بدون شک، هر جامعهای برای رسیدن به تکامل و پیشرفت استعدادهایش، به مؤلفه مهم و حیاتی «امنیت» نیازمند است. به عبارت دیگر، «امنیت اجتماعی» مسئلهای است که برای همه افراد اهمیت دارد و آن را برای ادامه حیات و بقای سرزمین خویش لازم و ضروری میدانند؛ اما نکته مهم این است که نیاز به امنیت دغدغه جوامع امروزی نیست و سابقهای به اندازه طول تاریخ دارد. از همین منظر نخستین مباحث فلسفی، سیاسی و امنیت در آثار افلاطون و ارسطو به چشم میخورد.
امنیت از تفکر جامعهشناسان
در این راستا، «منتسیکو» معتقد است، امنیت صلح و صلح اولین قانون طبیعت است؛ لذا بزرگترین اصول در حکومت، ایجاد امنیت است و مقصود از امنیت تنها حفظ حیات نیست، بلکه تأمین آزادی است. «هابز»، «شرایط طبیعی» را شرایط ناامنی و «شرایط اجتماعی» را شرایط امن برمیشمارد. همچنین «جان لاک» با رویکردی فراتر معتقد است: «مقصود از صلح و امنیت تنها آن نیست که زنده بمانیم؛ بلکه منظور دستیابی به رفاه، آسایش و ایجاد تسهیلات مشخص است که حق طبیعی ماست.»
اما نیاز به امنیت و اهمیت آن نه تنها در اندیشه جامعهشناسان وجود دارد؛ بلکه در ادیان الهی هم میتوان سابقه آن را جستوجو کرد. نکته قابل توجه این است که از 6 هزار و 236 آیه قرآن کریم، 853 مورد (12/6 درصد) آن درباره ایمنی و امنیت است.
در ایران نیز تأمین امنیت پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بر عهده نظمیه بود؛ اما پس از انقلاب و در حال حاضر بر عهده فرماندهی نیروی انتظامی(فراجا) است که از دهه 80 با ایجاد تحول، رویکرد جامعهمحوری را برای بازسازی ساختارها و روش های اجرایی در مأموریتهای محوله خود پیش گرفت.
امنیت اجتماعی
در این میان، از منظر افکار عمومی وظایف نیروی انتظامی در تأمین و حفظ امنیت تا حدودی روشن است؛ اما شاید کمتر کسی بداند که در تاریخ 24 آذر 1361 حضرت امام خمینی (ره) خطاب به قوه قضائیه و سایر ارگانها در این باره چه فرامینی را صادر کردهاند. شاخصههای امنیت اجتماعی در فرمان هشت مادهای حضرت امام(ره) عبارتند از: اطمینان بخشیدن به مردم، احترام به مال و آبروی مردم و حفاظت از آن، حفظ حریم مردم و مبارزه با مظاهر فساد، تعامل با سایر قوای مسلح برای ایجاد امنیت و همگامی با مردم در ایجاد نظم و امنیت. بنابراین، باید اذعان کرد که موارد مذکور به روشنی گویای دیدگاه و اندیشه ایشان در مناسبات امنیت و آزادی است. در این راستا، تأمین بخشی از وظایف ایجابی دولت در تأمین امنیت با تلاش نیروی انتظامی به منزله نماینده قانونی دولت در قالب وظایف و مأموریتها صورت میپذیرد تا در این راستا آسودگی خاطر برای افراد جامعه در طول فعالیتهای روزمره، امنیت در محل کسب و کار و تردد، حفظ ارزشهای دینی و ملی و... را فراهم آورد.
فلسفه وجودی نیروی انتظامی
فلسفه وجودی نیروی انتظامی برخورد با هرگونه ناامنی است که به دلایل مختلف ممکن است در جامعه ایجاد شود، این وظیفه در حوزه امنیت اجتماعی قرار می گیرد. همانطور که پیشتر گفته شد، در گذشته رویکرد نیروی انتظامی در مواجهه با ناامنی شیوه سختافزاری بود که از دهه 80 جای خود را به رویکرد جامعهمحور با استفاده از مشارکت مردم داد. به هر روی در هر جامعهای، «پلیس» یک نیروی دولتی و اجبارگر است که قدرت مشورع اجبار فیزیکی را به صورت قانونی در اختیار دارد؛ اما در عین حال یک نیروی مدنی است که نباید میان او و مردم فاصلهای ایجاد شود. در سالهای اخیر، اقدامات مناسبی در این راستا شکل گرفته است که بیش از دهههای پیش مردم نیروی انتظامی را کنار خود حس کردهاند.
این در حالی است که یک دهه پیش از این تحول در شاکله نیروی انتظامی، رهبر معظم انقلاب اهمیت این مسئله را باور داشتند و در بیانات خود در تاریخ 1373/4/29 تأکید کرده بودند: «وظیفه نیروی انتظامی، تأمین امنیت اجتماعی است. معنای امنیت اجتماعی این است که مردم در محیط کار و زندگی خود، احساس ترس و تهدید و ناامنی نکنند. این مسئله خیلی مهم است. خداوند متعال در مقام منت گذاردن بر قریش می فرماید: «فلیعبدوا رب هذا البیت. الذی اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف». یعنی امنیت دادن را به عنوان یکی از دو نعمت مورد تأکید قرار میدهد.»
امنیت شهروندان
از این منظر نیروی انتظامی نهادی است که همواره در راستای آرامش و حفظ امنیت جامعه گام برداشته و این امر هم یکی از جدیترین مطالبات مردم است؛ لذا این رابطه دوسویه گویای این امر است که امنیت و اقتدار پلیس ضامن امنیت شهروندان است. در یک دهه اخیر، شاهد عملکرد به موقع و مناسب نیروی انتظامی در فتنههای گوناگونی، همچون وقایع پس از انتخابات 1388، دی ماه 1396 و آبان 1398 بودهایم. اکنون نیز به دنبال حوادث شهریور ماه، «ناجا» که حالا به «فراجا» تغییر نام پیدا کرده است، در مسیر حفظ امنیت کشور، به شدت مظلومانه عمل کرده است. این مظلومیت در برابر رفتار اغتشاشگران به جایی رسید که عباس گودرزی، نایب رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی گفت: «پرسنل فراجا چه به صورت کلی و چه به صورت خاص در مورد این اغتشاشات در عین اقتدار رفتاری متواضعانه دارند. در کجای دنیا دیده میشود به پلیس حمله شود و به عنوان نمونه فردی با چاقو شاهرگ پلیس را بزند و به پلیس آسیب برساند و پلیس رفتاری متواضعانه داشته باشد.»
سردار اشتری نیز با تأکید بر اینکه پلیس حافظ جان، مال و ناموس مردم است، خاطر نشان کرد: «پلیس حافظ ارزشهای والای انقلاب اسلامی، ضامن امنیت و آرامش کشور و خادم مردم است. مجموعه انتظامی و خادمان مردم در فرماندهی انتظامی با شهدا و مردم عهد بستهاند که تا آخر کنار آنها باشند؛ پلیس مقتدر، شجاعانه و هوشمندانهتر از گذشته با افراد مخل نظم و امنیت مردم برخورد خواهد کرد.»
جان کلام
با گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب، هنوز هم دشمنان اسلام و این مرز و بوم آرام ننشستهاند و هر روز از ترفند جدیدی برای ایجاد تنش و ناامنی استفاده میکنند. البته پر واضح است که با استواری نظام مقدس اسلامی، این اقدامات همچنان ادامه داشته باشند. در کشور ما نیروی انتظامی همپای تغییرات به وجود آمده در اجتماع، رویکردهای خود را نسبت به موضوع جرم و امنیت تغییر داده است و حال حاضر، در چارچوب تدابیر فرماندهی کل قوا، ستاد کل نیروی مسلح و در راستای بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی فعالیتهای خود را تنظیم کرده است. از این رو سطوح گوناگون امنیت به ویژه تأمین امنیت عمومی و بسترسازی لازم برای ارتقای امنیت داخلی را باید از مهمترین اقدامات دولت دانست که به طور معمول از طریق دستگاههای انتظامی و امنیتی کشور تأمین میشود. از این منظر، «انتظام و امنیت جامعه» اصلی و ضروری به شمار میآید که پلیس و شهروندان، مکلف به ایجاد و صیانت از آن هستند؛ در غیر این صورت جامعه دستخوش ناامنی شده و بدین وسیله منافع ملی و فردی به خطر میافتد.