داستان حکومت اسلامی و حکمرانی مبتنی بر آموزههای اسلامی، داستانی به قامت تولد اسلام و تشکیل مدینهالنبی به دست پیامبر اعظم(ص) در شهر یثرب است که تداوم آن را میتوان در پیشینه باورها و عملکرد هر دو مذهب شیعه و سنی مشاهده کرد. گذشت قرنها از صدر اسلام و تشکیل حکومت اسلامی مبتنی بر آموزههای مذهب تشیع در این سرزمین موجب شد برخی گروهها و جریانهای سیاسی و روشنفكری ایران چنین وانمود کنند كه ملت ایران پیش از طرح حكومت اسلامی از سوی امام(ره) در سال 1348 هیچگونه آشنایی با این مسئله نداشتند و موضوع حكومت اسلامی و ولایت فقیه اصولاً در میان مردم مطرح نبوده است. این در حالی است که نشانههای فراوانی حداقل در تاریخ معاصر این سرزمین میتوان یافت که این باور به طور کامل در اذهان عمومی مردمان مسلمان ایران زمین وجود داشته است. در این راستا، میتوان به کتاب «نهضت امام خمینی(ره)» مراجعه کرد که نویسنده در جلد چهارم این کتاب در این باره آورده است:
«اگر پیش از طرح حكومت اسلامی از سوی امام، این مسئله در میان مردم ایران مطرح نبود آن خروش و خیزش حماسی مردم در پی حكم تحریم تنباكو در چه اندیشهای ریشه داشت؟ تاجر اصفهانی كه انبار تنباكو را شبانه به آتش كشید و اعلام كرد «با خدا معامله کردم» چه انگیزهای داشت؟ و چه عاملی او را به این فداكاری واداشت؟ ملكه قاجار را چه اندیشهای بر آن داشت كه قلیان را از دربار برچیند؟ و آنگاه كه ناصرالدین شاه از او پرسید: «چه كسی قلیان را حرام كرده است؟» پاسخ داد: «آنكه مرا بر تو حلال كرده است.» آیا این جریان نشان از ریشه اصل ولایت فقیه در دل و جان مردم ایران ندارد؟ سرهنگ آخوندف، عنصر فراماسونری كه اصولاً در میان ملت ایران نزیسته و از رژیم تزار هویت روسی گرفته بود و در ارتش آن دولت خدمت میكرد، نزدیک به دو سده پیش در نوشتههای خود به نكوهش حكومت دینی برخاسته و آن را دسپوتیزم (دیکتاتوری) دینی خوانده است... این آورده نشان میدهد، شرعی و قانونی نبودن حكومتها جز حكومت اسلامی از زمانهای دور در میان مردم كوچه و بازار به درستی ریشه داشته است كه عناصر وابسته به سازمان فراماسونری را این گونه پریشان و آشفته و نگران داشته و به چنین نوشتههایی وادار كرده است.»