پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در سال 1357، در ادبیات سیاسی کشورمان، از دولت یا حکومتهایی که قصد استعمار و سلب حق استقلال و آزادی ملتهای آزادیخواه را دارند، به «استکبار جهانی» یاد میشود. این در حالی است که در قرآن کریم، ۴۸ بار مصدر «استکبار» و مشتقاتش بهکار رفته است؛ از این رو کتاب آسمانی مسلمانان بهحکم آیه شریفه «... ابلیس استکبر و كان من الكافرين» ابلیس را اولین مستکبر آفرینش معرفی میکند؛ در همین راستا قرآن کریم ضمن تقبیح چندباره این صفت رذیله، در سوره مبارکه نساء به مستکبران عالم، وعده عذابی دردناک میدهد.
اسلام، سد راه غرب
جمهوری اسلامی ایران که بر پایه شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بنا نهاده شده است، همواره بر طبل مخالفت با سیاستهای پلید استکبار جهانی کوبیده است و ملتهای جهان بهویژه مسلمانان را به نپذیرفتن ذلت و آزادیخواهی تشویق کرده است. به همین دلیل، همواره غرب، محدوده انقلاب اسلامی ایران و افکار اسلامی را سدّ راه خود در رسیدن به اهدافش که همانا تسلط بیچونوچرا بر تمام جهان است، یافتهاند و برای سرکوبی آن اهتمام ویژهای به خرج میدهند. بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی(ره) در اینباره میفرمایند: «استکبار جهانی و صهیونیسم بینالمللی به سرکردگی آمریکای جهانخوار، تمام نیروهای خود را برای سرکوبی انقلابهای اسلامی و ملل استقلالطلب و آزادیخواه جهان بسیج کرده...» ایشان همواره جامعه اسلامی را به هوشیاری در برابر توطئههای سران استکبار فرا میخواندند و میگفتند: «{ای ملت ایران} به هوش باشید که موریانههای موذی این ایادی استکبار جهانی، درصدد رخنه کردن در صفوف شما هستند»؛ همچنین، آنها را از غفلت و سادهانگاری بر حذر میداشتند و میفرمودند: «مردم تصور نکنند ایادی نفوذی استکبار و آمریکا دست از شیطنت برداشتهاند.»
انقلاب اسلامی و مقابله با استکبار
از همین منظر، تاریخ فراموش نخواهد کرد که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، وضعیت مسلمانان در جهان بسیار اسفناک و ناراحتکننده بود. مسلمانان آفریقا در فقر و ذلت به سر میبردند و گروهگروه به دلیل فقر اقتصادی، فکری و رهبری کلیسا، به ادیان دیگر به ویژه مسیحیت تغییر دین و مذهب میدادند. از سوی دیگر، میان اعراب بهاندازهای اختلاف و ناهنجاری وجود داشت که توطئهگران انگلیس و آمریکا توانستند قطعهای از جهان اسلام، یعنی فلسطین را از اسلام جدا کرده و به صهیونیستها هدیه کنند. وضع ایران پیش از انقلاب نیز تعریفی نداشت؛ شاه مانند یک مهره شطرنج در دست غرب بود تا آمریکا بتواند منافع خود در خاورمیانه بهویژه خلیجفارس را دنبال کند؛ اما شاه یکی از همپیمانان قوی رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس بود تا آنکه واقعه بزرگ، یعنی پیروزی انقلاب اسلامی به وقوع پیوست و محمدرضا پهلوی برای همیشه از ایران گریخت.
مصیبت مشترک
اکنون مسئلهای که به منزله «مصیبت مشترک»، از ناحیه استکبار جهانی همه ملتهای محروم و مستضعف، بهویژه اتباع فرهنگ اسلامی را تهدید میکند، چنگاندازی به شئون مادی فرهنگ، غارت اقتصاد و منابع ملی و مصرف حوزه ابزاری آنهاست. سند این ادعا برگی از صفحات تاریخ است؛ جایی که نیکسون، رئیسجمهور اسبق آمریکا، به سردمداران کاخ سفید توصیه میکند: «کلید سیاست آمریکاـ که باید بهصورت تدریجی این باشدـ این است که فقط با رژیمهای تجددطلب همکاری استراتژیکی داشته باشد و پیوندهای خود را با رژیمهای بنیادگرای افراطی و رادیکال، به همکاری تاکتیکی محدود نماید.» از سوی دیگر، «توماس فردمن» تحلیلگر سیاسی آمریکا نیز معتقد است، «جنگ با این دشمن (اسلام) با ارتش ممکن نیست، بلکه باید در مدارس، مساجد، کلیساها و معابد به رویارویی با آن پرداخت و در این راه جز با همکاری روحانیون، کشیشان و راهبان نمیتوان به پیروزی دستیافت.»
13 آبان
در قالب همین سیاستها بود که آمریکای جهانخوار در راستای اهداف سلطهگرایانه خود، ایران را بهترین و مساعدترین زمینه و نقطه برای همراهی با رژیم غاصب صهیونیستی برگزید، غافل از آنکه در این بیشه، شیر مردان سترگی هستند که با هدایت و رهبری قاعد یگانه اسلام ناب محمدی(ص)، حضرت امام خمینی(ره) نهتنها در برابر اهداف شوم و خبیث شیطان بزرگ در ایران، بلکه مقابل توطئههای منطقهای و جهانی او نیز ایستاده و منافع و زیادهطلبیهای آمریکا را مورد تهدید، تهاجم و انهدام قرار میدهند. نمونههای این مقابله و تهاجم را جهانیان در لبنان، فلسطین، کشورهای اروپایی و حاشیه خلیجفارس دیدهاند، ولی آنچه در این فراز، از اهمیت بسزایی برخوردار است، حوادث سیزدهم آبان است.
سه شکست در یک روز
سیزدهم آبان روز تاریخی شکست آمریکای جهانخوار به دست توانای پیروان راستین اسلام ناب محمدی(ص) است؛ چرا که طعم تلخ شکست، سه بار در این روز به ذائقه سردمداران آمریکا و مزدورانش در ایران نشسته است.
1ـ در جریان تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی سال ۱۳۴۳ شمسی به دستور شاه (که بر اساس این قانون، مستشاران آمریکایی در ایران مصونیت یافتند) حضرت امام(ره) فریاد برآورد و ماسک خیانت و کشور فروشی دودمان پهلوی را پاره کرد و كوس رسوایی شاه و رژیمش را بر سر هر کوی و برزن به صدا درآورد و رئیسجمهور آمریکا را منفورترین شخص نزد ملت ایران برشمرد و بدینسان توطئه آمریکا خنثی شد. ساواک به دستور مستقیم شاه و با اشاره آمریکا اقدام به دستگیری و تبعید امام به ترکیه و سپس نجف اشرف کرد؛ اما این اقدام عجولانه نشانه آشکاری از شکست توطئه آمریکا به شمار میرود.
٢ـ به دنبال تبعید امام(ره) بود که آمریکا بیمهابا از طریق رژیم شاه به غارت کشور و ثروت فزاینده ملت دست زد. شرکتهای آمریکایی و چندملیتی، گروهگروه برای بهاصطلاح سرمایهگذاری وارد ایران شدند و عملاً سرزمین اسلامی ایران به تبعیت غرب و آمریکا درآمد. از این رو رژیم ستمشاهی برای تحمیق و بیتفاوتی جامعه اسلامی ایران سعی در رواج فساد و فحشا و بیبندوباری نسل جوان کرد؛ لذا آمریکا احساس کرد جامعه تحصیل کرده حوزه و دانشگاه که همواره بهعنوان دو اهرم قدرتمند مانع جدی بر سر راه منافع و مصالح غير مشروع بیگانگان بودند، برای آنها خطرآفرین هستند. این بود که تصمیم گرفتند اولاً، نسل جوان و تحصیل کرده و دانشجویان را از مذهب و اسلام دور کنند و بذر دشمنی و کینه نسبت به حوزههای علمیه و روحانیت را در دل و جان آنان بیفشانند، ثانیاً حوزههای علمیه و روحانیت را نسبت به دانشگاهیان و روشنفکران متعهد بدبین کنند و درنتیجه تقابل و رویارویی دو طبقه از نسل انقلاب، دشمنان به اهداف کوتاه و بلند استعماری خود نائل شوند؛ ولی با تدبیر امام و شاگردان وفادارش در حوزه و دانشگاه، آنچنان وحدتی به ثمر نشست و بارور شد که حتی دانشآموزان مدارس در کنار دانشجویان دانشگاهها برای دفاع از اسلام و آرمانهای انقلابی حضرت امام(ره) به خیابانها ریختند و مقابل دانشگاه از طریق کماندوهای شاه در روز ۱۳ آبان 1357 خون پاکشان، سنگفرش خیابانها را گلگون کرد و بدینسان شیطان بزرگ، شکست تاریخی دیگری را متحمل شد و این حادثه خونین وحدت حوزه و دانشگاه را استحکام بخشید.
3ـ پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام(ره) و سرگرم شدن شخصیتهای انقلابی و مبارزان و ملت سلحشور به امور جاری کشور و حلوفصل امور نظام نوپای اسلامی، دشمنان غربی و آمریکای جنایتکار از طریق سفارتخانههایشان و ایادی و مزدوران خود در تهران و دیگر مراکز کشور به توطئه و نقشههای گوناگون و جاسوسی دست زدند و حوادث ناگواری را به وجود آوردند؛ اما ژرفنگری و هوشیاری حضرت امام(ره) و اقدام بجا و سریع و حساب شده تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ ضربه سختی بر آخرین تلاش و مقاومتهای دشمن کینهتوز اسلام و انقلاب زد. شیطان بزرگ آخرین سنگرهای خود را در ایران اسلامی از دست داد و در منطقه خلیجفارس به حالت احتضار کامل درآمد؛ ولی عوامل و ایادی او در دولت موقت بازرگان و به دنبال آنان بنیصدر تلاش فراوانی در جهت آزادسازی گروگانها و نجات آمریکا کردند که برخلاف تلاش شبانهروزی آنان، باتدبیر شخص امام(ره) و حمایت همهجانبه ایشان از دانشجویان مسلمان، شیطان بزرگ آمریکا عملاً به مدت ۴۴۴ روز در اسارت انقلاب اسلامی قرار داشت و هیمنه و ابهت ابرقدرتی آمریکا در تمام عالم شکسته شد؛ به گونهای که سردمداران سیاسی آمریکا اعتراف کردند که انقلاب ایران و امام خمینی(ره) آمریکا را در دنیا تحقیر کرده است.
کلام آخر
تسخیر لانه جاسوسی به حضور مستقیم شیطان بزرگ در ایران پایان داد و بر سلطه ۳۰ ساله آمریکا خط بطلان کشید و بهحق از سوی حضرت امام(ره) انقلاب دوم نامیده شد. مکمل اقدام شجاعانه و انقلابی دانشجویان مسلمان، حرکت مدبرانه و سرنوشتساز نمایندگان دوره سوم مجلس بود که طی تصویب ماده واحدهای روز ۱۳ آبان را بهعنوان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی برای همیشه در تاریخ به ثبت رسانید. از همین منظر، امت اسلامی هماکنون بهخوبی پی برده است که استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا میخواهد هیچ ردّپایی از اسلام و بیداری اسلامی نباشد و دولتهایی به وجود آیند که سکولار و بیارتباط با اسلام راستین باشند. این در حالی است که طبیعت اسلام، به دلیل ستیزی که با هرگونه ظلم، بیعدالتی، استبداد و دیکتاتوری دارد، حکم میکند که امت اسلام هیچگونه محرومیت از آزادی و ظلم را برنتابد و برای پیشبرد این امر مهم، همواره مبارزه با استکبار را پیش روی خود داشته باشد.