صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  جبهه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۵  ، 
شناسه خبر : ۳۴۶۲۴۳
پایگاه بصیرت / حسن نوروزی
شهید «علی‌رضا ملازاده» در بخشی از وصیت‌نامه خود نوشته است: «شهید وقتی که غرق در خون می‌شود، فریاد برمی‌آورد «خواهرانم حجاب شما از خون من رنگین‌تر است». من اکنون نیز فریاد برمی‌آورم «خواهرم حجابت را، حجابت را حفظ کن. تن‌پوش و لباست را حفظ کن. خواهرم نگذار پوشش را از تو بگیرند، نگذار به اسم آزادی زن، با تو و دیگر خواهرانم همانند شی‌ء رفتار کنند. این فریاد از اعماق قلبم است.»
شاید آن زمان که شهید ملازاده روی کاغذ و در بندی از وصیت‌نامه‌اش این چنین به حجاب می‌اندیشید و از آن می‌نوشت، این روزها را می‌دید که گروهی به نام «آزادی»، واژه «آزادی» را روی نیزه سوار کنند تا از دکان بی‌فرهنگی، لباس برهنگی برای خود دست و پا کنند.
 یا آن زمان که شهید «محمد نیری» قلم به دست گرفت و نوشت «ای خواهرم! بیش از هر چیز که پشت ابرقدرت‌ها را به لرزه درآورد و ضربه مهلکی است که بر سر آنان فرود می‌آورد؛ حجاب و عفاف توست که تأثیرش بیش از ریختن خون هر شهید است»، می‌دانست که هر آیینه روزگاری می‌آید که دشمنان گره زدن حجاب را به امنیت و ایستادگی در برابر دشمن به سخره می‌گیرند. او می‌دانست که زلف این دو بر هم گره خورده است و لذا تأثیر حجاب و عفاف را پر ثمرتر از خون شهید می‌دید.
دست و قلم شهید «مهدی باغیشینی» در کدامین خط سیر می‌کرد که تنها راه ادامه مقابله با دشمن را در حجاب و عفاف نظاره می‌کرد و می‌نوشت: «خواهرانم! شما با حجاب خود مشت محکمی بر دهان ابرقدرت‌ها بکوبید و بگویید:‌ «ای از خدا بی‌خبران! ما مانند حضرت زهرا(س) و حضرت زینب کبری(س) هستیم و هرگز از راهی که آنان رفته‌اند، برنمی‌گردیم و با تمام توان راه آنها را ادامه می‌دهیم.»
افق دید شهید «علی‌رضا حسینی» این بود که اگر مردان با لباس رزم و تفنگ به میدان‌گاه نبرد پا می‌گذارند، زنان هم باید با اسلحه حجاب و عفاف دشمنان را سرکوب کنند، از این رو در وصیت خود قلم می‌زد: «خواهران گرامی! از شما می‌خواهم با حفظ حجاب و رعایت عفاف در پشت جبهه‌ها، جهاد اکبر کنید و با توطئه‌های شوم کافران ملحد بجنگید. این خواهران مبارز هستند که با حفظ حجاب دین اسلام را زنده و پا بر جا نگه داشته‌‌اند و این راه را می‌توانند مانند حضرت زینب(س) با صلابت ادامه دهند.»
این دست از وصایا نشان از این دارد که دینداری مؤمنانه ملت ایران (چه زنان و چه مردان)، عامل اصلی اقتدار و اتحاد و دشمن‌هراسی است؛ بنابراین طبیعی است که بیشترین حملات دشمن از این سمت صورت بگیرد.
چنان که در طول این سال‌ها شاهد بودیم دشمنان به دلیل نتیجه نگرفتن از هجمه مستقیم، بی‌دین شدن مردم را انگاره‌‌‌سازی می‌کنند تا با دروغ‌های متمادی و شبهه‌های روزافزون، ضرورت عقب‌نشینی از ارزش‌ها و احکام اسلامی را نتیجه بگیرند. آنها با تحریف و تغییر تحول و آزادی ضرورت عبور از تابوهای دینی و انسانی را رقم می‌زنند و مردم را به سمت‌وسویی هدایت می‌کنند که بزرگان‌شان هم بر بی‌راه بودن آن اذعان و اعتراف دارند؛ اما متأسفانه کسانی یا به دلیل منافع شخصی یا از روی جهل و ندانم‌کاری در زمین این جماعت بازی می‌کنند؛ روشنفکر نمایانی که پسوند «مبارز» را یدک می‌کشند، اما نسخه سازش با این افکار را می‌پیچند، و به خوبی در راستای اهداف دشمنان نقش‌آفرینی
 می‌کنند. 
روی سخن ما با برخی از افراد است؛ والا بسیاری از جوانان و پا به سن گذاشته‌های ما به خوبی دست دشمن را خوانده‌اند و می‌توان انسجام و اقتدار معنوی ملت ایران را در ایام محرم، راهپیمایی باشکوه اربعین، راهپیمایی‌های خیره‌کننده 22 بهمن و روز قدس، و محافل فراگیر قرآن و شب‌قدر در سراسر کشور مشاهده کرد.
از این‌رو است که دینداری ملت ایران، آماج حملات ترکیبی غرب و غربگرایان قرار می‌گیرد؛ به گونه‌ای که ده‌ها میلیارد دلار در طول دهه گذشته هزینه می‌کنند تا ضمن ترور شخصیت اسلام و جمهوری اسلامی نزد ملت ایران، برای خودشان نیز اعتبار‌‌‌سازی کنند؛ اما نمی‌دانند که در این مرز و بوم علاوه بر اینکه آبی برای‌شان گرم نمی‌شود، اعتبار و حیثیت‌شان نقش بر آب می‌شود.
ما برای شکستن دروازه دشمن به جوانان و نیروهای انقلابی خوش‌فکر و فهیم، همچون شهید سیدمرتضی آوینی نیاز داریم که جهادی را آغاز کرد و در حال حاضر به آن «جهاد تبیین» می‌گوییم. او وظیفه خود می‌دانست که خلأ‌های فکری و فرهنگی را به موقع تشخیص داده و آن را با محتوای درست و اصولی تکمیل کند. گاهی اگر انحرافی از آرمان‌ها و مسیر انقلاب می‌دید، آن را با تبیین صحیح و دقیق تذکر می‌داد یا اگر شیفتگی و دلبستگی عده‌ای از سیاستمداران و دولتمردان را به غرب مشاهده می‌کرد، ماهیت و ذات متزلزل غرب را با قدرت افشا می‌کرد. همچنین اگر در هنرمندان و روشنفکران، تذبذب‌ها و ناخالصی‌هایی را رصد می‌کرد، آن را به شیوه‌های گوناگون گوشزد می‌کرد. در خصوص مسئله حجاب و عفاف هم باید با سرمشق‌گیری از این بزرگان اقدامی درست با جهت‌گیری دینی و عقلانی صورت داد تا همان عده‌ای که بر اثر لجاجت یا ندانستن مسیر دیگری را برگزیده‌اند، به مسیر درست خود بازگردند.
یادمان نرود وقتی شهدا مسئله حجاب و عفاف را در تراز انس با قرآن، توسل به ائمه اطهار(ع)، حفظ بیت‌المال، دنباله‌روی از نهضت عاشورا، ولایت‌مداری، حفظ انقلاب، امر به معروف و نهی از منکر، تولّی و تبری قرار می‌دهند، نشان از عمق اهمیت آن دارد. یادمان نرود در این جامعه اگر حق تقدمی هم در پذیرش نظرات در میان باشد، شهدا در صف اول این حق هستند؛ کسانی که بی‌منت برای حفظ اسلام و انقلاب و جان و مال و ناموس این وطن جان خود را هدیه کردند. فهم این نگاه همان چیزی است که ما به واسطه آن به نورانیت و قابلیت دست می‌یابیم و یاد می‌گیریم که اولاً چگونه در این دنیا زندگی کنیم تا بیش از پیش اثربخش باشیم و ثانیاً چگونه از این دنیا برویم، که بی شک بالاترین مهر سعادت و مقبولیت‌، مهر شهادت است.
نام:
ایمیل:
نظر: