اعتماد به مردم و مردمسالاری دینی و همه آنچه در عمل سیاسی امام تعین یافت، در اعتقادات و باور امام ریشه دارد که نشانههای آن را در کلام حضرت امام(ره) میتوان دنبال کرد. این سخنان به دوره زمانی خاصی محدود نمیشود؛ بلکه همواره در کلام ایشان جاری شده بود. اعتنا به مردم، اعتبار قائل شدن به رأی و نظر ایشان، سالار و ولی نعمت بودن تودهها، غیور و هوشمند دانستن ملت و نیاز نداشتن به قیم، پشتوانه بودن برای حکومت و رکن بودن رضایت مردم در مشروعیت حکومت اسلامی، از جمله تعابیری بود که بارها در کلام ایشان به کار گرفته شد.
یکی از مسائلی که مردمسالاری و حضور و حق انتخاب ملت را تهدید میکند، آرا و نظراتی است که به نخبهگرایی معتقد بوده و بر نقش پررنگ نخبگان در انتخابات و کمرنگ کردن رأی ملت تأکید دارد. در این نگاه، همه امور جامعه اسلامی باید به نخبگان سپرده شود و تودهها تنها باید به منزله پشتیبان نظر ایشان در صحنه حضور داشته و آنان را در تصمیمات اتخاذ شده همراهی کنند؛ چرا که بدون همراهی ملت، تصمیمات نخبگان کارآیی لازم را نخواهد داشت و عملی نمیشود!
در این نظریه با نوعی بیاعتمادی به تودههای مردم در تشخیص مسائل مواجه هستیم؛ به گونهای که همه اختیارات تنها در اختیار نخبگان قرار دارد و مردم از هرگونه تشخیصی ناتوانند و کار را باید به کارشناس سپرد! این نظر به بهانه اجرای ایدهآل همه انتخابها و اتخاذ «بهترین تصمیمات»، علاقهمند است که به تدریج امور را برعهده کارشناسان و نخبگان جامعه سپرده و تودههای ملت را تابع تصمیم آنان قرار دهد تا با تصمیم اتخاذ شده همراهی کنند. در این رویکرد، به تدریج نخبگان به جای مردم قرار گرفته و نوعی ولایت بر آنان مییابند؛ به گونهای که میتوانند به جای آنها تصمیم بگیرند!
حضرت امام(ره) در عبارات فراوانی این نگاه «قیممآبانه» را در عرصههای گوناگون به نقد کشیدهاند که مشهورترین آنها در آستانه انتخابات دور سوم مجلس شورای اسلامی بود. ایشان در عباراتی در نقد این نگاه قیممآبانه که معتقد بود مردم باید به افرادی که جناحهای سیاسی به عنوان نخبگان و خبرگان سیاسی معرفی میکنند رأی دهند، چنین فرمودند: «همانطور که بارها گفتهام، مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و یا گروه و دستهای حق تحمیل فرد یا افرادی را به مردم ندارند. جامعه اسلامی ایران که با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزشهای والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفتهاند و به بیعت و این پیمان بزرگ وفادار ماندهاند، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند.» حضرت امام(ره) در نقد اندیشه جریانهای سیاسی که خود را وکیل و قیم ملت میدانستند و از زبان آنان و به جای آنان و با نام آنان سخن میگفتند، میگویند: «اگر هی بگویند ملت ما حالا نمیشود، حالا نرسیدهاند به آنجایی که آزاد بشوند، حالا نرسیدهاند به آنجا که مثلاً وکیل تعیین بکنند، اینها محتاج به قیمند، این همان حرفی است که از خدا میخواهد آمریکا که نویسندههای ما بگویند مملکت ما احتیاج به قیم دارد، قیمهایشان چه کسی باید باشد؟ مستشارهای آمریکایی! نمیفهمند اینها که دارند چه میکنند، توهین میکنند، اهانت میکنند به یک ملت رشیدی که با رشد خودش کارها را به اینجا رسانده و به آخر هم میرساند.»
حضرت امام(ره) در آستانه شکلگیری مجلس خبرگان قانون اساسی با صراحت اعلام میدارند، اعضای این مجلس تنها وکیل ملت بوده و قانون تدوین شده باید به تأیید ملت برسد؛ چرا که «میزان رأی ملت است، ملت یک وقت خودش رأی میدهد، این اساس، یک وقت یک عدهای را تعیین میکند که آنها رأی بدهند، آن در مرتبه دوم صحیح است، والا مرتبه اول، حق مال خود ملت است. شما خون دادید، حقوقدانان برای شما تکلیف معین کنند؟! خودتان باید تکلیف معین کنید. شمایید، همین ملت، همین مردم محروم دانشگاه، جوانهای محروم دانشگاه، همین جوانهای محروم مدرسه فیضیه، همین جوانهای محروم در ارتش، همین جوانهای محروم در بازار، همین جوانهای محروم در کارخانهها و در کشاورزی، اینها باید رأی بدهند. بهانهها را کنار بگذارید؛ از خدا بترسید؛ با ملت شوخی نکنید؛ رأی مردم را هیچ حساب نکنید؛ مردم را به حساب بیاورید.»
در جریان انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی نیز بار دیگر شاهد تعابیر ناب و اظهارات مردمسالارانه حضرت امام(ره) هستیم که به صراحت بر اعتبار رأی اکثریت مردم تأکید کرده و ولایتی را در عرصه سیاسی برای ملت نمیپذیرد. ایشان در دیدار با نمایندگان منتخب مردم در مجلس خبرگان با صراحت خطاب به آنان میگویند: «اکثریت هر چه گفتند آرای ایشان معتبر است ولو به خلاف، به ضرر خودشان باشد. شما ولی آنها نیستید که بگویید که این به ضرر شماست، ما نمیخواهیم بکنیم. شما وکیل آنها هستید؛ ولی آنها نیستید. بر طبق آن طوری که خود ملت مسیرش هست. شما هم خواهش میکنم از اشخاصی که ممکن است یک وقتی یک چیزی را طرح بکنند که این طرح برخلاف مسیر ملت است، طرحش نکنند از اوّل، لازم نیست، طرح هر مطلبی لازم نیست. لازم نیست هر مطلب صحیحی را اینجا گفتن. شما آن مسائلی که مربوط به وکالتتان هست و آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه را بروید، ولو عقیدهتان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است. خوب، باشد. ملت میخواهد این طور بکند، به ما و شما چه کار دارد؟ خلاف صلاحش را میخواهد. ملت رأی داده؛ رأیی که داده متَّبع است.»
این تعابیر به خوبی جایگاه رفیع مردم را در اندیشه حضرت امام(ره) نشان میدهد و حکایت از آن دارد که رأی نخبگان برتر از رأی ملت نیست و در نهایت این مردم هستند که باید برای سرنوشت خود تصمیم بگیرند! نکته مکمل آن است که فراموش نباید کرد؛ انتخابی ارزش دارد که برآمده از علم و آگاهی باشد؛ از این رو هر چند افراد در دادن رأی مستقل هستند و به قیم نیاز ندارند، اما مناسبترین راه برای انتخاب شایستهترین و بهترین نامزدها، مشورت گرفتن از دانایان، متخصصان و نخبگان است. عقل سلیم حکم میکند که باب مشورت با نخبگان بسته نشود و انتخاب نهایی با راهنمایی ایشان انجام شود، هرچند این مشورتدهی سلب اختیار از صاحب رأی نخواهد کرد.