صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  بازار >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۴۰۱ - ۱۷:۳۲  ، 
شناسه خبر : ۳۴۳۲۳۹
پایگاه بصیرت / میثم مهرپور

اگرچه مجموعه اقدامات و وظایف بانک مرکزی به عنوان سیاست‌گذار پولی را نمی‌توان تنها در قیمت ارز و حواشی و مسائل مربوط به آن خلاصه کرد؛ اما واقعیت این است که قیمت ارز و نوسانات آن به مثابه ویترینی از عملکرد بانک مرکزی و رئیس این بانک سنجیده می‌شود؛ به گونه‌ای که درست یا غلط رئیس کل موفق در میان مردم و کارشناسان کسی است که بیشترین ثبات و آرامش را در بازار ارز ایجاد کرده و رئیس کل مغضوب کسی است که نتواند از پس این مأموریت بربیاید؛ اما سؤال اینجاست که آیا واقعاً تغییر نکردن نرخ ارز در اقتصادی که حداقل در چند سال اخیر نقدینگی و تورم آن به طور سالانه بیش از 30 درصد رشد داشته، شدنی و منطقی است؟ پس اگر ثبات نرخ ارز ـ به معنای افزایش نیافتن آن ـ نه شدنی و نه منطقی است، وظیفه سیاست‌گذار پولی چیست؟
به نظر می‌رسد، بانک مرکزی در قامت سیاست‌گذار پولی و رئیس کل جدید آن در کسوت یک اقتصاددان باید دو مأموریت اصلی را در برنامه خود داشته باشند:
پیش‌بینی‌پذیر کردن قیمت ارز: اگرچه ثبات قیمت ارز در اقتصادی که هر ساله با افزایش میزان تورم و نقدینگی مواجه است ـ حتی در صورت امکان ـ منطقی و علمی نیست؛ اما می‌توان با پیش‌بینی‌پذیر کردن قیمت ارز و همخوان و متناسب کردن میزان رشد آن با تورم و دیگر مؤلفه‌های اقتصادی از هجوم سفته‌بازان به این بازار و ایجاد شوک‌های قیمتی ناشی از این هجوم جلوگیری کرد. پیش‌بینی‌پذیر کردن قیمت ارز قطعاً به معنای تغییر نکردن آن نیست، بلکه اگر قیمت ارز با قاعده و متناسب رشد کرده و محل جولان سفته‌بازان نباشد، آرامش نیز در این بازار حاکم خواهد شد.
تک‌نرخی کردن ارز: شکی نیست که وجود هر کالایی با کیفیت یکسان، اما قیمت متفاوت محل ایجاد فساد و رانت خواهد بود. دلار نیز از این قاعده مستثنی نیست. در ماجرای ارز شاید بتوان گفت در دهه‌های گذشته به جز مقاطع کوتاهی ارز در ایران همواره با پدیده چند نرخی بودن مواجه بوده است. پدیده‌ای که ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی امروز اقتصاد ایران، چون خروج سرمایه، اتلاف منابع ارزی، فعالیت‌های صوری و... بوده است. شاید بزرگ‌ترین اقدام هر دولت و هر بانک مرکزی را بتوان حرکت به سمت تک نرخی کردن ارز دانست. اقدامی که اگر چه در وضعیت فعلی اقتصاد ایران بسیار سخت بوده و نیازمند انجام برخی اقدامات در حوزه اقتصاد کلان است؛ اما به نظر شدنی است و اقدام اصلی در حل بسیاری از مشکلات اقتصادی را می‌توان در همین موضوع جست‌وجو کرد.
بدون شک، رئيس کل جدید مأموریتی بسیار سخت پیش‌رو دارد. موضوعی که اگر بتواند در آن موفق شده و بازار ارز را از دست سفته‌بازان و رانت‌خواهان نجات دهد، کمک بزرگی به حرکت اقتصاد ایران در مسیر درست و ریل صحیح پیشرفت کرده است.

نام:
ایمیل:
نظر: