کارشناسان و صاحبنظران عرصه فرهنگ و هنر معتقدند، جشنوارههای فرهنگی و هنری میتوانند انگیزه فراوانی برای خلق آثار هنری و فرهنگی در بین اهالی قلم، صاحبان هنر و علاقهمندان این حوزه ایجاد کنند؛ در همین جشنوارههاست که با نمایش آثار گوناگون، استعدادهای زیادی شناخته میشود و راه برای فعالیت بیشترِ آنان در حوزههای گوناگون و البته جدید باز خواهد شد.
با تلاشهای مرحوم نادر طالبزاده در اواخر دهه 80، جشنواره مردمی فیلم «عمار» راه افتاد. حاج نادر طالبزاده همیشه بر این موضوع تأکید داشت که باید جشنوارهای برگزار شود که بسیاری از جوانان علاقهمند و مستعدی که دستانی خالی دارند، جسارت پیدا کرده و به تولید آثار هنری دست بزنند. در حقیقت، آنچه برای مرحوم طالبزاده مهم بود، کشف استعدادهایی بود که شاید دستشان به سرمایه یا ارگان و نهادی نمیرسید تا بتوانند استعدادهای نهفته خودشان را بروز دهند و این نگاه، همچنان در یاد و خاطره شاگردان این استاد دغدغهمند باقی مانده است.
«حاج نادر» بارها سر کلاسهایش این موضوع را گوشزد کرده و به دانشجویان خود تأکید میکرد که حتی با دستان خالی هم میتوان آثاری قابل توجه تولید کرد و در حقیقت، وظیفه جشنوارهای، مانند «عمار» را در حمایت از این دستان خالی میدانست.
آزمونی برای یک عهد 13 ساله
اینکه در این 13 سال تا چه حد جشنواره عمار و عماریون توانستهاند بر سر عهدی که با استاد خود بستهاند باقی بمانند، تأمل بیشتر و بررسی مفصلتری را میطلبد، اما زمانی میتوان گفت جشنواره عمار بر این اساس و آرمان خود ثابت قدم بوده که در شناسایی و معرفی آثار برگزیده نیز آن را به خوبی مشاهده کنیم. میتوان به جرئت گفت، اگر قرار باشد در این نوع جشنوارهها نیز کارهایی بیشتر دیده شوند که سازندگان آنها دستشان برای تولید بازتر است، یا سرمایههای بیشتری در اختیارشان قرار دارد یا به محافل مدیریتی و تصمیمگیری دسترسی بهتری دارند، شاید بر آن اصل و قاعدهای که حاج نادر طالبزاده بر آن اصرار و تأکید داشت، وفادار نماندهاند! هر چند شاید گفته شود «بخش مردمی» جشنواره عمار بخش ویژهای است که هدفش تحقق همین هدف است، اما اگر اینطور نگاهی وجود داشته باشد، جشنوارههای دیگر نیز میتوانند با اضافه کردن یک بخش مردمی به همه بخشهای خود، مدعی حمایت از استعدادهای درخشان و بدون حامی باشند.
زنان انقلاب اسلامی
جشنواره عمار تلاش کرده است تا اثبات کند که به دنبال حمایت از آثار مردمی حوزه مستند و داستانی است، بنابراین باید در حمایت از افرادی که امکان ساخت برایشان کمتر فراهم است نیز، قدمهای ویژهای بردارد؛ یکی از این گروههای هدف که بیش از بقیه به حمایت نیاز دارند، بانوان فیلمساز هستند. امسال نیز پوستر سیزدهمین جشنواره عمار مزین به تصاویر بانوان ایرانی بود؛ بانوان موفقی که خوش درخشیدهاند و در درخشش کشور در حوزههای گوناگون نقشی بسزا داشتهاند. در این دوره از جشنواره، از برخی زنان موفق هم برای سخنرانی دعوت شد، اما با توجه به محوریت جشنوارهـ روایت بانوی ایرانیـ بهتر بود که حمایتهای ویژهای نیز از بانوانی که در این دوره یا حتی در دورههای قبل حضوری پررنگ در تولید آثار مستند یا داستانی داشتهاند، صورت میگرفت؛ برای نمونه، در مراسم اختتامیه جشنواره سیزدهم، از بانوان فعال و کارآفرین هم قدردانی شد و این حتما اتفاق بسیار خوشایندی است، اما آیا بهتر نبود در کنار این اقدام، از بانوان کارگردانی هم که در ادوار مختلف این جشنواره آثارشان برگزیده عمار شده و توانسته به بخش مسابقه وارد شده و با آثار دیگر رقابت کند نیز یادی میشد، یا پای درد دلهایشان مینشستند و حتی بیش از ذکر نام و یاد، حرکتی در حمایت از آنان صورت میگرفت؟ بسیاری از بانوان سازنده آثار مستند یا داستانی کوتاه با اینکه طرحهای خوبی در دست دارند، اما وقتی به نهادها و ارگانهای مختلف مراجعه میکنند، با بیمهری مواجه شده و دست از پا درازتر برمیگردند؛ بیمهری دردناکی که ناشی از سیطره تدریجی نگاههای باندی و سفارشی و... است، تا توجه به ایدههای ناب و اثربخش.
امید و انتظار بلوغ
صرفنظر از همه نقدها و نظرها، این انتظار و امید وجود دارد که «عمار» به نقطه بلوغ و تکامل خود برای حمایت واقعی از آثار هنری انقلابی برسد؛ آثاری که به معنای واقعی کلمه، به آرمانها و دغدغههای انقلاب اسلامی و دردهای امروز مردم به عنوان صاحبان اصلی انقلاب وفادارند و نیازمند حمایت واقعی برای دیده شدن و ماندگار شدن هستند.