صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۹  ، 
شناسه خبر : ۳۴۴۱۰۵
پایگاه بصیرت / مصطفی برزکار
از آغاز جنگ دوم قره‌باغ بین آذربایجان و ارمنستان در مهر ماه سال 1399، مسئله آذربایجان مورد توجه افکار عمومی کشور قرار گرفت. از آن زمان تاکنون تحولات بسیاری در این عرصه اتفاق افتاده است که اگر این تحولات به خوبی رصد و بررسی نشوند، قطعاً در تحلیل و قضاوت درباره موضوع کلی و چالش آذربایجان به انحراف خواهیم رفت. بنابراین، برای تحلیل واقع‌بینانه از کنش و واکنش‌های جمهوری آذربایجان، ‌باید چند نکته کلی را مد نظر قرار داد: دولت آقای الهام علی‌اف، متأسفانه برداشت غلطی از صحنه سیاسی منطقه دارد و با پیش‌فرض قرار دادن اینکه جمهوری اسلامی ایران  در کشور آذربایجان نفوذ قومی و مذهبی دارد، ترس از هضم شدن در تمدن ایرانی سبب شده تا راهبرد غیرت‌سازی با جمهوری اسلامی ایران را در پیش بگیرند؛ یعنی ماندگاری حکومت خود را در فاصله گرفتن از جمهوری اسلامی ایران تفسیر کنند. اگرچه هیچ نشانه منطقی برای این موضوع ندارند و کافی است بدانیم که تنها حامی بین‌المللی باز پس گرفتن قره‌باغ جمهوری اسلامی ایران بوده که هم عملی و در خلال جنگ اول قره‌باغ و هم در مجامع بین‌المللی برآن صحه گذاشته است. افزون بر اینها، کمک‌های نقدی و بهداشتی ایران برای آذربایجان قابل چشم‌پوشی نیست.  بر اساس این جمع‌بندی غلط حاکمان جمهوری آذربایجان، غیریت‌سازی با جمهوری اسلامی ایران از کتب درسی گرفته تا فضای سیاسی دنبال می‌شود که نمود آن را باز کردن مسیر برای صهیونیست‌ها باید دانست.  رژیم صهیونیستی با توجه به حضور حزب‌الله لبنان در کنار سرزمین‌های اشغالی و برای ایجاد موازنه تهدید بیش از 30 سال است که تلاش دارد در قالب طرح‌های متعدد، آذربایجان را به محور تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل کند. این موضوع شواهد میدانی فراوانی دارد.  راهبرد دولت بایدن و البته جیره‌خور منطقه‌ای آن، یعنی رژیم صهیونیستی، علیه جمهوری اسلامی ایران عبارت است از درگیر کردن جمهوری اسلامی ایران در جبهه‌های کوچک، اما گسترده. این راهبرد مؤلفه‌های گوناگونی دارد؛ از جمله حملات سایبری، برهم زدن فضای اجتماعی و... . یکی از مؤلفه‌های این راهبرد در مواجهه با همسایگان است. آنچه برای رادیکال شدن رفتار جمهوری اسلامی ایران و طالبان در قضیه افغانستان پیگیری می‌شد، در آذربایجان هم به شدت پیگیری می‌شود؛ به آن معنا که تلاش آمریکا و رژیم صهیونیستی آن است که مسئله آذربایجان را به چالشی جدی برای جمهوری اسلامی تبدیل کنند. هرچند سطح قدرت هیچ یک از همسایگان با جمهوری اسلامی قابل مقایسه نیست؛ اما چالش امنیتی در مناطقی که دارای مباحث قومی و زبانی است، بسیار برای دشمن اهمیت دارد. بنابراین، جمهوری اسلامی ایران باید راهبردی را در مقابل آذربایجان اتخاذ کند که از یک‌سو منافع ملی کشور تأمین شود و از سوی دیگر در جورچین چیده شده از سوی دشمن قرار نگیرد. بر همین اساس، پس از مطرح شدن بحث دالان جعلی زنگزور که ایجاد آن تهدیدات جدی در حوزه‌های گوناگون برای کشور به شمار می‌آمد، با برگزاری رزمایش اقتدار خطوط قرمز تعیین شد و در عین حال تلاش شد تا روابط با جمهوری آذربایجان، با حفظ عزت دو طرف ادامه یابد. در موضوع سفارت نیز رویکرد جمهوری اسلامی ایران نیز بر همین مبناست و پیگیری موضوع را در اولویت خود قرار داده است.
نام:
ایمیل:
نظر: