بزرگی و عظمت حماسه 40 میلیونی ملت در انتخابات 22 خردادماه سال 1388، خیلی زود با ادعای تقلب در انتخابات و آغاز اردوکشیهای خیابانی خدشهدار شد[...]
بزرگی و عظمت حماسه 40 میلیونی ملت در انتخابات 22 خردادماه سال 1388، خیلی زود با ادعای تقلب در انتخابات و آغاز اردوکشیهای خیابانی خدشهدار شد و سناریوی که در قالب کودتای مخملین پیش از این طراحی شده بود، کلید خورد. به اعتراف محمدعلی ابطحی: «تقلب یک اسم رمز آشوب شده است که در آن لشکرسازی برای تقلب وجود داشت و تمرین پهن شدن مردم هم در خیابانها در آن موجود بود.»
مدتها طول کشید تا چنین ادعای دروغی برای بخشی از فریبخوردگان فتنه 88 آشکار شود و آنان متوجه شوند که این دروغ بزرگ برای ایجاد بلوا و آشوب و کودتای مخملین طرحریزی شده بود. اما اسناد فراوانی درباره ابطال ادعاهای معتقدان به تقلب در طول این سالها از سوی مراکز و مراجع حقوقی و صاحبنظران امر ارائه شده که به خوبی ابطال این دروغ بزرگ را آشکار میکند. اما در کنار پاسخهای حقوقی و قانوی، برخی اظهار نظرها و اعترافات فعالان سیاسی در این زمینه نیز در خور توجه است.
ادعای متعارض
با دقت در ادعاهای مطروحه از سوی فتنهگران در باب تقلب در انتخابات متوجه تعارضات جدی میشویم که جا دارد به آن توجه مجدد شود. فتنهگران پس از آنکه ادعا کردند در انتخابات تقلب شده، به واقع مدعی بودند که میزان رأی آقای احمدینژاد 24/5 میلیون نبوده و رأی میرحسینموسوی نیز بیش از 13 میلیون بوده است. از نگاه ایشان، رأیها جابهجا شده و رأیهای موسوی و دیگر نامزدها برای آقای احمدینژاد خوانده شده است. به واقع منظورشان از تقلب جابهجایی بیش از 10 میلیونی آرا بود.
برای نمونه، «ابوالفضل فاتح» رئیس کمیته اطلاعرسانی، رسانه و تبلیغات ستاد مهندس موسوی، در خبری با عنوان «پیروزی مهندس موسوی با فاصله زیاد قطعی است/ همه برای این پیروزی یک سجده شکر بدهکاریم» در روز برگزاری انتخابات پیشاپیش به استقبال پیروزی موسوی رفت!
موسوی نیز همان روز طی پیامی از پیروزی خودش در رقابت انتخاباتی خبر داد و چنین نوشت: «به اطلاع میرسانم به رغم تخلفات و کارشکنیهای متعدد و نارساییهای گسترده، مستندات و گزارشهای واصله حاکی از این است که رأی اکثریت قاطع مردم متوجه این خدمت گزارشان بوده است.» او حتی متوهمانه از هوادارانش خواست تا «آماده برگزاری جشن پیروزی در شامگاه میلاد بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیه) باشند.»!
اما جالب است بدانیم در نامهای که درست در همین روز موسوی برای شورای نگهبان در اعتراض به اعلام نتایج انتخابات نوشت، اشاره دقیقی به این تخلفات نشده و ضمن کلیگویی مهمترین دلایل طرح ادعای ابطال انتخابات را فضای ایجاد شده پیش از انتخابات معرفی کرد.
از سوی دیگر، وقتی موسوی در نامهای به شورای نگهبان (1388/3/24) به دلایل ادعای خود مبنی بر تقلب در انتخابات اشاره میکند، اغلب بندهای برشمرده مواردی است که به شرایط قبل از انتخابات اختصاص دارد، نه در حین انتخابات یا در شمارش آرا! به واقع وی به هیچ وجه دلیل متقنی برای آنکه رأیها جابهجا شده و میزان رأیهای اعلامی با میزان حقیقی آرا متفاوت است، ندارد. برای نمونه، در بند اول این نامه آمده است:
«در ایام تبلیغات خصوصاً در مناظره آقای احمدینژاد، اتهامات بزرگی علیه بعضی از شخصیتهای حقیقی ازجمله آیتالله هاشمیرفسنجانی، ریاست محترم مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و نیز آقای ناطق نوری عضو محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس بازرسی ویژه مقام معظم رهبری، در رسانه ملی مطرح شد که بنا به اظهار صریح ریاست محترم قوه قضائیه و دادستان محترم کل کشور مصادیق روشن عمل مجرمانه بوده است. این اتهامات خوراک اصلی تبلیغات انتخاباتی آقای احمدینژاد علیه سایر نامزدها، خصوصاً اینجانب قرار گرفت.»
این دلایل همگی برای اثبات این ادعا اقامه شده است که رئیسجمهور دولت نهم از طریق فریب افکار عمومی اقدام به خرید رأی کرده و توانسته است در شرایطی نابرابر نسبت به دیگر نامزدها با وعدهها و وعیدهای خود رأی ملت را برای خود جلب کند و پیروز انتخابات دهم شود!
فارغ از بیپایه بودن این اظهارات، آنچه در درون این ادعاها ناخواسته سر برآورده، پذیرش این مسئله است که این فضاسازی تبلیغاتی احمدینژاد اثر خود را کرده و در میزان آرای بالای وی تجلی یافته است! به واقع موسوی پذیرفته که نتیجه انتخابات و میزان آرای احمدینژاد صحیح بوده، ولی مشکل در آن است که وی در شرایطی نابرابر توانسته مردم را فریب دهد و رأی آنان را بخرد!
اعتراف حامیان موسوی
در این میان، بخشی از فعالان سیاسی اصلاحطلب نیز رسماً به دروغ بودن سناریوی تقلب در انتخابات اعتراف کردند.
1ـ ابطحی: اولین معترف مشهور سیدمحمدعلی ابطحی، یار غار خاتمی بود که اعلام داشت: «تقلب واقعاً در ایران وجود نداشت؛ چراکه در انتخابات سال 1384 وقتی فاصله کروبی و احمدینژاد کمتر از نیم میلیون بود، وزارت کشور خاتمی نپذیرفت که کلمه تقلب مطرح شود؛ لذا کروبی تخلف در انتخابات را مطرح میکرد و بنده تعجب میکنم که در این انتخابات با وجود اختلاف 11 میلیونی چگونه بحث تقلب پذیرفته میشود؟ این در حالی است که همانهایی که 500 هزار اختلاف را تقلب نمیخواندند، امروز 11 میلیون فاصله را تقلب میخوانند.»
2ـ خاتمی: سیدمحمد خاتمی نیز چند سال بعد در نشستی با برخی از جوانان تأکید کرد که در انتخابات 88 تقلبی صورت نگرفته است و گفت: «من نمیگویم که تقلب شده است.»
3ـ تاجزاده: ششم مرداد سال 1389 فیلمی در پایگاههای مختلف داخلی و خارجی منتشر شد که در آن دروغ بزرگ عوامل فتنه درباره تقلب در انتخابات، در گعده سه نفر از اصلاحطلبان افشا شده بود. در این فیلم مصطفی تاجزاده خطاب به محسن صفاییفراهانی و عبدالله رمضانزاده از اعضای حزب مشارکت میگوید: «برای بنده که تجربه انتخابات رو دارم میدونم که در انتخابات تقلب نشده، ممکنه که یکی دو میلیون عقب جلو شده باشه؛ ولی ما نتیجه انتخابات رو باختیم. حالا به جای 25 میلیون و 14 میلیون شده باشه 24 میلیون و 15 میلیون مثلاً، ما انتخابات رو باختیم.»
4ـ ترکان: نمونه دیگری از اظهار نظراتی که دیرهنگام و پس از مهار فتنه از جانب اصلاحطلبان مطرح شده است، سخنانی است که آقای «اکبر ترکان» دبیر مناطق آزاد دولت یازدهم و از حامیان و اعضای ستاد آقای موسوی در سال 1388 در برنامه تلویزیونی «شناسنامه» در آذر ماه سال 1392 مطرح کرد. وی با صراحت ابراز داشت: «در این انتخابات برای میرحسینموسوی فعالیت داشتم. من شهادت میدهم که در این انتخابات تخلف اتفاق افتاد، اما برای تقلب بهمعنای جابهجایی آرا هیچ دلیلی ندارم.»
5ـ حجاریان: یکی از افراد سرشناس این جمع که از وی به نظریهپرداز دوره اصلاحات نیز یاد میکردند، سعید حجاریان بود که در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم (1392/5/20) به صراحت اعلام کرد، به تقلب به معنای جابهجایی رأی اعتقاد ندارد. وی میگوید: «توجه داشته باشید که آقای احمدینژاد رأی آورده است و نام وی از صندوق بیرون آمده است؛ ولی به چه قیمتی؟ بهروش تدلیس!»
در توضیح روش تدلیس نیز باید گفت، این اصطلاح به معنای خرید رأی است که ادعای دیگری است که در تعارض با ادعای تقلب در آرا قرار دارد. به واقع اگر بنا بر خرید رأی باشد، خود به خود باید اعتراف کرد که آقای احمدینژاد رأی آورده، اما از طریق خرید رأی! درست همانند ادعایی که آقای حجاریان مطرح کرده است! اما همانطور که به خاطر داریم ادعای موسوی و به تبع آن کروبی آن بود که «مستندات واصله حاکی از آن است که رأی اکثریت قاطع مردم، متوجه این خدمتگزارشان بوده است.» (بیانیه موسوی در شب جمعه 1388/3/22، قبل از پایان رأیگیری و آغاز شمارش آرا)
لذا ادعای تدلیس ادعای بیمعنایی است که حجاریان وقتی با بیبنیان بودن ادعای جابهجایی آرا پس از روشن شدن نتایج انتخابات 92 با آن مواجه میشود، برای توجیه رفتار فتنه گران در سال 1388 طراحی کرده است. ادعایی که حتی به مذاق اصلاحطلبان نیز خوش نیامده است و از دیگر سو این ادعا را در همه ادوار انتخابات گذشته نیز میتوان مطرح کرد!
این اظهارات به خوبی آشکار میکند، فتنهگران هیچ دلیلی که حتی بتواند اعضای ستاد موسوی را نیز قانع کند، نداشتهاند! اما اینکه با کدام منفعتسنجی و مبتنی بر کدام حجت غیراخلاقی و خلاف شرع و عقل، آتش بیار معرکه شده و با فریب هواداران و به بهانه تقلب در انتخابات آنان را به خیابانها کشاندند تا شاید بتوانند با فشار بر نظام اسلامی نتیجه انتخابات را به سود خود بازگردانند! پرسش بیپاسخی است که افکار عمومی باید از آنان مطالبهگر باشد.
انتخاب روحانی، ابطالکننده دروغ
نتایج حاصله از انتخابات ریاستجمهوری یازدهم در خردادماه 1392، دستاوردهای فراوانی برای انقلاب اسلامی به همراه داشت که یکی از مهمترین آنان ابطال آشکار ادعای تقلب در انتخابات بود. آنهایی که روزگاری ادعا میکردند در انتخابات سال 1388 میلیونها رأی جابهجا شده و فاصله بیش از 10 میلیونی نفر اول و دوم از طریق تقلب حاصل شده است! با چشمان خود دیدند که چطور نظام اسلامی همه توان خود را برای مراقبت از آرای ملت به کار برد که حاصل آن انتخابات حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی با کسب 18/613/329 رأی معادل 50/71 درصد کل آرا بود. این در حالی بود که وی تنها با 261251 رأی توانست حداکثر نسبی(نصف به علاوه یک) را کسب کند و در همان مرحله اول پیروز انتخابات شود.
این مسئله موجب شد تا برخی از دوستان و همراهان و حامیان سران فتنه که در انتخابات گذشته از موسوی و کروبی حمایت کرده بودند و در این سالها یا بر طبل تقلب کوفته یا آنکه با سکوت خود با ادعای تقلب همراهی کرده بودند، به حرف آیند و از توخالی بودن و ثابت نشدن ادعای تقلب در انتخابات سخن بگویند!