. بر همین اساس، می‌توان مذاکرات وین را نمونه موفقی در خصوص «پایبندی به خطوط کلان» دانست.

خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات وین نیز به اندازه‌ای پررنگ بوده است که طرف مقابل (آمریکا و تروئیکای اروپایی) اساساً قدرت طرح بحث یا اصرار در خصوص آنها را پیدا نکرده‌اند. یکی از این موارد، گره زدن برجام به مذاکرات منطقه‌ای و موشکی بوده است. واشنگتن و تروئیکای اروپایی تلاش زیادی کردند تا از برجام به مثابه سنگ‌بنای مذاکرات محدودکننده موشکی‌ـ منطقه‌ای در قبال کشورمان یاد کنند؛ اما جمهوری اسلامی ایران تأکید دارد برجام یک متغیر مستقل حقوقی به شمار می‌آید.

در نهایت اینکه میان رویکرد «توافق به هر قیمت ممکن» و «توافق خوب» اختلاف فاحشی وجود دارد. در رویکرد اول، قطعاً خطوط قرمز و بخشی از منافع کشور قربانی نگاه تاکتیکی یا مقطعی یک دولت مستقر در قدرت خواهد شد. بر اساس بیانات رهبر معظم و حکیم انقلاب اسلامی، نتیجه این رویکرد را نیز ما پس از انعقاد برجام مشاهده کردیم؛ جایی که دولت وقت اوباما به راحتی از انجام بسیاری از تعهدات برجامی خود سرباز زد و دولت سابق ترامپ نیز بدون پرداخت هزینه‌ای اقتصادی یا حقوقی از توافق هسته‌ای با کشورمان خارج شد.

تحقق یک توافق محکم و تضمین محور، قطعاً منبعث از یک رویکرد کلان و قاطعانه در قبال مذاکرات خواهد بود. مطابق این رویکرد، توافقی خوب خواهد بود که حدود و ثغور آن مشخص شود و جوانب عملیاتی آن تا آخرین حد ممکن مورد سنجش و راستی‌آزمایی قرار گرفته باشد. در سطحی کلان‌تر، راهبردهایی ایده‌آل‌گرایانه و خطرناک مانند «تبدیل آمریکای دشمن به آمریکای دوست» نیز قطعاً نباید جایی در قاموس سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد. آنچه در این منظومه اصالت دارد، «مدیریت رفتار دشمن» است، به این معنا که هرگز اجازه ندهیم حتی در صورت انعقاد توافق، ماهیت غیر قابل اعتماد دشمنان در پشت لبخند و نمایش‌های تبلیغاتی آنها کتمان شود.

نام:
ایمیل:
نظر: