صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  جبهه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۴:۳۰  ، 
شناسه خبر : ۳۴۵۲۹۸
در طول سال‌های دفاع مقدس، ماه فروردین هر ساله آبستن بلبشو‌ها و شلوغی‌های جنگ بود. از تنش‌ها و اختلافات خودخواهانه بعثی‌ها در مرز ایران تا آغاز جنگ تحمیلی، ماه فروردین صفحات زیادی از تاریخ را به نام خود زده است[...]
پایگاه بصیرت / حسن نوروزی
در طول سال‌های دفاع مقدس، ماه فروردین هر ساله آبستن بلبشو‌ها و شلوغی‌های جنگ بود. از تنش‌ها و اختلافات خودخواهانه بعثی‌ها در مرز ایران تا آغاز جنگ تحمیلی، ماه فروردین صفحات زیادی از تاریخ را به نام خود زده است. در آن ایام که مردم به واسطه امنیتی که جوانان و غیورمردان و زنان این سرزمین ایجاد کرده بودند، بر سر سفره‌های هفت‌سین بودند؛ ولی خود این جوانان در بزم آتش و گلوله و خون در مقابل ماشین جنگی و تبلیغاتی دشمنان صف‌آرایی می‌کردند و می‌جنگیدند.
 
نخستین فروردین انقلاب
فروردین ماه 1358 بود که خطوط سیاه صفحات روزنامه کیهان، خبر از تجاوز نیروهای ارتش بعث عراق می‌داد. این زنگ خطری بود برای ما، هرچند که بنی‌صدر مسئله را پشت گوش انداخت و با تبختر و تفرعن تمام در مصاحبه‌ای این تجاوز را یک رزمایش و مانور خواند و به خیال خودش قضیه را فیصله یافته دید. به طور حتم، آن ایام حتی شستش خبردار نشد که این حرکت بعثی‌ها، آغازی برای یک جنگ تمام‌عیار است. آن روز به رگ غیرتش برنخورد که چند ماه بعد، شیپور جنگ تحمیلی نواخته شد و در طول هشت سال، فرزندان این سرزمین در خاک و خون غلتیدند. فروردین اولین سال پیروزی انقلاب، گذشته از آنکه پرده از نقاب همسایه غربی کشورمان برداشت، ماه آغاز اغتشاشات در مناطق مرزی کشور از سوی ضدانقلاب و جدایی‌طلب‌ها نیز بود. در کردستان که تنها هشت روز پس از پیروزی انقلاب پادگان مهاباد سقوط کرده بود، ضدانقلاب در فروردین ماه 1358 یک رژه بزرگ انجام داد تا قدرت خود را به رخ جوانان انقلابی بکشاند. 22 فروردین، شروع آشوب‌ها در سیستان و بلوچستان رقم خورد و همچنین آبادان، شاهد ایجاد درگیری از سوی خلق عرب بود.
 
نوروز ایذایی!
دقیقاً در اول فروردین سال ۱۳۶۰ تا پنجمین روز از آغاز سال جدید، نیروهای سپاه و ارتش دست به عملیات ایذایی در منطقه عمومی کردستان مریوان‌ـ ارتفاع قوچ‌سلطان زدند. در این عملیات، صد نفر از نیروهای تیپ ارتش مریوان به فرماندهی سرهنگ «رسول عبادت» از روبه‌رو و تعداد دویست نفر از نیروهای سپاه و سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد به فرماندهی «حاج احمد متوسلیان» توانستند دشمن را دور بزنند و مواضع دیگری از منطقه استراتژیک قوچ‌سلطان را از دشمن بگیرند. جبهه ایران می‌رفت تا پس از غافل‌گیری اولیه در جنگ، با عملیات ایذایی و محدود، دشمن را به جنگی فرسایشی بکشاند و آمادگی خود را بازیابد. تعطیلات نوروز سال ۱۳۶۰ تا چهاردهم فروردین شاهد پنج عملیات ایذایی در جبهه‌های غرب، جنوب و شمال‌غرب بود.
 
عیدی فتح‌المبین
بزرگ‌ترین اتفاقی که ماه فروردین در هشت سال دفاع مقدس به خود دید، عملیات «فتح‌المبین» بود که در بامداد دومین روز از نوروز سال 1361 شکل گرفت؛ عملیاتی که شوک عجیبی به ماشین تبلیغاتی اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها که از صدام حمایت می‌کردند، وارد کرد و کشورهای عربی مثل عربستان، کویت، مصر، اردن، یمن و برخی کشورهای دیگر که از عراق حمایت می‌کردند، یکه خوردند. طوری که رهبر عراق به این نتیجه رسید که جنگ با خفت و شکست توأم شده است؛ لذا عراقی‌ها نه‌تنها هیچ امیدی نداشتند؛ بلکه خودشان و حکومت‌شان را در خطر می‌دیدند. صدای له‌شدن استخوان‌های بعثی‌ها چنان صدا کرده بود که یکی از کارشناس‌های صهیونیستی بعد از عملیات گفت: «عملیات فتح‌المبین خفت‌بارترین شکست را از آغاز جنگ تاکنون به عراق تحمیل کرده است.» فتح‌المبین، چون عیدانه‌ای تقدیم ملت ایران شد و با آزادسازی 2 هزار و 500 کیلومتر از مناطق اشغالی کشورمان و اسارت چیزی حدود 11 هزار نفر از نفرات دشمن، ضربه سهمگینی به پیکر ارتش بعث عراق وارد کرد.
 
نبرد با موانع در فروردین سال ۱۳۶۲
زمستان سرد و عملیات والفجر مقدماتی را پشت سر گذاشته بودیم و آماده می‌شدیم که برای بار دوم با عملیات والفجریک در مقابل دشمن صف‌آرایی کنیم تا پای از گلیم بلندشده دشمن را قطع کنیم. چند ماه قبل و در بهمن‌ماه که عملیات والفجرمقدماتی با طرح ارائه‌شده از سوی سپاه انجام شده بود، با عدم‌الفتح مواجه شد؛ زیرا نیروهای عمل‌کننده هر چقدر تلاش کردند؛ اما دشمن دست از مقابله بر نداشت و آنها نتوانستند در مواضع خود به اصطلاح به همدیگر دست دهند؛ لذا قرار شد عملیات والفجریک در ساعت ۲۲ و ۱۰ دقیقه ۲۰ فروردین ماه ۱۳۶۲ در شمال فکه انجام شود؛ اما این عملیات نیز به دلیل استفاده گسترده دشمن از انواع موانعی، چون سیم خاردار، مین و کانال‌های عریض و طویل، موفقیت چندانی کسب نکرد. والفجریک با شعار «آتش به جای خون» انجام گرفت و از روش‌های کلاسیک برای نفوذ به خطوط دشمن بهره برد. 
 
دفاع متحرک عراق
بعد از والفجریک رزمندگان کشورمان دیگر عملیات چندانی در ماه فروردین انجام ندادند، جز اینکه در فروردین سال‌های ۱۳۶۳ و ۱۳۶۴ عراق به بمباران شهر‌های کشورمان پرداخت تا از فشار رزمنده‌ها در جبهه‌ها بکاهد؛ اما پس از عملیات والفجر8  در زمستان سال ۱۳۶۴ و تصرف شبه‌جزیره فاو به دست نیرو‌های کشورمان، عراقی‌ها تصمیم گرفتند استراتژی دفاع متحرک را در پیش گیرند و با حملات محدود، اما برق‌آسا، نیرو‌های کشورمان را مشغول دارند. این استراتژی می‌خواست مانع از انجام عملیات بزرگ دیگری، چون والفجر8 شود که با عملیات کربلای 4 و 5 این استراتژی دشمن شکست خورد.
 
فروردین آخرین سال جنگ
فروردین ماه سال ۱۳۶۷، ماه شگفتی‌ها بود. عراق که رفته‌رفته ارتش خود را به تسلیحات جهانی مجهز کرده بود، از آخرین روز‌های فروردین سال ۱۳۶۷ ضدحملات سنگینی را آغاز کرد. ابتدا فاو را در 28 تا 30 فروردین مورد هجوم قرار داد و بازپس گرفت. سپس تا تیرماه همین سال، اغلب نقاطی را که کشورمان به مرور از او فتح کرده بود، پس گرفت؛ اما همان‌طور که در تاریخ خوانده‌ایم، با شکست نیرو‌های دشمن در عملیات «سرنوشت» و سپس شکست منافقین در عملیات «مرصاد»، سال‌ها ایثار و مقاومت رزمندگان کشورمان با نصرت و پیروزی به پایان رسید.
نام:
ایمیل:
نظر: