صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  جبهه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۲۱  ، 
شناسه خبر : ۳۴۴۰۵۸

آیا خاندان پهلوی پس از سقوط مفتضح‌شان، دست از سر کشور برداشتند و در آن سوی مرزها راه خود را گرفتند و پشت سرشان را نگاه نکردند؟ این پرسشی است که پاسخ آن را باید پس از یک سال و نیم از زمان فروپاشی سلطنت پهلوی در ایران و یک ماه و نیم پس از مرگ محمدرضا پهلوی در قاهره، یعنی در زمان حمله صدام، رئیس‌جمهور رژیم بعث عراق به مرزهای ایران پیدا کرد.
نکته‌ای که باید دانست، این است که سابقه تنش‌های مرزی بین ایران و عراق تنها معطوف به دوران پس از پیروزی انقلاب نیست؛ بلکه آهنگ این اختلافات از خرداد 1347 (دوران تنش بین ایران و عراق) نواخته شد و منجر به پاکسازی کامل ایرانیان مقیم عراق از سوی حزب بعث در اواخر دهه 1340 شد و تعداد زیادی از ایرانی‌ها از عراق به ایران برگشتند.
این درگیری‌های مرزی بین سال 1348 تا 1353 ادامه داشت؛ یعنی رژیم پهلوی به روش‌های گوناگون سعی می‌کرد در عراق (از طریق کردها) درگیری ایجاد کند و عراق هم سعی می‌کرد از طریق جذب تیمور بختیار و استقرار او در مرز ایران جو ایران را بی‌ثبات و متشنج کند. این تنش‌ها به قدری حساس شده بود که «اسدالله علم» در خاطراتش به صراحت عنوان می‌کند، می‌خواستیم در عراق کودتایی انجام بدهیم که ناکام ماند. متعاقب این تنش‌های سیاسی، درگیری‌های مرزی پراکنده‌ای ـ در حد تیراندازی‌های هوایی در مرزـ رخ داد که سه تا پنج روز بیشتر دوام نداشت.
همین تحریکات مرزی سبب معاهده الجزایر بین ایران و عراق شد. معاهده‌ای که عمر کوتاهی داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تشویق آمریکا نقض شد؛ نقضی که علت روشنی داشت: حمله به ایران.
حال خاندان پهلوی با تمام کینه در زمین کشوری قرار گرفته که تا چند سال پیش شاخ به شاخ هم بودند. «احمدعلی مسعود انصاری» از اعضای دربار پهلوی و اقوام نزدیک فرح دیبا در این باره می‌گوید: «زمانی که آمریکا بودم، عراق به ایران حمله کرد. پس از آغاز جنگ، فرح به من زنگ زد و گفت: «چرا تیمسار اویسی(فرمانده نیروی زمینی ارتش در دوران پهلوی) نمی‌رود؟ به او بگویید برود!» آنجا تازه فهمیدم قرار این بوده که عراق به ایران حمله کند، قسمتی از خاک ایران را بگیرد، سپس اویسی آن قسمت را از عراقی‌ها تحویل بگیرد. آنجا «ایران آزاد» نام بگیرد و ارتشی‌های وابسته به شاهنشاهی به اویسی بپیوندند و نظام جمهوری اسلامی سقوط کند. به هرحال، اویسی این کار را انجام نداد. اویسی پیش از آغاز جنگ به همراه تیمسارهایی از ارتش سفرهای متعددی به عراق و آمریکا داشت و نقش زیادی در ضعیف نشان دادن ایران داشت. در واقع، همان کاری که احمد چلبی در مورد عراق انجام داد و آمریکا را تحریک کرد که به عراق حمله کند، اویسی در رابطه با ایران انجام داد. اویسی حدود 17 میلیون دلار از عراق پول دریافت کرده بود و از فرح 800 هزار دلار.»

نام:
ایمیل:
نظر: