طی سالهای اخیر و پس از به اوج رساندن برخی تحریمهای مالی و ارزی و بانکی از سوی آمریکا، کشورهای تحریمشونده بر آن شدند تا با غلبه بر دلار و کاهش معامله با آن، روند حذف دلار را کلید بزنند.
آنچه در این موضوع حائز اهمیت است اینکه دلار همچنان یکی از ارزهایی است که نزدیک به 65 درصد معاملات و تبادلات جهانی با آن انجام میشود؛ اما این موضوع به معنای این نیست که نمیتوان بدون دلار تعاملات تجاری و اقتصادی داشت، اما تا رسیدن به این مرحله که دلار جایگاه فعلی خود را به طور کامل از دست بدهد، زمان زیادی پیشرو داریم و کشورهای خواهان حذف دلار باید قدرت سیاسی و اقتصادی قابل توجهی داشته باشند تا بتوانند هدف خود را محقق کنند.
آنچه میتواند سرنوشت دلار را به سمت و سوی دیگری ببرد و زمینهساز حذف دلار از معاملات تجاری بینالمللی باشد، اتخاذ یک تصمیم جهانی است.
داستان تبادلات تجاری و جایگزینی دلار به جای پوند برای تبادلات مالی بینالمللی از آنجا آغاز شد که در خاتمه جنگ جهانی دوم که پول غالب دنیا پوند انگلیس بود و بسیاری از کالاهای مهم و راهبردی، مانند نفت، گندم و فولاد با پوند معامله میشد، این ارز تضعیف شد.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، نمایندگان اقتصادی کشورهای غالب متفقین در دهکده برتون وودز بر آن شدند تا به نوعی هزینه جنگ را از کشورهای مغلوب دریافت کنند؛ لذا بحث بر سر پول بالا گرفت و در نهایت آمریکاییها راضی نشدند که همچنان پوند، ارز رایج برای معاملات بینالمللی باشد. بنابراین دلار را مطرح کردند و با توجیه ورشکستگی اروپا پس از پایان جنگ توانستند به این توافق برسند که قیمت دلار را به طلا ثابت کنند، به گونهای که هر 35 دلار معادل یک اونس طلا باشد؛ به این دلیل از آن لحظه به بعد حاکمیت دلار آغاز شد.
با آغاز فرمانروایی دلار و تبدیل شدن آن به پول اصلی در معاملات بینالمللی در دوره جنگ ویتنام، آمریکاییها به دلیل مشکلات اقتصادی، دلار بسیاری چاپ کردند و از آن زمان به بعد رابطه 35 دلاری با هر اونس طلا به هم خورد.
در آن زمان، ژنرال دوگل از فرانسه به این روند معترض شد که میخواهیم دلارهایتان را پس دهیم و شما باید براساس تعهد صورت گرفته به ما طلا بدهید.
بعد از جلساتی که بین سردمداران وقت آمریکا برگزار شد، آنها طی جلسهای اینگونه عنوان کردند که به ازای هر 45 دلار یک اونس طلا وجود خواهد داشت. از آن زمان تا زمان ریاستجمهوری کارتر همه معاملات جهانی با دلار صورت میگرفت. آقای کارتر در دوران تبلیغات انتخاباتی بر این موضوع تأکید کرد که برابری 45 دلاری را با هر اونس طلا برقرار خواهد کرد؛ به این معنا که معادل اسکناسهای دلاری، طلا تهیه میکنیم. این سخن کارتر در داخل آمریکا با واکنشهای متعددی روبهرو شد و منتقدان به وی یادآور شدند که اگر تمام ثروت آمریکا را هم جمع کنیم، نمیتوانیم معادل اسکناسهای دلار، طلا تهیه کنیم! بنابراین، به وی تذکر دادند که سخن بیربطی در این باره نگوید و توقعی را که امکان تحقق ندارد، ایجاد نکند.