میتوان نسبتی میان انقلاب و هرج و مرج و آشفتگی و برهمریختگی اجتماعی مشاهده کرد؛ اما این تنها موج اول انقلاب است! انقلاب برای تداوم نیازمند حاکم کردن نظم و قانون جدیدی است که باید در جامعه حکمران شود[...]
انقلاب، اعتراضی حداکثری به نظم موجود و قیام علیه قانونی است که در قامت یک نظام سیاسی سربرآورده است. بنابراین، انقلابیون به ظاهر قانونشکنان و طغیانکنندگانی هستند که آنچه را که هست، به چالش میکشند. بنابراین، میتوان نسبتی میان انقلاب و هرج و مرج و آشفتگی و برهمریختگی اجتماعی مشاهده کرد؛ اما این تنها موج اول انقلاب است! انقلاب برای تداوم نیازمند حاکم کردن نظم و قانون جدیدی است که باید در جامعه حکمران شود. نظمی نوین که حقوق اجتماعیـ سیاسی را مبتنی بر آنچه برابری و عدالت میداند، تقسیم خواهد کرد. در اینجاست که انقلابیونی که روزگاری در قامت آنارشیستهایی ضدقانون جلوه میکردند، به قانونگرایانی تبدیل میشوند که به جنگ قانونگریزان میروند.
در این میان، حضرت امام خمینی(ره) شخصیتی ممتاز و متفاوت است. ایشان در زمان رژیم دستنشانده پهلوی در همان حال که در جایگاه رهبر اپوزیسیون و براندازان قرار گرفته، تا آنجایی که ممکن است خود را پایبند به رعایت قانون میدانند. امام خمینی(ره) در دوران تبعید نیز خود را به رعایت قانون کشورهای میزبان ملزم کردهاند. طبیعی است که چنین شخصیتی پس از پیروزی انقلابی که خود رهبری آن را بر عهده دارد و پس از استقرار نظامی که خود بنیانگذار آن است تا چه اندازه به قانون پایبند باشد.
قانونگرایی برآمده از باوری عمیق در شخصیت حضرت امام(ره) بود که آثار آن در رفتار و عمل ایشان به طور برجسته هویدا شده بود. این تبلور عینی هم در حوزه شخصی ظهور و بروز داشت و هم در جایگاه رهبر جامعه اسلامی خود را آشکار کرد.
اقامت چندماهه حضرت امام(ره) در نوفل لوشاتو ماجراهای شنیدنی فراوانی دارد. خانم مرضیه حدیدچی دباغ نقل میکند، یکی از روزهای پاییزی سال 1357، در روستای کوچک نوفل لوشاتو، به مناسبت ایام شهادت سرور و سالار شهیدان، گوسفندی تهیه و آماده قربانی شدن شد تا به رسم سنت این ایام قربانی و غذایی نذری تهیه شود. مقداری از آن را برای منزل امام(ره) فرستادند. در این میان، معلوم شد که طبق قوانین کشور فرانسه هرگونه ذبح حیوانات در خارج از کشتارگاه به دلیل رعایت مسائل بهداشتی ممنوع است. تا حضرت امام(ره) از چنین قانونی اطلاع یافتند، فرمودند: «چون تخلف از قانون حکومت اینجا شده است، من از این گوشت نمیخورم» و عملاً لب به آن غذای نذری نزدند!
این تبعیت از قانون منحصر به کشور فرانسه نمیشد. امام(ره) وقتی در عراق هم بود، خود را مقید به رعایت قانون کرده و این رعایت نظم و قانون را به شاگردان نیز آموزش میدادند. حجتالاسلام والمسلمین سیدمجتبی رودباری، یکی از یاران ایشان نقل میکند: «در نجف شبی در محضر امام بودم. یکی از طلاب حاضر در مجلس از ایشان سؤال نمود، آیا میتوان برای تمبر هشت ریالی دو ریال داد و از تأدیه بقیه امتناع ورزید؟ امام در پاسخ فرمودند این کار جایز نیست و سپس اضافه فرمودند: حتی اگر استالین هم روی کار باشد، حفظ نظم از اهم واجبات است.»
یکی دیگر از شاگردان حضرت امام(ره) میگوید: «من در ایام اقامت امام در نجف اشرف، به دلیل ممنوعالخروج بودنم، به صورت قاچاق به نجف رفتم و خدمت حضرت امام رسیدم. ظهر بود، در اتاق را باز کردم و سلام کردم. فرمود: علیکمالسّلام. شما هم قاچاق آمدید؟ گفتم: بله. بعد امام فرمود: «دیگر به شکل قاچاق نیایید. هر وقت خواستید بیایید، با گذرنامه باشد» و این اصرار امام برای آن بود که مرا به رعایت قانون وادار سازد.»
تقید و التزام امام به قوانین و مقررات منحصر به رژیم سیاسی خاصی نبود؛ بلکه به رعایت مصالح عمومی جامعه و حفظ بیتالمال بستگی داشت. امام(ره) حتی در رژیم باطل پهلوی نیز مشابه این روش را داشتند. مرحوم آیتالله شهید حاجآقا مصطفی خمینی نقل میکرد: «در شهر همدان امام به هنگام عبور از عرض یکی از خیابانها به خاطر عدم عبور از روی جدول وسط خیابان که چمنکاری شده بود، مسافت زیادی را طی میکردند تا از تقاطع عابر پیاده عبور کنند و مجبور نباشند قدم روی چمنها بگذارند.»
در حوزه خصوصی امام(ره) به شدت قانون را رعایت میکردند و اجازه نمیدادند به اعتبار جایگاه ایشان قانون زیر پا گذاشته شود. زهرا مصطفوی، دختر امام(ره) نقل میکند: «یک روز من خدمت امام بودم، ایشان رو کردند به برادرم حاج احمد آقا و گفتند شما از اینجا کتاب کشفالاسرار را بگیر. امام اشاره کردند به یک جای نزدیک که من احتمال میدادم لابد حسینیه جماران کتابخانهای دارد و امام به آن اشاره میکنند چون اشاره به جای خیلی نزدیکی کردند و گفتند از اینجا برای من بگیرید. احمد آقا گفت که اگر شما بفرمایید، چشم؛ من میگیرم و میآورم، اما قانون این کتابخانه این است که کتاب بیرون ندهد. هر کس میخواهد کتاب بخواند باید برود آنجا. امام گفتند: پس اگر قانونش این است، شما نمیخواهد کتاب را بیاورید و بعد هم اشاره به من کردند و گفتند: شما میتوانید این کتاب را گیر بیاورید. من گفتم بله و بعد کتاب کشفالاسرار را از جای دیگری تهیه کردم و به ایشان دادم.»
حضرت امام(ره) حتی در حوزه روابط خانوادگی نیز به قوانینی پایبند بودند که مدیر خانه وضع کرده بود. دختر امام نقل میکند: «حضرت امام در شبانه روز چند بار بیست دقیقه راه میروند. در یکی از روزها که من همراه ایشان بودم، ایشان وقتی قدمشان تمام شد، به نقطهای از حیاط اشاره کردند و گفتند: دلم میخواست اینجا مینشستم و یک چای میخوردم. من گفتم: چه اشکالی دارد. الآن یک قالیچه کوچک میاندازم و همینجا چای بخورید. گفتند: نه، مادرت گفته است که وقتی میخواهید توی حیاط بنشینید، آن طرف (ضمن اشاره به یک فرش) آن فرش را بیندازید و بنشینید. یعنی تا این حد امام از قانونی که خانم در منزل وضع کرده بودند، و آن روز ننشستند و چای هم نخوردند.»