هفته گذشته از سوی انجمن سینمای جوانان کشور، متنی با عنوان برنامه پنج ساله این انجمن منتشر شد. این برنامه را محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی ابلاغ کرده است. برنامهای که در نگاه اول مثبت و نویدبخش پویایی این انجمن است، اما در آن برای یکی از خلأهای مهم این دوران، یعنی عرصه سینمای جوان و فیلم کوتاه فکر اساسی نشده است!
اول باید گفت، تدوین و انتشار برنامه پنج ساله انجمن سینمای جوانان، یک اتفاق امیدوارکننده است. کما اینکه اولین و اصلترین معضل بیشتر مراکز و مؤسسات فرهنگی ما این است که معمولاً چشمانداز و سیاست و هدفگذاری خاصی ندارند و هر چه پیش آید خوش آید، کار میکنند و جلو میروند؛ به همین دلیل هم بیشترشان دچار عقبگرد میشوند! اما اینکه مهمترین مجموعه دولتی در حوزه سینمای پایه کشور که مسئولیت اصلی آن تربیت نیروست، برای یک دوره زمانی مشخص، به طراحی چشمانداز و سیاستگذاری دست زده است و از فعالیت باری به هر جهت و بیبرنامه فاصله گرفته است، گامی رو به جلو به شمار میآید. به ویژه اینکه در این برنامه، اهداف والا و چشمگیری دیده میشود؛ ازجمله اجرای عدالت فرهنگی و تقسیم عادلانه امکانات، تبدیل این انجمن به مرجع آموزش سینما در کشورهای فارسیزبان و همچنین تقویت و تکثیر ژانرهای سینمایی با روایت بومی که در صورت عملی شدن، هم جایگاه فیلم کوتاه ایران را اعتلا خواهد بخشید و هم زمینه را برای رشد سینمای حرفهای کشور فراهمتر خواهد کرد.
با این حال، در این برنامه یکی از مشکلات این سالهای سینمای جوان و فیلم کوتاه ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است. موضوعی که با توجه به حضور عناصری متعهد و متخصص در رأس سازمان سینمایی و همچنین انجمن سینمای جوان، انتظار میرفت بیشتر مورد تأکید قرار بگیرد. اینکه متأسفانه طی دو دهه اخیر، جریان تولید فیلم کوتاه و جوان در کشورمان از دغدغهمندی و آرمانگرایی فاصله گرفته است و به سمت نوعی آوانگاردیسم بیهوده و بیهویت میل پیدا کرده است؛ یعنی وقتی آثار فیلم کوتاه و ساختههای نیروهای جوان فیلمساز را نگاه می کنیم، اغلب از نظر تکنیکی، خوش ساخت و دارای خلاقیت به نظر میرسند، اما بیروح هستند و درک جدید و متفاوتی از زندگی، جامعه، انسان و انسانیت را به مخاطب خودشان منتقل نمیکنند. دلیل این امر هم فضای غالب در آموزشگاهها و دانشکدههای هنری و سینمایی است که بیشتر کارگردانهای فیلم کوتاه نیز از این مراکز برخاستهاند. در دانشگاههای هنری ما صرفاً تکنیک آموزش داده میشود؛ اما هنرمند مماس با فرهنگ و نیازهای فرهنگی جامعه ایرانی تربیت نمیشود! ریشه بسیاری از مشکلات سینمای حرفهای و فیلمهای روی پرده نیز همین است. بر همین اساس، به نظر میرسد انجمن سینمای جوانان در دوره مدیریت جدید، در برنامه و هدفگذاری خودش باید این مسئله را هم در نظر بگیرد و به ویژه در بخشهای آموزشی و تربیتیاش، فکری به حال بحران هویت و نبود دغدغه و جهانبینی آرمانگرایانه فیلمسازان کوتاه کند.