صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۸  ، 
شناسه خبر : ۳۴۶۰۲۲
جعفر قنادباشی در گفت‌وگو با صبح صادق مطرح کرد
اوضاع نابسامان داخلی رژیم صهیونیستی شرایط منطقه‌ای را به گونه‌ای ویژه و برای چیدمان هندسه‌ای جدید از قدرت‌های منطقه و کنار راندن هر چه بیشتر رژیم صهیونیستی به انزوا رقم زده است؛ امری که سبب شده[...]
پایگاه بصیرت / ملیحه زرین‌پور

از سرگیری روابط ایران و عربستان آن هم در وضعیت شکست سیاست‌های غربی و صهیونیستی برای قطع ارتباط با ایران و از طرفی اوضاع نابسامان داخلی رژیم صهیونیستی شرایط منطقه‌ای را به گونه‌ای ویژه و برای چیدمان هندسه‌ای جدید از قدرت‌های منطقه و کنار راندن هر چه بیشتر رژیم صهیونیستی به انزوا رقم زده است؛ امری که سبب شده منطقه غرب آسیا شکل خاصی از ارتباطات همسایگان را به خود ببیند. برای بررسی بیشتر این امر با جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل غرب آسیا گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

وضعیت کنونی منطقه و ارتباطات تازه شکل گرفته و از سرگیری روابط را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بیشتر تحلیلگران منطقه‌ای و کارشناسان منطقه معتقدند، در منطقه غرب آسیا تحت تأثیر تغییراتی که در هندسه قدرت جهانی صورت گرفته و همچنین تحت تأثیر تحولات روی داده در اوکراین و به خصوص با توجه به قدرت پیدا کردن و تقویت موضع مقاومت، شاهد سلسله تغییراتی هستیم که می‌توان گفت ادامه‌دار خواهد بود.
از جمله مهم‌ترین تحولات منطقه غرب آسیا همین برقراری رابطه میان ایران و عربستان و تغییر سیاست‌ها و موضع عربستان نسبت به کشورهای محور مقاومت است؛ کما اینکه رابطه سوریه و عربستان هم در مسیر تغییر و بهبود قرار گرفته است و شاید بتوان نتیجه گرفت، اصلی‌ترین عامل این تغییرات نگرانی عربستان از عقب ماندن از تحولات منطقه است. با توجه به تغییرات صورت گرفته و ضعف‌هایی که عربستان از خود نشان داده، این کشور نگران این است که دچار مشکلات بیشتری در آینده شود؛ بنابراین، می‌بینیم که عربستان سیاست‌های خصمانه گذشته را کنار گذاشته و از موضع خود نسبت به ایران، یمن و سوریه،‌یعنی محور مقاومت عقب‌نشینی کرده و این عقب‌نشینی می‌تواند زمینه‌ای باشد مبنی بر اینکه راهبرد جمهوری اسلامی برای تنش‌زدایی در منطقه به صورت روشن‌تری اجرا شود و کشورهای محور مقاومت بتوانند در شرایط بهتری به اهداف خود دست پیدا کنند.
شکی نیست که این تغییرات به ضرر آمریکایی‌هاست و آمریکایی‌ها در حالی که محور مقاومت در حال قدرتمندتر شدن است، ناگزیر به عقب‌نشینی هستند. چنانچه در مسئله افغانستان هم ناگزیر به عقب‌نشینی شدند و از همه مهم‌تر صهیونیست‌ها خود را بازنده این تحولات می‌دانند و احساس می‌کنند آنچه در منطقه اتفاق افتاده، می‌تواند پایان‌بخش حیات رژیم صهیونیستی باشد و رؤیای آنها برای اختلاف‌افکنی در منطقه و برافروختن جنگ خانمان‌سوز میان عربستان و ایران ابطال شده و هیچ امیدی برای گسترش اختلافات میان کشورهای منطقه ندارند. بنابراین، می‌توان گفت منطقه غرب آسیا پس از سال‌ها مقاومت و اینکه عربستان شیوه‌های گوناگونی برای خصومت با ایران به کار گرفت و در هر کدام شکست فاحشی را متحمل شد، اکنون در مسیر تازه و مهمی قرار گرفته که آغاز ماجراست.

