صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۰۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۶  ، 
شناسه خبر : ۳۴۳۶۶۷

برخی سلطنت‌طلبان دوست دارند از رضاشاه یک چهره طرفدار آزادی زنان بسازند و برای این کار به کشف حجاب اشاره می‌کنند. اما آیا رضاشاه طرفدار آزادی زنان بود؟ برای پاسخ به این پرسش باید زندگی فرزندان رضاشاه را ورق زد. «اشرف پهلوی» در خاطراتش درباره چگونگی ازدواج اولش با «علی قوام» چنین آورده است:
«وقتی شایع شد پدرم برای من و شمس شوهر انتخاب کرده، [همه] شروع کردند به تبریک گفتن، اما در نظر من، این خبر وحشتناکی بود. من در آن موقع، از فکر ازدواج کردن هم بیزار بودم تا چه رسد به اینکه با مردی که هرگز ندیده بودم، ازدواج کنم. می‌ترسیدم احساسم را با پدرم در میان بگذارم؛ از این رو، از برادرم خواستم وساطت کند... اما این حقیقت را نیز می‌دانستم که پدرم هیچ‌گونه مقاومت یا مخالفتی را از سوی هیچ‌ یک از فرزندانش تحمل نخواهد کرد؛ از این ‌رو، ... در مراسم عروسی مشترکی که برای من و شمس برپا شده بود، تن به ازدواج دادم... .»
البته ازدواج اجباری مختص دختران نبود و به محمدرضا هم رسید. «تاج‌الملوک» درباره ازدواج فرمایشی محمدرضا نوشته است: «... رضا اجبار کرده بود محمدرضا با یک شاهزاده مصری ازدواج کند و ملک فاروق، پادشاه مصر، هم خواهرش را مجبور به ازدواج با ولی‌عهد ایران کرده بود و هر دو از این ازدواج ناراضی بودند.»
محمدرضا پهلوی نیز در کتاب «مأموریت برای وطنم» در‌این‌باره نوشته است: «کسی بر من خرده نخواهد گرفت اگر بگویم به همان اندازه که یک روستایی حق دارد در زندگی خصوصی و خانوادگی از آزادی بهره‌مند باشد، پادشاه نیز باید از این حق بدوی برخوردار باشد... در اواخر دوره تحصیلات من در دانشکده افسری، اعلی‌حضرت فقید به فکر افتاد همسر شایسته‌ای برای من انتخاب کند... او عکس شاهزاده خانم فوزیه را دیده و او را پسندیده بود. او پس از اطمینان از موافقت دولت مصر، نخستین اطلاع را به من از طریق اعلام خبر نامزدی من داد. تا آن تاریخ، من چهره همسر آینده خود را ندیده بودم.»
سؤالی که مطرح می‌شود، این است چگونه می‌توان رضاشاه را که حقوق اولیه فرزند خودش، یعنی تعیین حق سرنوشت را از او دریغ می‌کند، یک چهره طرفدار آزادی زنان دانست؟ صحبت از آزادی زن در مقام رضا میرپنج بیشتر شبیه تلخند سیاسی است.

نام:
ایمیل:
نظر: