صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۶:۱۸  ، 
شناسه خبر : ۳۳۸۸۷۹
متأسفانه، در طول چند سال اخیر برخی از کشورهای منطقه از طریق اطلاعات غیر دقیق و اختلاف‌افکنانه غرب و رژیم صهیونیستی، سیاست تنش‌زایی را با جمهوری اسلامی‌ ایران در پیش گرفته‌اند[...]
پایگاه بصیرت / اکبر معصومی
متأسفانه، در طول چند سال اخیر برخی از کشورهای منطقه از طریق اطلاعات غیر دقیق و اختلاف‌افکنانه غرب و رژیم صهیونیستی، سیاست تنش‌زایی را با جمهوری اسلامی‌ ایران در پیش گرفته‌اند. سیاستی که آمریکا از طریق آن درآمد برخی از کشورهای منطقه را چپاول کرده و به سمت نابودی پیش برده است. فروش سلاح به بهانه مقابله با ایران، حضور نظامی ‌و اطلاعاتی در کشورهای مختلف منطقه به بهانه تأمین امنیت منطقه، تلاش برای بسترسازی ارتباط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی برای نجات صهیونیست‌ها از انزوای منطقه‌ای و فراموشی مسئله فلسطین و... بخشی از اهداف پنهانی غرب در ایجاد اختلاف بین جمهوری اسلامی‌ ایران و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس بوده است؛ اما پس از گذشت چهار دهه از این موضوع، برخی گزاره‌ها نشان می‌دهد اقدامات آمریکا و رژیم صهیونیستی نتیجه برعکس داده و منطقه به اهمیت همراهی با ایران در راستای منافع ملی خودشان رسیده است. شکست اخیر بایدن در سفر به منطقه و اختلاف بین آمریکا و عربستان نمونه کوچکی از تغییر وضعیت در منطقه است.  لحن نسبتاً مثبت محمدبن‌سلمان، ولی‌عهد عربستان درباره کاهش تنش‌ها و پیشنهاد همکاری ایران با دولت‌های خاورمیانه عربی و تأکید بر راه حل سیاسی در بحران‌های سوریه و یمن حاکی از حرکت روبه جلوی روند عادی‌سازی روابط میان تهران و ریاض است.
 
* شکست سیاست‌های آمریکا
شکست یا خروج آمریکا از منطقه در مرحله اول به معنای موفقیت جمهوری اسلامی ‌ایران است. به این معنا که با خروج آمریکا، «دکترین ناامنی و اختلاف‌افکنی» نیز در غرب آسیا کم رنگ خواهد شد. پس از ترور شهید سلیمانی، روند خروج آمریکا از منطقه تند شده است و عملاً این کشور به منزله هژمون برتر در معادلات منطقه نقش تعیین‌کننده‌ای ندارد؛ به گونه‌ای که آمریکا در حل بحران‌های منطقه، مانند سوریه، عراق، یمن، افغانستان و... ناکام ماند و شکست‌های سنگینی را متحمل شد. ناکامی ‌آمریکا در حل پرونده‌های مختلف باعث شد که جدا از بحث خروج این کشور از منطقه، میزان تأثیر سیاست‌های این کشور نیز در منطقه کم‌رنگ شود. تمایل کشورها به ایجاد ارتباط اقتصادی و نظامی ‌با روسیه و چین، به معنای تلاش برای جایگزینی کشوری قدرتمند بین‌المللی به جای آمریکاست. بنابراین با در نظر گرفتن همه گزاره‌ها، می‌توان از شکست قطعی آمریکا در غرب آسیا سخن گفت که نمودهای آن به مرور خود را بیشتر نشان خواهد داد. 
 
* واقعیتی که در نشست جده آشکار شد
شنبه 16 ژوئیه سران 9 کشور عربی به همراه جو بایدن، رئیس‌جمهور دموکرات آمریکا در شهر بندری جده جمع شدند تا درباره آخرین تحولات مربوط به بحران انرژی و امنیت منطقه رایزنی کنند. واشنگتن بنا بر رویه‌های گذشته خود در این نشست قصد داشت تا تهران را تهدید شماره یک دولت‌های عرب منطقه معرفی کند تا به این وسیله زمینه برای حضور نظامی‌ در خلیج‌فارس، سلطه بر شریان نفت و فروش انواع تسلیحات به شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس را فراهم کند، اما این بار برخلاف دفعات پیش کشورهای عرب منطقه نه تنها ایران را تهدید (غیر واقعی) نکردند؛ بلکه هر کدام به زبان خاص خود خواستار بهبود روابط و همکاری با تهران شدند. لحن مثبت سران دولت‌های عربی نسبت به ایران نشان‌دهنده مسیر صحیح مذاکرات بغداد برای رفع سوء‌تفاهمات میان تهران و جهان عرب است. هفته گذشته بشار الخصاونه، نخست‌وزیر اردن با استقبال از روابط سالم با تهران گفت: «هیچ وقت با ایران به عنوان منبع تهدید برای امنیت ملی کشورمان برخورد نکردیم. روند تهدیدات ایران علیه کشورهای همسایه کاهش یافته و از این قضیه خرسندیم.» انور قرقاش، وزیر مشاور امارات در امور خارجه با بیان همکاری نکردن با آمریکا برای هدف قرار دادن ایران گفت: «امارات در حال اعزام سفیر خود به تهران است و نیاز به تنش‌زدایی با ایران وجود دارد. ما باید راه و حل‌هایی پیدا کنیم و همچنین باید از همکاری‌های اقتصادی در زمینه‌های مختلف بهره ببریم.» از طرفی دیگر، مسیر گفت‌وگوهای امنیتی میان ایران با سه کشور عربی عربستان، مصر و اردن با میانجی‌گری بغداد به خوبی پیش رفته و حال به ایستگاه پایانی خود رسیده است. در واقع، طبق دیدگاه کارشناسان امنیتی و بین‌المللی کشورهای عربی با رصد میزان توانایی آمریکا در چهار دهه گذشته به این نتیجه رسیدند که به علت ناتوانی آمریکا و خارج شدن حساسیت منطقه در نگاه آمریکایی و تمرکز یافتن آنها بر منتطقه پاسفیک، هیچ کشور یا ائتلاف منطقه‌ای نمی‌تواند در برابر ایران ایستادگی کند. بر همین اساس، دولت‌های غرب آسیا به واسطه میانجی‌گری قطر، عمان و عراق به دنبال کاهش تنش‌ها با تهران و آغاز فصل جدید از تعامل و همکاری با همسایه بزرگ خود هستند.
 
* ناتوانی و ضعف رژیم صهیونیستی 
سال‌ها پیش حمایت تام آمریکا از رژیم صهیونیستی و ضعف کشورها در منطقه، باعث قدرت‌گیری و مانوردهی رژیم صهیونیستی در منطقه شده بود؛ به گونه‌ای که کشورهای عربی هم در یک محاسبه غیر واقعی، مسیر همراهی با رژیم صهیونیستی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی‌ایران و محور مقاومت را در پیش گرفتند. همکاری آنها در سوریه و عراق به صورت آشکار و پنهان، حمایت مالی سعودی‌ها در طرح‌های ضد ایرانی محور عبری‌ـ غربی، بخشی از این راهبرد غیر واقعی بود. با موفقیت‌هایی که محور مقاومت در یک دهه اخیر به دست آورده، ضعف رژیم صهیونیستی بیشتر آشکار شده است.  عدنان منصور، وزیر خارجه پیشین لبنان در مصاحبه‌ای اعلام می‌کند: «در آن دوران که اسرائیل حمله می‌کرد و پاسخی دریافت نمی‌کرد، گذشته است و جنگ ۲۰۰۶ به نقطه عطفی در جنگ با اسرائیل تبدیل شده است. اسرائیل نمی‌تواند نتیجه هر گونه اقدام نظامی ‌را تضمین کند. عذرخواهی اسرائیل نتیجه شکست و ضعف اسرائیل است، چرا که تل‌آویو از پیشرفت امور علیه خود هراس دارد. اسرائیل در شرایطی نیست که بتواند وارد جنگ شود و این رژیم به خوبی می‌داند هزینه وارد شدن به هر جنگی بسیار هنگفت خواهد بود.» اختلاف و ناتوانی رژیم صهیونیستی در موضوعات داخلی، باعث تزلزل این رژیم شده و نابودی این رژیم را به همگان را یادآوردی کرده است. «تامیر پاردو» رئیس سابق سرویس جاسوسی موساد در گفت‌وگو با روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت اعلام کرد: «بزرگ‌ترین تهدید برای اسرائیل خود اسرائیلی‌ها هستند نه ایران یا فلسطینیان.» وی افزود: «اسرائیل از زمان جنگ ژوئن 1967 یک «کشور» بدون استراتژی بوده است و هیچ مقام اسرائیلی نمی‌تواند به سؤالی در مورد دیدگاه خود جهت ایجاد کشوری برای یهودیان در 30 سال آینده پاسخ دهد. سیستم خودباختگی که طی سال‌های گذشته در اسرائیل در حال انجام است یا افزایش یافته، بزرگ‌ترین تهدید برای اسرائیل به شمار می‌آید و مشابه دوره تخریب معبد دوم در سال 516 قبل از میلاد است.» «یوآل دیسکین» رئیس سابق شاباک نیز چندی قبل هشدار داده بود که اختلافات داخلی در جامعه اسرائیل در روند خطرناکی حرکت می‌کند و اسرائیل تا نسل بعدی باقی نخواهد ماند. در همین چارچوب به تازگی «ایهود باراک» نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی اعلام کرد، نگران است نفرین دهه هشتم که سایر دولت‌های یهودی را در برگرفته، گریبان‌گیر حکومت فعلی اسرائیل نیز بشود.
 
* شکست صلح به اصطلاح آبراهام
غرب برای عمق‌بخشی سیاست ضد ایرانی در غرب آسیا و خروج رژیم صهیونیستی از انزوا، طرح به اصطلاح صلح ابراهام را مطرح کرد و با عادی‌سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی، به دنبال «یکرنگ‌سازی منطقه» علیه ایران بود که به دلیل محبوبیت نداشتن این طرح در بین ملت‌ها با شکست دیگری روبه‌رو شد. ‌اندیشکده واشنگتن با انتشار یک نظرسنجی از کاهش قابل توجه میزان طرفداران عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی در کشورهای عربستان سعودی، بحرین و امارات خبر داد. طبق این نظرسنجی با گذشت دو سال از امضای توافق عادی‌سازی روابط با رژیم تل‌آویو، بیش از دو سوم اهالی کشورهای مذکور با این توافق مخالف هستند. در نظرسنجی که در سال ۲۰۲۰ انجام شده بود، ۴۷ درصد اماراتی‌ها، ۴۵ درصد بحرینی‌ها و ۴۱ درصد عربستانی‌ها با توافق سازش موافق بودند؛ اما در نظرسنجی اخیر که در ماه مارس انجام گرفته است، تنها  ۲۵ درصد بحرینی‌ها موافق سازش هستند  و ۷۱ درصد مخالف هستند. در امارات نیز فقط ۲۰ درصد حامی‌ سازش و ۷۶ درصد مخالفند و در عربستان سعودی نیز ۱۹ درصد موافق و ۷۵ درصد اعلام کرده‌اند که مخالف عادی‌سازی روابط با رژیم اشغالگر قدس هستند.
 
* هندسه جدید در روابط بین‌الملل
سفر رئیس‌جمهور روسیه به همراه رجب طیب اردوغان به کشورمان در چارچوب نشست آستانه برای برقراری آرامش و امنیت در سوریه، نشان داد که امنیت منطقه در گرو همکاری کشورهای منطقه تحقق پیدا می‌کند. این در حالی است که آمریکا از طریق رسانه عبری‌ـ غربی به دنبال القاسازی این گزاره بود که امنیت منطقه و جهان بدون حضور آمریکا محقق نمی‌شود که نشست آستانه مهر باطلی بر این ادعای آمریکا بود. در واقع همکاری نزدیک ایران با روسیه و ترکیه برای برقراری آرامش، باعث تغییر معادلات منطقه به نفع جمهوری اسلامی ‌ایران شده است. بنابراین با در نظر گرفتن این موضوع که خاورمیانه در دوران جدید نظم بین‌المللی تأثیر بسزایی دارد، باید گفت که کاهش تأثیر و حضور آمریکا در منطقه باعث شده است که این کشور از کانون اصلی توجهات منطقه‌ای کنار گذاشته شود. 
نکته مهم نوع نگاهی است که روسیه و ایران نسبت به مقوله امنیت و ثبات در منطقه دارند. عملاً جمهوری اسلامی‌ ایران که مبدع تفکر جریان مقاومت بعد از شکل‌گیری انقلاب اسلامی‌است و برای بازتعریف محور مقاومت تلاش‌های بسیاری کرده است، کوشش کرده تا کشورهای بیشتری را از مناطق مختلف دنیا وارد ادبیات سیاسی محور مقاومت کند، در همین راستا این جمهوری اسلامی‌ ایران بود که از روسیه دعوت کرد در جنگ سوریه برای مقابله با گسترش تروریسم ورود کند. روسیه با در نظر گرفتن خطر افراط‌گرایی که نشئت گرفته از اتاق فکرهای آمریکاست، دعوت ایران را پذیرفت.
برخی از گزارش‌ها نشان می‌دهد، به اعتقاد روس‌ها ایران آخرین پایگاه مقاومت در برابر تکفیری‌ها و افراط‌گرایی مذهبی در منطقه غرب آسیااست، یعنی اگر خدای ناکرده ایران آسیب ببیند، روس‌ها و در گام بعدی چینی‌ها نیز از گزند پیشروی افراط‌گرایان در منطقه در امان نخواهند بود. بنابراین آنها همکاری نزدیکی را برای برقراری امنیت در منطقه دارد.  کارشناسان روابط بین‌الملل معتقدند، روس‌ها در موضوع سوریه به کمک ایران آمدند و بر اساس مدلی که ایران تعریف کرده، آنچه ایران در حین محور مقاومت تعریف کرده علاوه بر روسیه، امروز شاهد هستیم کشورهای آمریکای جنوبی نیز در این مدار قرار گرفته و علیه استعمار فعالیت می‌کنند. پس می‌توان ادعا کرد ایران و روسیه جریان‌سازی را در دنیا کلید زده‌اند که نمونه آن را می‌توان به برگزاری رزمایشی اشاره کرد که در آینده نزدیک از سوی ایران، روسیه و چین و ۱۰ کشور دیگر در آب‌های آمریکای جنوبی در ونزوئلا برگزار می‌شود.
مهدی خرسند، کارشناس مسائل اروآسیا طی مصاحبه‌ای می‌گوید: «این موضوع بیانگر آن است که تشریک مساعی در دوران گذار نظم بین‌المللی بین قدرت‌ها نوظهور منطقه‌ای، مثل ایران و قدرت‌های نوظهور بین‌المللی مثل روسیه شکل گرفته است؛ به نحوی که این کشورها می‌توانند در مقابل بی‌ثباتی و تفکر آمریکایی‌ها که تلاش می‌کند قدرت‌های نوظهور مختلف دنیا را دچار بی‌ثباتی، ناامنی و ایجاد آشوب و در جنگ‌های فرسایشی درگیر کند، مقابله نمایند.» 
 
* ایران محور اقتصادی منطقه
سیاست دیپلماسی اقتصادی دولت سیزدهم باعث شده است که در مدت کوتاهی، میزان صادرات و همکاری اقتصادی ایران با کشورهای منطقه و همسایه افزایش بالای 50 درصدی داشته باشد. امضای قرارداد همکاری بلندمدت ایران با روسیه و چین، تمدید قرارداد گازی ایران با ترکیه، همکاری اقتصادی ایران و برخی از کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، فعال شدن جایگاه کریدوری ایران در اتصال اقتصاد کشورهای جنوب‌ـ شمال و غرب‌ـ شرق، باعث شده است که وضعیت منطقه از سیاست فشار حداکثری به همکاری حداکثری تغییر کند. روزنامه «نیویورک تایمز» چندی پیش اشاره کرده بود که نگاهی به توانمندی نظامی‌و هسته‌ای ایران و نقش فعال تهران در حل و فصل منازعات، این واقعیت را آشکار می‌کند که تحریم‌ها و تنگناهای سیاسی‌ـ اقتصادی غرب تاکنون نه تنها کارساز نبوده که نتیجه عکس داده‌ است. این روزنامه تأکید کرد، این سنگ‌اندازی‌ها بر سرعت نظامی‌و هسته‌ای شدن ایران کمک کرده‌است. حتی کارزار «فشار حداکثری» ترامپ علیه ایران نیز به سقوط نظام جمهوری اسلامی‌منجر نشد و دیگر اهداف کاخ سفید نیز چون محدودسازی فعالیت‌های منطقه‌ای ایران و دستیابی به توافق ثانویه تحقق نیافتند.
 
نکته پایانی
شکست پروژه تحریم و انزواگرایی ایران و به تازگی روسیه، ناتوانی آمریکا در مدیریت انرژی در داخل کشور خود و جهان، خروج شبانه از منطقه غرب آسیا، شروع همکاری ایران با کشورهای همسایه خود و... همگی حاکی از شکست آمریکا در مقابل کشورهای مستقل دنیا به ویژه ایران است. بنابراین گردش منطقه به سمت ایران و ایستادگی جهان در مقابل زیاده‌خواهی آمریکا، نویدبخش روزهای بهتر است. 
نام:
ایمیل:
نظر: