هنگامی که پس از ماهها ناآرامی، رژیم پهلوی در سراشیبی سقوط قرار گرفته و انقلابیون نظام سیاسی دیگری را بر بنیانی نوین پی افکندند، پیرامون ریشهها، روند و دلایل سقوط حکومت پهلوی اظهارنظر و تحلیل و ارزیابیهای فراوان و مفصلی از جانب افراد، گروهها و محافل گوناگون سیاسی، اجتماعی و مطبوعات ابراز شد که هر یک با آوردن برخی زوایای پیدا و پنهانی که مجموعه حکومت را شکل میداد و نیز عوامل مؤثری که به انحای گوناگون در این مجموعه دخیل بودند، به ریشهیابی و واکاوی عوامل و دلایلی برآمدند که توانست به تدریج رژیم پهلوی را به نیستی بکشاند. «ساواک» از جمله مهمترین سازمانهای وابسته به حکومت بود که در بسیاری از منابع موجود و نیز آسیبشناسیهای ارائه شده، عملکرد آن در سالیان طولانی فعالیت، در ردیف نخستین عوامل سقوط پهلوی آورده شده است.
بسیاری بر این باور بودند که متوقف نشدن حیطه و حوزه فعالیت ساواک در چارچوبهای قانونی، هر چند در کوتاهمدت به ظاهر در تحکیم موقعیت رژیم پهلوی مفید بود، اما در درازمدت دامنه مخالفتهای عمومی را گسترش داد و در نهایت خود به عامل مهمی در توسعه کمی و کیفی مخالفتها و نارضایتیهای عمومی تبدیل شد.
در این زمینه «مظفر شاهدی» نویسنده کتاب «ساواک» مینویسد: «منوچهر هاشمی مدیرکل اداره کل هشتم ساواک، این سازمان را سرزنش میکند که هیچگاه درباره خطری که از ناحیه روحانیون و علما موجودیت رژیم را تهدید میکرد، به مطالعه و بررسی فراگیر و کارشناسانه نپرداخت و به گونهای توهمآمیز بر این تصور کودکانه باقی ماند که این گروهها فاقد هرگونه امکان رویارویی جدی با حکومت هستند. عیسی پژمان از مدیران ساواک که مدتی هم نمایندگی ساواک را در عراق رهبری میکرد، بر این باور است که اساساً ساواک هیچگاه به شناختی منطقی، دقیق و عمیق از سمت و سوی اصلی مخالفتها با رژیم پهلوی نرسید و به تبع نظام حکومتی مستبد که تصور میکرد مخالفان اندک حکومت هم عمدتاً کمونیست بوده و هیچ پیوندی بین آنان با جامعه ایرانی وجود ندارد، بیمحابا به سرکوب خود ادامه داد و هنگامی که ناآرامیهای دوران انقلاب آغاز شد، این سازمان نظیر دیگر بخشهای حکومت غافلگیر و سردرگم بود. امیر طاهری سردبیر پیشین روزنامه کیهان (در دوران پهلوی) نیز تصریح میکند که ساواک نظیر دیگر ارکان حاکمیت، بر خلاف آنچه ظاهر امر نشان میداد، سازمانی ناکارآمد، سطحینگر و فاقد هرگونه پتانسیل لازم برای برخورد با حوادث و رخدادهای عظیم و غیرقابل پیشبینی بود و بسیاری از مدیران و کارکنان آن بیسواد، کمتجربه و فاقد صلاحیت لازم برای فعالیت در سازمانی با عنوان و وظایف اطلاعاتی و امنیتی بودند.»