وضعیت به هم ریخته رژیم صهیونیستی را در شرایط جدید منطقه چطور ارزیابی می‌کنید؟
در حال حاضر، رژیم صهیونیستی هم در داخل، هم در منطقه و هم در صفوف جهانی دچار ضعف‌ها و ناتوانی‌های بسیار جدی شده است.
در منطقه، سیاست‌های رژیم صهیونیستی برای تضعیف کشورهای منطقه به کلی شکست خورده و سیاست عادی‌سازی روابط هم که امید داشتند موجب تثبیت آنها در منطقه باشد، متوقف شده است؛ یعنی دیگر هیچ امیدی برای عادی‌سازی روابط با کشورهای دیگر ندارند و در کشورهایی هم که با آنها عادی‌سازی کرده بودند؛ مانند امارات نشانه‌های بازگشت از مواضع‌شان به چشم می‌خورد.
در منطقه هم صهیونیست‌ها شاهد تقویت سوریه و شکست داعش که باز یک طرح صهیونیستی بود، هستند. همچنین، شاهد وحدت نیروهای مقاومت علیه خود هستند و سبب شده شرایط بسیار استثنایی و جدیدی علیه رژیم صهیونیستی ایجاد کند؛ چنانچه امروز نیروهای لبنانی و فلسطینی، یمنی و نیروهای مقاومت در عراق و سوریه به یک وحدت رویه رسیده‌اند و این وحدت مهم‌ترین راهبردی است که در پیش گرفته‌اند و سبب شده رژیم صهیونیستی در منطقه در ضعیف‌ترین موقعیت خود قرار بگیرد و در داخل هم کوشش‌های نتانیاهو برای توقف پرونده‌های مربوط به خود موجب شورش‌های داخلی و اغتشاش‌ها و مخالفت‌های داخلی علیه وی شده است.
با این حال، برخی تحلیلگران معتقدند آنچه در داخل جامعه صهیونیستی می‌گذرد، از دو جا نشئت می‌گیرد: بخشی از آن به کوشش‌های نتانیاهو بر می‌گردد. وی چهار پرونده قضایی دارد که تلاش می‌کند آنها را از روند قضایی پیگیری جرایمی که مرتکب آنها شده، دور کند. نتانیاهو مرتکب رشوه‌گیری، اختلاس، سوءاستفاده از قدرت و استفاده از رانت‌خواری و دیگر جرایم شده که از یک نخست‌وزیر بعید و عجیب است؛ بنابراین کوشش دارد از این اتهامات فرار کند؛ ولی جامعه صهیونیستی گام برداشتن وی در این عرصه را بر نمی‌تابد‌.
مسئله بعدی جنگ اوکراین است که سبب شده یهودیانی که از روسیه آمده‌اند و یهودیانی که در گذشته از اوکراین آمده‌اند، در جامعه صهیونیستی روبه‌روی هم بایستند و همزمان بخش‌های مذهبی و غیر مذهبی، چپ و راست و انواع طوایف یهودی که در فلسطین اشغالی هستند، با یکدیگر درگیر شوند و این موضوع جامعه صهیونیستی را از هم فرو پاشیده است؛ به گونه‌ای که خودشان اعتراف می‌کنند هیچ امیدی به ادامه حیات رژیم صهیونیستی نیست و باید فلسطین را ترک کنند و مهاجرت معکوس به شکل گسترده‌ای شکل بگیرد.

نابودی سیاست‌های رژیم صهیونیستی در همراه کردن منطقه علیه ایران چگونه قابل تحلیل است؟
کارشناسان و تحلیلگران منطقه‌ای معتقدند، رژیم صهیونیستی که طی این سال‌ها تلاش می‌کرد با به رسمیت شناخته شدن از سوی کشورهای منطقه و عادی‌سازی روابط با آنها موقعیت خود را تثبیت کند و خود را یک رژیم مشروع جلوه دهد، در حال حاضر به بن‎بست رسیده و برنامه‌های این رژیم یکی پس از دیگری شکست خورده است.
صهیونیست‌ها در زمان ترامپ امید زیادی داشتند که با برنامه معامله بزرگ قرن و صلح ابراهیم کشورهای منطقه و عربی را ناگزیر کنند که آنها را به رسمیت بشناسند و روابط‌شان را عادی کرده و مورد پذیرش کشورها به منزله یک رژیم مشروع در منطقه قرار بگیرند‌ و در منطقه شناخته شوند؛ اما روند این امر به پایان رسیده و عادی‌سازی متوقف شده است، البته این یک روزه نیست. اگر به سال گذشته برگردیم، می‌بینیم که پارلمان عراق هرگونه رابطه با رژیم صهیونیستی را ممنوع و این روابط را متوقف کرد و عربستان هم با وجود فشارهای آمریکایی از ترس مردم افکار عمومی نتوانست روابطش را با رژیم صهیونیستی ادامه دهد. در کشورهایی هم که پیش از این روابط‌شان را عادی کرده بودند؛ مانند امارات و بحرین، سودان و مغرب تظاهرات مردمی شکل گرفت و حتی امارات ناگزیر شد موضع‌گیری متفاوتی نسبت به گذشته در زمینه رژیم صهیونیستی داشته باشد و مواضعی در حمایت از فلسطینی‌ها اتخاذ کند. به هر ترتیب، رژیم صهیونیستی در حال حاضر نتوانسته است کشورهای منطقه را با خود همراه و آنها را علیه ایران بسیج کند. سال گذشته و سال‌های قبل از آن شاهد بودیم که رژیم صهیونیستی یک به یک با کشورهای منطقه رابطه برقرار و به نوعیاینگونه القا می‌کرد که دارد ایران را محاصره می‌کند؛ اما این موضوع به صورت مضحک مورد بررسی کارشناسان قرار گرفته است و همه معتقدند رژیم صهیونیستی در پیشبرد مقاصدش برای همراه کردن کشورهای منطقه و در واقع تسلط بر امور و مقدرات اقتصاد منطقه شکست خورده است. در واقع، همه این موارد حاصل روشنگری‌های نیروهای مقاومت و استقامتی است که مردم لبنان و فلسطین، سوریه و عراق ازخود نشان دادند و همه توطئه‌های آنها را که با کمک آمریکا شکل می‌گرفت، یکی پس از دیگری شکست دادند.
نابودی سیاست‌های رژیم صهیونیستی در همراه کردن کشورهای منطقه علیه ایران به معنای شکست و پایان سیاست‌های آمریکا در منطقه و علیه ایران است؛ چرا که آنچه رژیم صهیونیستی انجام ‌داده، از ابتدای تشکیل این رژیم جعلی مورد حمایت آمریکا و انگلیس بوده است؛ بنابراین هر شکستی که امروز رژیم صهیونیستی متحمل می‌شود، در واقع گریبان آمریکا و انگلستان و دیگر کشورهای متخاصم غربی را می‌گیرد و موقعیت آنها را تضعیف می‌کند.

نام:
ایمیل:
نظر: