یکی از موضوعات مهم کشور طی سالهای اخیر افزایش شدید قیمت مسکن و به تبع آن اجارهبها و ایجاد مشکلاتی برای شهروندان به ویژه ساکنان شهرهای بزرگ و مراکز استانهاست؛ به گونهای که عملاً سهم هزینههای مربوط به مسکن در سبد مصرفی خانوار به بیش از 50 درصد نیز میرسد. در این راستا، از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم و حتی قبل از تشکیل رسمی کابینه تا بعد از انتخاب وزرا و تشکیل دولت، وعده ساخت یک میلیون واحد مسکونی و کاهش سهم هزینه مسکن در سبد مصرفی خانوار به عنوان یکی از وعدههای مهم از سوی دولت سیزدهم مطرح بوده است. صبح صادق در راستای بررسی وضعیت ساختوساز مسکن و وعدههای دولت در این حوزه با هادی عباسی، کارشناس این حوزه و مشاور سابق وزیر راه و شهرسازی گفتوگو کرده است.
* لطفا ابتدا درباره الزامات ایجاد جهش و تحول در حوزه مسکن چه از باب میزان تولید و چه از باب قیمت آن بفرمایید.
برای ساماندهی بخش مسکن در کشور، اصولاً به دو سیاست یا راهبرد اساسی نیازمندیم. یک راهبرد افزایش تولید یا عرضه پایدار مسکن است؛ یعنی باید بتوانیم با حمایت و برنامهریزیهای دولت، اقدامات مناسبی را در عرضه و تولید مسکن برای گروههای هدف داشته باشیم. البته این عرضهها باید مسکنهایی باشند که تأمین آن برای طبقه متوسط و پایین جامعه قابل استطاعت و مقدور باشد. نکته دوم اینکه باید با سوداگری در بخش مسکن مقابله کرد. اگر این دو راهبرد اساسی از سوی وزارت راه و شهرسازی و بر اساس قوانین موجود، مصوب و اجرایی شود، میتوانیم به یک رونق پایدار غیر تورمی در بخش مسکن برسیم.
* خب به نظرتان دولت سیزدهم تا امروز در این راستا چه اقداماتی انجام داده است؟ یا اصولا برنامهای در این راستا وجود داشته است؟ به هرحال، به نظر میرسد طرح ساخت مسکن ملی یا قانون مالیات بر عایدی سرمایه در این راستا باشد.
بله، دولت جدید با نامنویسیهایی که تحت عنوان طرح مسکن ملی از گروههای هدف انجام داده، برنامهریزیها را برای تولید و عرضه مسکن آغاز کرده است. این یک گام بلند در این راستاست، یعنی دولت آمده و مسئولانه نامنویسی را آغاز کرده است. خود نفس این اقدام نشان میدهد، دولت برای اینکه خود مردم چهار میلیون مسکن طی چهار سال آینده بسازند، عزم جدی دارد. اما خب طبیعتا از آنجا که بخش مسکنسازی به مؤلفههای بسیاری وابسته است، تحقق این موضوع نیازمند این است که دولت توان اجرایی خودش را به صورت ویژه پای کار بیاورد. من در گذشته نیز بارها عرض کردهام که برای تولید یک میلیون واحد مسکونی در سال که رئیس محترم جمهور وعده آن را دادهاند، نیاز داریم تا شورای عالی مسکن به صورت مرتب و حتی هفتگی با حضور رئیسجمهور جلسه تشکیل داده و وزرای مربوطه در این جلسات حضور داشته باشند. ما نه تنها سالانه یک میلیون واحد مسکونی که حتی میتوانیم بیش از یک میلیون واحد مسکونی، یعنی حتی تا دو میلیون واحد نیز بسازیم ضمن اینکه اصولاً به ساخت دو میلیون واحد مسکونی جدید در سال نیز نیاز داریم. اگر این رقم یک میلیون به دو میلیون واحد مسکونی برسد، سالیانه حدود ۴ میلیون شغل در کشور ایجاد خواهد شد که این میزان اشتغال جزء مشاغل درونزا هستند؛ یعنی چه در بحث نیروی کار و چه در بحث مصالح هیچ وابستگی به خارج از کشور وجود ندارد. به عبرتی، در همین شرایط رکود و تحریم موجود فقط با جهش تولید در حوزه مسکن میتوانیم چند میلیون شغل ایجاد کنیم. ضمن اینکه این اقدام منجر به افزایش رضایتمندی مردم خواهد شد و رشد اقتصادی و رفاه را نیز در جامعه ایجاد میکند. بنابراین، معتقدم این موارد ارزش این را دارد که شخص اول دولت هفتهای چندین ساعت از وقت خود را در شورای عالی مسکن صرف کند و جلسات این شورا به صورت هفتگی با حضور رئیسجمهور برگزار شود. ما این تجربه را داریم که اگر رئیسجمهور جلسات شورای عالی مسکن را به صورت هفتگی تشکیل دهد، به تبع آن استانداران نیز در استانهای مختلف، جلسات شورای عالی مسکن را به صورت هفتگی تشکیل خواهند داد و مواردی چون خدمات روبنایی، تأمین آب و گاز و...، تأمین زمین، مصالح و تسهیلات و... را به صورت ویژه پیگیری کرده و در دستور کار قرار میدهند. لذا این موضوع یک اولویت بسیار مهم است؛ یعنی مسکن به عنوان یک پیشران و لوکوموتیو میتواند اقتصاد ایران را از رکود خارج کرده و اشتغال پایدار ایجاد و تورم را مهار کند. اصولاً ما بدون ساخت مسکن نمیتوانیم تورم این کشور تکرقمی کنیم. مطمئناً اگر تورم تکرقمی را همراه با رونق اقتصادی هدف خودمان قرار دهیم، نیازمند این هستیم که سالانه حدود ۲ میلیون واحد مسکونی در کشور احداث شود.
* در واقع شما میگویید رویه در پیش گرفته شده از سوی دولت مناسب است؛ اما باید موضوع مسکن در اولویت بالاتری قرار گیرد یا توجه بیشتری به آن شود؟
به نظر من جهتگیری موجود، جهتگیری درستی است. اینکه جهتگیری نسبت به گذشته اصلاح شده است، اقدام مبارکی است؛ اما در عرصه میدان و اجرا نیازمند پیگیریها و جدیت بیشتری هستیم که برگزاری جلسات هفتگی شورای عالی مسکن با حضور رئیسجمهور یکی از نمونههای آن است.
* ارزیابیتان از روند فعالیتهای دولت چیست؟ به نظر میرسد با پایان سال اول دولت سیزدهم، تحویل مسکن چندانی اتفاق نیفتد؟
جهتگیری اصلاح شده است، وگرنه ما در میدان از برنامه عقب هستیم؛ یعنی اگر عزم دولت پای این کار نیاید، ممکن است ما به اهداف پیشبینی شده نرسیم. البته شیوه ساخت مسکن نیز بسیار مهم است. تجربه ما در مسکن مهر نشان داد، هرچه بخواهیم به سمت عدم بلندمرتبهسازی برویم، یعنی واحدهای یک طبقه یا دو طبقه بسازیم، روند مناسبتری است؛ چون هم هزینههای ساخت به دلیل نیاز نداشتن به آسانسور، پاگرد، پیلوت و... کاهش پیدا میکند و هم سرعت ساخت افزایش پیدا میکند. حتی میتوانیم مسکن را در مرحله سفتکاری و نما تحویل خود مردم دهیم و مردم نیز از طریق سازندگانی که با آنها در ارتباط هستند، به صورت تدریجی و با استطاعت مالی که دارند واحد خود را تکمیل کنند. در واقع به نظرم در نگاه به ساخت مسکن باید بیشتر به سمت ساخت مسکنهای یک طبقه برویم؛ چون میتوان برق مسکنهای یک طبقه را با پنلهای خورشیدی تأمین کرد یا میتوان جمعآوری آب باران را داشت یا حتی در شرایطی که دنیا با مسائل و تهدیدات بیولوژیکی مواجه است، واحدهای مسکونی مستقلتر و دلبازتری که جریان نور و آفتاب و هوا در آنها بهتر باشد، بسیار بهتر است. ضمن اینکه آسیبپذیری ما در مباحث بیولوژیک، مانند کرونا و غیره نیز کمتر خواهد شد.
* برخی میگویند ساخت این حجم از مسکن در وضعیت اقتصادی کشور ما پاسخگو نیست. یعنی ساخت بیش از یک میلیون واحد مسکونی در سال، نیازمند ساختارهای اقتصادی است که در کشور ما وجود ندارد؟
اظهارنظر در حوزه مسکن باید از سوی کسانی باشد که روی این موضوع اشراف داشته و تجربه کاری دارند. مسئله اول در مسکنسازی، موضوع زمین است. خب کشور ایران بسیار پهناور است؛ یعنی مساحت ما بیش از 5/4 برابرآلمان است؛ در حالی که تقریباً جمعیتمان یکسان است. یا مساحت ایران بیش از دو برابر ترکیه است. فقط مساحت استان مازندران و گلستان ما از کشوری، مانند هلند بیشتر است. پس ما یک کشور پهناور هستیم و طبیعتاً مشکلی تحت عنوان زمین نداریم، اما بحث دسترسی به زمین مهم است. اگر ما واحدهای یک طبقه بسازیم به مصالح پیچیده نیز نیازی نخواهیم داشت؛ یعنی این حرف که حتما باید به یک رشد اقتصادی یا توسعه مشخصی برسیم تا بتوانیم ساخت این حجم از مسکن در کشور را پوشش دهیم، گزاره صحیحی نیست. ما الان در سیمان یا بسیاری از مصالح دیگر، ظرفیت مازاد تولید داریم. حتی در بدترین حالت نیز اگر با کمبود نیروی کار مواجه شویم، میتوانیم از کارگران اتباع خارجی که در کشور ما حضور دارند استفاده کنیم. لذا ما هم به بازار کار نیروهای افغانستانی و هم به مصالح مورد نیاز دسترسی داریم؛ یعنی حوزه مسکن نه تنها میتواند اقتصاد ایران را شکوفا کند، حتی میتواند اقتصاد برادران افغان ما را نیز توسعه دهد. در واقع نیروی کار، مصالح، زمین، تقاضا و تسهیلات و منابع را میتوان پنج رکن مورد نیاز برای مسکنسازی دانست که تمام این پنج مورد وجود دارد. فقط باید برنامهریزی و پیگیری انجام شود؛ یعنی یک ستاد قوی باید در خود نهاد ریاستجمهوری وجود داشته باشد تا این موضوع را به صورت ویژه بررسی و پیگیری کند. در حال حاضر، بزرگترین مشکل در بخش ساخت مسکن، گیر و دارها و سازوکارهای اداری و هماهنگیهای بین دستگاهی ماست. بنابراین، این حرف که ما باید به نقطهای برسیم که به لحاظ رشد اقتصادی توسعه پیدا کنیم تا امکان و توان ساخت میلیونی واحد مسکونی فراهم شود، اینطور نیست. اگر هم اینطور باشد، اقتصاد ایران به چنین نقطهای رسیده است.