صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۳:۲۴  ، 
شناسه خبر : ۳۴۶۱۵۳
رفراندوم تا آنجایی که وجه حقوقی دارد و در شرایط طبیعی و محیط‌های علمی مطرح شود، سبب مناقشه نخواهد شد و می‌توان با در نظر گرفتن زمینه‌های خاص و اقتضائات اجتماعی درباره کم و کیف آن نیز گفت‌وگو کرد و چون یکی از اصول قانون اساسی است، می‌توان با در نظر گرفتن منافع ملی به اجرای آن نیز اندیشید[...]
پایگاه بصیرت / عزیز غضنفری
در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان، رهبر معظم انقلاب اسلامی در جریان دیدار با دانشجویان و در پاسخ به نکاتی که یکی از دانشجویان درباره رفراندوم مطرح کرد، فرمودند: «مسائل گوناگون کشور مگر قابل رفراندوم است؟ کجای دنیا این کار را می‌کنند؟ مگر همه مردم که باید در رفراندوم شرکت کنند، امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟»
رفراندوم تا آنجایی که وجه حقوقی دارد و در شرایط طبیعی و محیط‌های علمی مطرح شود، سبب مناقشه نخواهد شد و می‌توان با در نظر گرفتن زمینه‌های خاص و اقتضائات اجتماعی درباره کم و کیف آن نیز گفت‌وگو کرد و چون یکی از اصول قانون اساسی است، می‌توان با در نظر گرفتن منافع ملی به اجرای آن نیز اندیشید؛ اما مشکل دقیقاً از آنجایی آغاز می‌شود که این موضوع به ابزاری برای تمایلات و رقابت‌های سیاسی و جناحی بین کنشگران سیاسی تبدیل می‌شود.
در اصل ۵۹ قانون اساسی، مراجعه به آرای مردم در «مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی» مطرح شده است. توجه به این موضوع از نقاط عطف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به خواست عمومی مردم به حساب می‌آید. در این زمینه، گفتنی است انقلاب اسلامی ایران تنها انقلاب جهان است که نظام برآمده از انقلاب را به رفراندوم گذاشت و نیز در ابتدای پیروزی انقلاب، قانون اساسی تدوین شده از سوی نمایندگان مردم به همه‌پرسی سپرده شد.
در عین حال، لازم است به این نکته نیز اشاره کرد که برای اجرای رفراندوم یک مسیر قانونی، معین شده است. طبیعتاً این راه مفتوح است و سازوکارهای آن نیز در قانون پیش‌بینی شده است؛ اما به نظر می‌آید توجه به فرامتن موضوع رفراندوم و انگیزه‌های آن از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چون این‌گونه تصور می‌شود که انگیزه طراحان موضوع رفراندوم طی این سال‌ها بیشتر سیاسی و منبعث از تمایلات جناحی بوده است، تا اینکه بخواهند از طریق رفراندوم گره‌ای از مشکلات باز شود؛ چرا که اگر طرح رفراندوم صرفاً برخاسته از حقایق جامعه است، می‌کوشیدند برای اجرایی کردن آن، مسیرهای قانونی را دنبال کنند و در این صورت طبیعتاً به تبلیغات و بازی‌های سیاسی نیازی نیست.
مهم‌ترین پرسشی که در این باره قابلیت طرح دارد، آن است که «مسائل بسیار مهم» کشور که هم‌اکنون از طریق عادی قابل حل نیستند و باید آن را به رفراندوم گذاشت، چیست؟ در سال‌های اخیر کدام مسئله به شکلی اساسی و فراگیر ذهن و روان مردم را درگیر خودش کرده است؟ طبعاً مسائل و مشکلات معیشتی و اقتصادی. به طور طبیعی، حل مشکلات اقتصادی مردم به کار کارشناسی و تصمیمات اقتصادی و در نهایت عزم و اهتمام جدی و خردمندانه در عرصه اجرا نیاز دارد. حال پرسش اساسی آن است که مسائلی از این قبیل با رفراندوم چگونه قابل حل است؟
جریان دغدغه‌مند جامعه ایران معتقد است، در مسائل امروزین کشور که اموری پیچیده و تخصصی هستند، برای حل و فصل آنها لازم است توان متخصصان و دیدگاه‌های عالمانه به‌کار گرفته شود و از این منظر حل یک مسئله که پاسخ معین دارد، با همه‌پرسی راه به جایی نخواهد برد. مردم نیز هرگز چنین توقعی ندارند. از قضا آنان می‌گویند مسؤلان کشور را برگزیده‌ایم تا برای رفع مشکلات جامعه همت کرده و چاره‌جویی کنند، نه آنکه در نهایت توپ را در زمین ما بیندازند.
اما عجیب آن وقتی است که تفکری نام و نشان‌دار در کشور از یک‌سو مدعی برگزاری رفراندوم است و از سوی دیگر کار را به جایی می‌رساند که آشکارا به تشخیص مردم نیز توهین می‌کند. برای نمونه، آقای سریع‌القلم اظهار می‌کند: «تربیت عقلی در خانواده ما بسیار ضعیف است... خیلی طبیعی است که من پوپولیستی تربیت شوم. صدا و سیما هم که چقدر به این جریان کمک می‌کند، می‌رود از «لبو فروش» می‌پرسد نظر شما درباره برنامه هسته‌ای چیست؟! یک «راننده تاکسی» که از ۵ صبح تا ۱۲ شب باید در این خیابان‌ها بدود تا هزینه ۳ بچه دانشجویش را درآورد، سر چهارراه از او می‌پرسند که نظر شما درباره برنامه هسته‌ای و مذاکرات ژنو چیست؟ او چه دانشی دارد که یک واکنش منطقی به این سؤال بدهد؟!»
یا آن چهره سیاسی که در دوره مسئولیتش شدیدترین مشکلات اقتصادی بر کشور تحمیل شد و شاخص‌های اقتصادی بدترین وضعیت ممکن را تجربه کرد، از اینکه در دوران اداره کشور از سوی دولتش و حتی بعد از آن موضوع رفراندوم را مطرح می‌کند، دقیقاً به دنبال چیست؟ سؤال اساسی آن است که فردی که بر اثر سوءتدبیر و درایت در زمینه تغییر قیمت بنزین، سبب شد در سال ۱۳۹۸ آن حوادث را بوجود آورد، مسئولی که مردم را به بازار سرمایه دعوت می‌کند، اما مدتی بعد سرمایه گذاران متضرر شدند! این فرد دقیقا درباره چه چیزی می‌خواست و می‌خواهد همه‌پرسی برگزار کند؟ او بارها موضوع رفراندوم را به فضای عمومی و رسانه‌ای کشاند، اما یک بار نگفت درباره چه چیزی باید همه‌پرسی کرد و با آنکه مسئولیت داشت، هیچ‌گاه سازوکار مشورتی و حقوقی برگزاری رفراندوم را طی نکرد! گویی آنکه علاقه و اصرار دارد و نیز انتفاع شخصی و جناحی او در آن است که رفراندوم را در بستر رسانه‌ها و فضاهای تبلیغاتی و به صورت کلی و مبهم مطرح کند. در این چارچوب، اصولاً قرار نیست رفراندومی برگزار شود، قرار است از قِبَل طرح آن برای یک فرد و جناح منفعت سیاسی تولید شود.
مشخص است که چنین افرادی به دنبال تبلیغات و کار سیاسی هستند و هم اینکه می‌خواهند ضعف‌های کاری و مدیریتی خودشان را پشت شعارهایی از این دست پنهان کنند. امر پیچیده‌ای نیست؛ دیروز و امروز و حتی فردا مهم‌ترین مشکل و مطالبه مردم حل مسائل اقتصادی و معیشتی است. راه آن نیز رجوع به آرای کارشناسان دلسوز، به کارگیری مدیران اجرایی توانمند و گسترش روحیه انسجام بین مردم و مسئولان است.
ممکن است مدعیان اجرای رفراندوم بگویند موضوعات سیاست خارجی و برای نمونه مسئله مذاکره با آمریکا را به همه‌پرسی بگذاریم. صادق زیباکلام، استاد بازنشسته علوم سیاسی دانشگاه تهران چند سال پیش از این، با نوشتن نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور سابق، از وی خواست که رابطه یا تداوم قطع رابطه با آمریکا را به رفراندوم بگذارد. اولین نشانه اینکه اقدام این استاد دانشگاه معنای پوپولیستی و تبلیغاتی دارد، آن است که اگر وی در خصوص اجرای رفراندوم صداقت داشت و به حقیقتی پایبند بود، حسب قانون باید این نامه را خطاب به رئیس یا نمایندگان مجلس می‌نوشت، نه آنکه از رئیس‌جمهور بخواهد اقدامی را که پیش از آن به تصویب دو سوم نمایندگان مجلس نیاز دارد، اجرایی کند! 
حال فرض کنید چنین رفراندومی نیز برگزار شد و متأثر از فضاسازی‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی دشمنان که این روزها به گونه‌ای پرشدت در جریان است، مردم به رابطه با آمریکا پاسخ «آری» دادند و چنین اتفاقی نیز رخ داد. حال در این وضعیت آیا دولت آمریکا به سرعت تحریم‌ها را لغو می‌کند و به همه خصومت‌های خود علیه ملت ایران خاتمه می‌دهد؟ یا آنکه برقراری رابطه تازه اول باج‌خواهی اوست و در پی آن از ایران می‌خواهد صنعت هسته‌ای، صنایع موشکی و اقتدار منطقه‌ای خود را رها کند تا از ایران، عراق و لیبی دیگری بسازد؟
پرسش اساسی آن است که اصولاً برداشت و تحلیل مردم از روز بعد از رفراندوم رابطه با آمریکا چیست؟ مگر درست زمانی که مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا بر سر موضوع هسته‌ای از سال1392 جریان پیدا کرد و عده‌ای آن دوران را بهشت سیاست خارجی ایران توصیف کردند، «جرج فریدمن» مدیر کل آژانس اطلاعات و مراقبت راهبردی آمریکا نگفت که «مشکل ما با ایران بر سر فعالیت هسته‌ای این کشور نیست، بلکه مشکل آن است که ایران نشان داده است نه فقط بدون حمایت آمریکا، بلکه در حال درگیری با آمریکا نیز می‌تواند بزرگ‌ترین قدرت تکنولوژیک و نظامی منطقه بود. این پدیده ایران را به یک الگو برای کشورهای اسلامی تبدیل کرده است و بهار عربی(انقلاب‌های اسلامی منطقه) را در پی داشته است»!
اینجا دقیقاً همان نقطه‌ای است که رهبر آگاه و فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان با صداقت و در نظر گرفتن تجارب پیشین و همچنین شناخت ماهیت دشمنان و رسانه‌ها و بلندگوهای داخلی آنها، تحلیل دقیق و واقع‌بینانه خود را درباره رفراندوم بیان می‌کنند. ضروری است مسئولان دولتی باب هیچ پیشنهاد و دیدگاهی را در محافل تصمیم‌سازی کشور مسدود نگه ندارند، اما از آن طرف اسیر هیاهوهای تبلیغاتی برخی افراد و گروه‌های سیاسی نیز نشوند و حل مسائل اقتصادی را اولویت درجه یک برنامه‌ها و اقدامات خودشان قرار دهند.
نام:
ایمیل:
نظر: