سیاستهای گسترشگرایانه فرانسویها که سخت در رقابتهای استعماری با رقیب دیرینه خود، انگلیسیها غرق بودند، موجب شد تا تلاش برای تسلط بر جنوب شرق آسیا به یکی از مهمترین سیاستهای این کشور در نیمه اول قرن نوزدهم میلادی بدل شود. در سال 1840، اولین ناوگان فرانسوی به بهانه حمایت از مسیونرهای فرانسوی متعلق به فرقه «ژزوئیت» که در هند و چین فعالیت داشتند، به آبهای جنوبی سرزمین ویتنام وارد شدند و این آغاز سلطه صدساله آنها بر سرزمین ویتنام، کامبوج و لائوس بود.
زمانی که نیروهای اشغالگر فرانسوی، مناطق حاصلخیز جنوب ویتنام را اشغال کردند (1859ـ 1867)، رهبران ویتنام در پایتخت کشور، اظهار امیدواری میکردند که مهاجمان اگر کشور را ترک نکنند، از مناطق جنوبی جلوتر نخواهند آمد؛ اما این خیال باطل در عمل تحقّق نیافت و فرانسه در دهه هشتاد قرن نوزدهم، بر سراسر ویتنام تسلط یافت.
فرانسویها مزارع بزرگ این سرزمین پهناور را فرصتی برای بهرهبرداری به نفع کشور خود قرار دادند و عملاً ویتنامیها را به عملههای زمینهای بزرگ خود تبدیل کردند. این فاجعه وقتی کامل شد که پس از کشف اهمّیت کائوچو در صنعت، فرانسویها هند و چین را منطقه مناسبی برای کشت آن تشخیص دادند. در ویتنام، به طور عمده کارگران مزارع کائوچو ویتنامی بودند؛ ولی این امر نه تنها وضعیت آنها را بهبود نبخشید؛ بلکه فلاکت آنها را هم بیشتر کرده بود؛ زیرا در صورت تمرد از دستورات فرانسویهای غاصب، به شدت تنبیه میشدند. اسنادی که بعدها در پاریس منتشر شد و خشونت حاکمان فرانسوی را بر ملا کرد، رسوایی بزرگی برای این کشور به وجود آورد.
در دهه ۱۹۳۰، شورشهای ضداستعماری، آغازگر دورهای از جنگ و اشغال بود که مدّت ۴۰ سال طول کشید. در سال ۱۹۴۰، ژاپن، ویتنام را اشغال و حکومت دستنشاندهای برپا کرد. در سال ۱۹۴۱، هوشیمین، رهبر کمونیست، «ویتمین» را به صورت ارتش ملّیگرای چریکی، برای جنگ با ژاپنیها بنیان نهاد. پس از تسلیم ژاپن، جمهوری دموکراتیک ویتنام، با ریاست هوشیمین در هانوی تأسیس شد؛ اما فرانسویها بازگشته بودند تا بر استعمارگری خود ادامه دهند. البته مبارزان ویتنامی دستبردار نبودند و سالها علیه فرانسویها جنگیدند. در سال 1954، فرانسه پس از یک شکست سرنوشتساز در دینبینفو، تصمیم گرفت تا از ویتنام برود؛ هر چند این رفتن با تجزیه ویتنام به شمالی و جنوبی همراه بود. در جنگ فرانسه و ویتنام، در حالی که ویتمین حدود نیم میلیون نفر کشته داد، میزان تلفات غیرنظامی بر اساس برخی تخمینها بین 800 هزار تا دو میلیون نفر بود.
تحوّلات هند و چین و شکست فرانسویها به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند استعمارگر، بازتابهای جهانی داشت. استعمارگران مغلوب شده بودند و یک ارتش منظّم شکست خورده بود. به واقع فرانسویها در باتلاق ویتنام غرق شده بودند!