حاشیههای این دوره از جشنواره فیلم «کن» فرانسه، صرفنظر از همه انتقاداتی که به دنبال داشت[...]
حاشیههای این دوره از جشنواره فیلم «کن» فرانسه، صرفنظر از همه انتقاداتی که به دنبال داشت، یک روی دیگر هم دارد که نباید از آن غافل شد؛ هرچند تا به حال هم بارها درباره آن صحبت شده است. در واقع، همه آنچه در این جشنواره خبرساز شد، رفتار سیاسی و ضدایرانی دستاندرکاران آن در انتخاب اثری ضعیف و اسلامهراسانه مانند «عنکبوت مقدس» نبوده، بلکه اظهارات یک هنرپیشه زن ایرانی در حاشیه این جشنواره، حاشیه قابل تأملتری را رقم زد.
اینکه هنرپیشهای مانند ترانه علیدوستی از فشارها و شرایط خفقان! در ایران ناله کند و ادعا کند که از صبح تا شب و از درب منزل تا محیط کار، تحت شدیدترین کنترلهاست، به خودی خود عجیب و مهم نیست؛ چراکه این جماعت بارها و بارها در آن طرف مرزها از این نالهها سر دادهاند و وقتی به داخل برگشتهاند، دوباره با عزت و احترام از موقعیتهای کاری و مالی و رانتهای پیدا و پنهان برخوردار شدهاند! آنچه مهم است، نفس این روحیه و فرهنگ رفتاری و بررسی این سؤال است که چرا عدهای از سلبریتیها تا پایشان به آن طرف مرزها و فلان جشنواره پر زرق و برق خارجی باز میشود، فوراً جوگیر میشوند و نمودهای این جوگیری، در تیپ ظاهری و نشست و برخاستها و موضعگیریهایشان آشکار میشود؟!
برای نمونه، برخی سلبریتیهاـ اعم از زن و مردـ یاد گرفتهاند هنگام حضور بر روی فرش قرمز فلان جشنواره خارجی، با تیپ و قیافهای عجیب و نوع خاصی از پوشش ظاهر شوند که نه تنها هیچ شباهتی به فرهنگ عمومی یک جامعه کهن مثل ایران ندارد، بلکه هیچ شباهتی هم به هیچ جای دنیا ندارد و علاوه بر آنکه اسباب مضحکه آنها را فراهم میکند، معالاسف باعث الگوسازی غلط از هنجارهای پوششی در بین نوجوانان و جوانان هم میشود.
اما مهمتر از نوع پوشش، همان چیزی است که در ابتدای این نوشتار اشاره شد؛ جوگیری در رفتارها و گفتارها و فراموش کردن وطن و هموطن خود!
امثال ترانه علیدوستی وقتی در ایران هستند، چنان حاشیه امنی در کار و فعالیتشان دارند که به قول معروف، کسی جرئت ندارد به آنها بگوید بالای چشمشان ابروست! برخلاف دنیا، نه مالیاتی میدهند و نه پشت درهای بسته مدیران فرهنگی میمانند، درست بر خلاف خیلی از جوانهای دغدغهمند و ناشناخته انقلابی که گاهی برای عرضه یک اثر هنری فاخر مانند یک فیلم کوتاه، باید ماهها بروند و بیایند و راهروها و پلههای دفاتر مدیران را طی کنند! اما همین جماعت دارای جلال و جبروت خودساخته و دیگرساخته، به محض اینکه چشمشان به میهمانان جشنوارههای پر رنگ و لعاب خارجی میافتد، چنان از کشورشان بد میگویند که انگار سالیان سال در حبس و تبعید بودهاند و به تازگی موفق به فرار شدهاند!
بعید است، در دنیا نمونههایی مانند برخی سلبریتیهای ایرانی وجود داشته باشد که هنگام حضور در یک جشن یا جشنواره خارجیـ صرف نظر از نقدی که به نظام سیاسی حاکم بر کشور خود داشته باشندـ اینقدر از مملکت خودشان بد بگویند و سیاهنمایی کنند و اوضاع مردمشان را در چشم جهانیان فلاکتبار نشان دهند! آن هم در حالی که سبک زندگی و برخورداریهایشان در ایران، از متوسط جامعه ایرانی به مراتب خاصتر و به قول معروف لاکچریتر است.
سبک رفتاری این افراد در هنگام حضور در جشنوارههای خارجی، علاوه بر آنکه باید تلنگری به خودشان باشد که بدانند نمایندگان کدام ملت هستند و کجا حاضر شدهاند، تلنگری هم باید به مسئولان فرهنگی باشد که تکلیف خود را در مواجهه با این طیف اقلیت در هنگام عرضه پیشنهادهای کاری، معلوم کنند و امانتی را که مردم به آنها سپردهاند، به راحتی حراج نکنند.