صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  پاسدار >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۰  ، 
شناسه خبر : ۳۴۶۲۵۸

کتاب «دا» خاطرات سیده‌زهرا حسینی از جنگ تحمیلی و اوضاع خرمشهر در روزهای آغازین جنگ است. دختری هفده ساله که با شروع جنگ در روز اول مهر سال 1359 زندگی‌اش دگرگون می‏‌شود. روایتی باورپذیر وبا فضاسازی بی‏نظیر، به گونه‌ای که خواننده خودش را در خیابان‌های شهر خرمشهر می‌بیند و البته حافظه فوق‌العاده خانم حسینی! آنچه احترام و تحسین خواننده را برمی‌‏انگیزد، این است که راوی داستان کارهایی را انجام می‌‏دهد که دیگران از انجامش سر باز می‌‏زنند و شاید آن کارها را کوچک و خوار می‌شمارند.
«دا» در گویش محلی به معنای مادر است و خانم حسینی با انتخاب این عنوان خواسته است رنج، اندوه، تلاش و مقاومت مادران ایرانی را یادآور شود. سیده زهرا حسینی، یک کرد ایرانی است که پدر و مادرش پیش از ولادت او در عراق زندگی می‌کردند و او در سال ۱۳۴۲ در آنجا به دنیا آمد. در کودکی همراه خانواده‌اش به ایران بازگشت و پدرش در خرمشهر ساکن شد و پس از مدت‌ها سرگردانی برای رفتگری به استخدام شهرداری درآمد!
خانم حسینی پس از کلاس پنجم ترک تحصیل کرد، او فرزند دوم از شش فرزند خانواده بود. خانواده او به ویژه پدرش سخت پایبند مذهب بودند و او با چنان اعتقاداتی پرورش یافت و همراه برادر بزرگ‌ترش، علی، در فعالیت دوران انقلاب و پس از آن شرکت کرد. او برای کمک و خدمت، قبرستان را انتخاب می‌‏کند؛ غسل و کفن و دفن شهدای جنگ... . اوج داستان زندگی‌اش زمانی است که پدر شهیدش را خود در قبر می‌گذارد و با او وداع می‌کند. ۷ روز بعد برادر بزرگ‌تر خود را که او نیز به شهادت رسیده است، در قبر می‌گذارد و با او نیز وداع می‌کند. شاید لحظه‌های وداع او با برادر غمبارترین قسمت‌های کتاب باشد. برادری که توانایی‌های بالقوه و بالفعل زیادی داشته و محبوب خانواده بوده است. او مرگ برادر را از مادر یا همان دا مخفی می‌کند تا مادر از شهر خارج شود. او امدادگر می‌شود و با دو پسر هم سن و سالش به جنگ با دشمن بعثی می‌رود.
این قسمت زندگی لحظه‌های ناب و هیجان‌انگیزی است که او با خود به همراه دارد. تا آنکه در خط مقدم زخمی می‌شود و به بیمارستان اعزام می‌شود. ازآن پس مشکل جنگ‌زدگان و خیانت‌های جنگ را بازگو می‌کند.
این کتاب ساده‌زیستی سپاهیان را نشان می‌دهد(حدود سال‌های 1361 تا 1365) که چگونه در راه وطن از خود گذشتگی کردند و از خود، زندگی و فرزندان‌شان گذشتند.
آنچه این کتاب را بی‌همتا می‌‏کند، بیان گوشه‏‌هایی از جنگ و از زاویه‌ای است که تا به حال به آن پرداخته نشده است. کتابی که اوج فجایع جنگ و در ضمن گوشه‌‏ای از تاریخ کشورمان را بیان می‌کند؛ به همین دلیل این کتاب با اینکه 15 سال از انتشارش می‌گذرد، اما الحمدلله هنوز از پرفروش‌هاست و گرد قدیمی بودن به پیشانی‌اش ننشسته است.

نام:
ایمیل:
نظر: