اگر تا دیروز داشتن خبر اول اهمیت داشت، امروز «روایت بهتر» و «روایات بیشتر» و «ابر روایت» اهمیت دارد و به همین دلیل مؤسسه آمریکایی «رند» اعلام کرده است، در جنگهای فردا کسی برنده نیست که بزرگترین بمبها را دارد، بلکه کسی پیروز است که بهترین «روایت» را دارد! زیرا بمبهای اتم نمیتوانند سرزمینها را جابهجا کنند؛ اما روایتها میتوانند!
اکنون جنگ جدیدی به نام «جنگ روایتها» در سراسر کره زمین در گرفته است. رسانهها در حال کاستن از اهمیت واقعیت و جابهجایی ترندها، لایکها، وایرالها و فضاسازیهای مجازی به واقعیت هستند. پنتاگون هم زمین بازی خود را از جنگ در عرصه واقعی به عرصه مجازی و جنگ روایتها تغییر داده است؛ به گونهای که در سند استراتژی 2012 خود مینویسد: «جریانی در عرصه فکری و ذهنی پیروز است که بتواند روایت بسازد، کنترل روایت را بهدست بگیرد و روایت خود را تثبیت کند. کسی که روایت اول را ارائه میدهد و تثبیت میکند، چه از ایدئولوژی و چه از اتفاقات جاری، افکار را تصاحب میکند و میتواند سیاستهای خود را بر آنها تحمیل کند.»
در روزهای اخیر که فتنه جدیدی با محوریت مقابله با ارزشهای اسلامی شکل گرفته است، سرعت دشمن به دلیل تکیه بر رباتها، پیامرسانها و شبکههای اجتماعی در روایتسازی به صورت غیر منتظرهای افزایش یافته و آنچه را که واقعی است و حقیقت دارد، انکار میکند و روایتهای فیک و جعلی میسازد که اگر جلوی مرغ پخته بگذاری میخندد؛ اما آدمهایی پیدا میشوند که آنها را باور میکنند و جهالت این عده بیشترین کمک را به جریان دشمن میکند.
در این فتنه با وجود اینکه خبر اول تمام حوادث این روزها از قبیل فیلمهای مستند، اسناد پزشکی معتبر و شاهدان عینی در دست نظام است؛ اما در جنگ شناختی، ابر روایت از سوی دشمن ساخته میشود و حتی پدر و وابستگان متوفیان به صراحت برخی از سخنان خود را در مقابل دوربین فراموش کرده و آن روایتهای جعلی رسانه ساخته را بر زبان جاری میکنند.
یکی از دلایلی که روایتهای رسانهای جریان انقلاب در صدد روایتسازی مانند جریان ضد ایران نباشد، مربوط به عفت کلام نظام و حفظ حرمت افراد حتی اموات است. نظام اسلامی مانند مولیالموحدین علیبنابیطالب(ع) مظلوم است هنگامی که او را دزد برههای کودکان خطاب میکنند، هنگامی که او را قاتل خلیفه خطاب میکنند و هنگامی که او را حیلهگر خطاب میکنند، به زبان نمیآید که مانند آنها از خود دفاع کند. حضرت امیر میفرمایند: «به خدا قسم معاويه زيرکتر از من نيست، ولى او خيانت مىورزد و گناه مىکند، و اگر غدر و مکر نکوهيده نبود من از زيرکترين مردمان بودم، ولى هر نيرنگى معصيت است، و هر معصيتى نوعى کفر است.»(نهجالبلاغه، خطبه 200) حتی امیرالمؤمنین(ع) در گرماگرم جنگ صفین مراقب است که از سپاه او کسی به سپاه معاویه فحش و دشنام ندهد و میفرمایند: «إِنِّي أَکرَهُ لَکمْ أَنْ تَکونُوا سَبَّابِين»، من دوست ندارم که شما اینگونه دشنام داده، مردمی بد زبان و ناسزاگو باشید.(همان، خطبه 206)
اما راه تبیین و تولید محتوای جریانساز هم بسته نیست و در مقابل باید مراقب باشیم که فحشها و اقدامات دشمن را علیه انقلاب و ارزشهای آن را بازنشر نکنیم و به جنگ شناختی او ضریب ندهیم. نباید در زمین دشمن بازی کنیم و جورچین او را در ناامید کردن مردم انقلابی کامل کنیم؛ دشمن درصدد است که در این فتنه به روایت چند «برچسب» علیه انقلاب دست بزند؛ مانند ضد زن، ضد آزادی، ضد زندگی، اما ما دهها میلیون زن و مرد آزاده و پاکدامن در کشور داریم که طرفدار واقعی انقلاب و آرمانهای آن تا سرحد شهادت هستند و باید برای از بین بردن این روایتهای فیک، روایتهای برتر و واقعی آنها را بیان کنیم.
امام خامنهای در بیانی شیوا ما را به روایتگری واقعیتهای انقلاب اسلامی فرا میخوانند و میفرمایند: «بنده همیشه میگویم: شما روایت کنید حقایق جامعه خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را. شما اگر روایت نکنید، دشمن روایت میکند؛ شما اگر انقلاب را روایت نکنید، دشمن روایت میکند؛ شما اگر حادثه دفاع مقدّس را روایت نکنید، دشمن روایت میکند، هر جور دلش میخواهد؛ توجیه میکند، دروغ میگوید: [آن هم]۱۸۰ درجه خلاف واقع؛ جای ظالم و مظلوم را عوض میکند.» به برکت انقلاب اسلامی تا زمانی که وظیفه خود را میشناسیم و به وظیفه خود عمل می کنیم، در موضع هجومی هستیم و دشمن در حالت انفعال قرار دارد.