صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  دیدگاه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۴  ، 
شناسه خبر : ۳۴۵۷۸۰
عضویت فنلاند در ناتو، همواره یکی از رؤیاهای سیاستمداران فنلاندی بوده که در چهارم آوریل امسال محقق شد؛ ولی سؤالاتی که مطرح می‌شود، این است که این اتحاد در وهله‌ اول به سود چه کسانی است[...]
پایگاه بصیرت / مهدی نیک‌بین
عضویت فنلاند در ناتو، همواره یکی از رؤیاهای سیاستمداران فنلاندی بوده که در چهارم آوریل امسال محقق شد؛ ولی سؤالاتی که مطرح می‌شود، این است که این اتحاد در وهله‌ اول به سود چه کسانی است؟ این استراتژی روبه‌جلوی ناتو تا چه حد می‌تواند در جنگ روسیه و اوکراین اثرگذار باشد؟ و اینکه آیا این اقدامات سوئد و فنلاند، آرمان صلح را به همراه دارد یا سبب بروز تنش‌های بیشتر می‌شود؟
 
این اتحاد به سود چه کسی است؟
برای پاسخ به سؤال اول، ابتدا باید به نظرسنجی سال ۲۰۱۷ پیرامون نظر مردم فنلاند نسبت به پیوستن کشورشان به ناتو اشاره‌ای داشته باشیم. طی این نظرسنجی، ۲۱ درصد فنلاندی‌ها از پیوستن به ناتو حمایت کردند؛ در حالی‌که ۵۱ درصد با آن مخالف بودند و ۲۸ درصد نیز بی‌طرفی را ترجیح دادند؛ اما از زمان آغاز بحران اوکراین بر اساس برخی نظرسنجی‌ها، تمایل مردم فنلاند برای پیوستن به ناتو به ۷۶ درصد رسیده است. 
این مسئله نشان می‌دهد فنلاندی که از دوران جنگ سرد به دلیل شرایط جغرافیایی و مرزی‌ای که با روسیه داشته و همواره سیاست‌های بی‌طرفانه‌ای را برگزیده است، حال تصمیم گرفته که خود را در سیاست‌های ناتو گرفتار کند و این به دلیل تبلیغات منفی علیه روسیه در میان کشورهای اروپایی است که باهدف یارگیری برای مقابله با روسیه صورت‌گرفته است.
تا پیش از وقوع این جنگ، مردم فنلاند تمایلی به این حد و اندازه برای پیوستن به ناتو را نداشتند و حال که به‌واسطه تبلیغات و فشار رسانه‌ای امنیت خود را در خطر دیدند، پیوستن به ناتو و حمایت نظامی آن را یک فرصت برای دفاع از خود دریافتند.
با همه این مسائل، باید اذعان داشت که آغوش باز ناتو بسیار هم نمی‌تواند امن باشد؛ زیرا با مستقر شدن سلاح‌ها و پایگاه‌های ناتو در فنلاند، در واقع این کشور خود را در جایگاه هدفی برای روس‌ها قرار می‌دهد و در شرایطی نه‌تنها امنیتی را تأمین نمی‌کند؛ بلکه سبب آغاز جبهه‌ای جدید برای نبرد با روس‌ها می‌شود و این، می‌تواند استراتژی ناتو برای کم‌کردن بار و شدت حملات روسیه از اوکراین و تقسیم قوای روس در دو جبهه باشد؛ اما باز هم این فنلاند است که باید هزینه اصلی جنگ را به سبب رویارویی مستقیم بپردازد.
 
پاسخ روسیه به استراتژی جدید ناتو
پیش از پیوستن فنلاند به ناتو، بارها شاهد اخباری پیرامون مذاکرات ایالات متحده با روسیه در جهت پایان‌ دادن به جنگ اوکراین بودیم و با عضویت فنلاند در ناتو، ما می‌توانیم دو نوع فرض را برای این اقدام قائل شویم. اول آن که ایالات متحده دیگر امید خود را نسبت به مذاکرات از دست ‌داده است و به گزینه‌ نظامی فکر می‌کند و می‌خواهد از طریق فنلاند به این مهم دست پیدا کند و دوم آن که ایالات متحده نه‌تنها از مذاکره دست نکشیده؛ بلکه می‌خواهد با دست پر و از موضع برتر به مذاکرات با روسیه ادامه دهد و این عضویت را به‌صورت هشداری برای روس‌ها جلوه دهد؛ اما با توجه به پیشروی‌های مکرر روس‌ها و همچنین احتمال درگیری بیشتر اروپایی‌ها با بحران غذایی پیش‌رو و همچنین اخبار متعدد پیرامون ورشکستگی برخی بانک‌های آمریکایی، تصور اینکه آمریکا و ناتو بتوانند کاری را از پیش ببرند، کمی سخت خواهد بود و این در حالی است که «ریابکوف» معاون وزیر خارجه روسیه در واکنش به رسمیت یافتن عضویت فنلاند در ناتو گفت: «عجله‌ای نداریم؛ وقتی زمانش برسد با آرامش پاسخی را که باید بدهیم، نشان خواهیم داد.» 
همچنین می‌توان با توجه ‌به سیاست‌های کنترلی روسیه نسبت به همسایگانش، این برداشت را کرد که قطعاً روسیه نسبت به رسمیت‌یافتن این عضویت نگاه خوشایندی ندارد؛ زیرا همواره در تلاش بوده تا سرزمین‌های از دست‌رفته پس از فروپاشی شوروی را با خود متحد کند و این نوع چالش‌ها می‌تواند این فرآیند را قدری برای این کشور زمان‌بر کند و از طرف دیگر می‌توان گفت که این اقدام فنلاند خیلی هم دور از انتظار نبوده و طبیعی است که روسیه نیز پیش از وقوع این اتفاق، سیاست‌ها و برنامه‌هایی را در راستای پاسخ به چنین عمل احتمالی‌ای در نظر داشته باشد. البته باید یادآور شد که در ابتدا این ناتو و ایالات متحده بود که پیش‌زمینه‌های وقوع این جنگ را فراهم کرد و شروع جنگ اوکراین و همچنین همراه‌کردن کشورهایی، مانند فنلاند و سوئد همگی در راستای ایجاد ناآرامی در مرزهای یکی از اصلی‌ترین رقیب‌های اقتصادی و سیاسی آمریکا یعنی روسیه است و روسیه بالطبع برای حفظ امنیت در کشور خود و مرزهایش باید اقدامات بازدارنده‌ای را در دستور کار قرار دهد.
 
ایجاد تنش همراه با آرمان صلح
نکته‌ پایانی این است که فنلاند و سوئد هر دو به دنبال پیوستن هرچه سریع‌تر و به‌ صورت رسمی به ناتو بودند که این درخواست آنان به دلیل مخالفت ترکیه تا کنون قابل اجرا نبود. حال ترکیه رضایت خود را از پیوستن فنلاند به پیمان آتلانتیک شمالی اعلام کرده و این امر محقق شده است؛ اما مسئله‌ای که در این میان وجود دارد، این است که سوئد و فنلاند هر دو از کشورهایی هستند که ادعای صلح جهانی دارند و بارها بیان داشته‌اند که با هیچ نوع جنگ و یورشی همراه نخواهند شد و اگر بخواهیم به ایجاد تنش‌های گوناگون مذهبی و فرهنگی‌ای که در مقاطع گوناگون به آن دامن زدند توجهی داشته باشیم، می‌توانیم بگوییم که درواقع در عمل راهبردی مغایر با آرمان‌هایی که از آن دم می‌زنند را در پیش گرفته‌اند و پیوستن آنها به ناتو نیز مانند برخی اقدامات دیگرشان نه‌تنها سبب بروز صلح نخواهد شد؛ بلکه با رشد انواع تسلیحات نظامی و پایگاه‌های اتمی در این کشورها بعد از پیوستن آنان به ناتو، می‌توانیم رشد و درگیری‌های بیشتر نظامی و مداخله‌های امنیتی در کشورهای دیگر را شاهد باشیم. این‌گونه است که کشورهای منادی صلح اروپایی به بهانه‌ ایجاد امنیت، زمینه‌های شکل‌گیری جنگ‌های بزرگ‌تری را فراهم می‌کنند.
نام:
ایمیل:
نظر: