صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۶  ، 
شناسه خبر : ۳۴۷۴۶۱
پایگاه بصیرت / فتح‌الله پریشان
انگاره‌سازی و شبهه‌پردازی درباره محکمات انقلاب اسلامی از جمله اندیشه و سیره بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی، امام خمینی(ره) رویکرد جنگ شناختی دشمنان انقلاب است. همان طور که جنگ شناختی در کانون جنگ ترکیبی جدید نظام سلطه علیه انقلاب و نظام اسلامی و جبهه مقاومت قرار دارد و مشغول وارونه‌نمایی چهره اصیل و واقعی انقلاب اسلامی و همه متعلقات نرم و سخت آن است، ضرورت مقابله و خنثی‌سازی این جنگِ تعیین‌کننده نیز مستلزم اتخاذ آرایشی مناسب و متناسب است که رهبر معظم انقلاب از آن به «جهاد تبیین» تعبیر می‌کنند. حضرت امام(ره) اندیشمند بزرگی است و مانند هر متفکر بزرگی، اندیشه ایشان وجوه گوناگونی از حیث مبانی فقهی، عرفانی، فلسفی، اجتماعی، سیاسی، تاریخی و کلامی دارد. همین مختصات اندیشه‌ای و فکری زمینه قرائت‌های گوناگون از آن را فراهم می‌کند. بنابراین، اگر کسی بدون شناخت امام و بدون در نظر گرفتن همین وجوه و پیچیدگی ذاتی عالَم سیاست و چه بسا با غرض و مرض سیاسی هم بخواهد برخی از اندیشه‌ها و عملکردهای امام(ره) را بررسی کند، چه بسا گاهی بین برخی از دیدگاه‌ها و عمل ایشان نوعی تضاد و اختلاف مشاهده کرده و امام را خدایی ناکرده به تناقض در عمل و اندیشه متهم می‌کند. در حالی که خود آن فرد و جریان است که چون با استانداردهای دوگانه در حال قضاوت کردن است، دیروز و امروزش تضاد رفتاری و گفتاری را نشان می‌دهد. برای نمونه در قضیه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در 13 آبان 1358 برخی از خود دانشجویان پیرو خط امام(ره) که در آن نقش داشته و بعدها از دیوار بالا رفتن خود پشیمان شدند، به جای آنکه عملکرد خود را تندروی بدانند و مسئولیت را قبول کنند، در رسانه‌ها و تحلیل‌های خودشان گفتند و نوشتند که «امام اشتباه کرد تسخیر لانه را تأیید کرد!» 
جالب است که همین قضیه تسخیر لانه جاسوسی از مسائل مهمی است که در کانون تحریف دشمنان قرار دارد و هدفش تقلیل دادن کار «بزرگ‌تر از انقلاب اول» دانشجویان پیرو خط امام در وهله اول و بعد ترسیم چهره‌ای خشن از امام است که اساساً به ساختارهای حقوقی و دیپلماتیک دنیا احترام نمی‌گذاشت و با تصمیم‌های افراطی و اشتباه خود برای کشور و مردم هزینه‌سازی می‌کرد! این در حالی است که به استناد بررسی‌های تاریخی آقای سلیمی‌نمین، «روایتی که در این بحث از آقای موسوی‌خوئینی‌ها می‌شود و هم روایت آقای ابراهیم یزدی با توجه به همه جوانب موضوع در شرایط و زمینه‌های زمانی و مکانی آن برهه مخدوش مطرح شده است؛ چرا که وقتی دانشجویان به صورت شورایی بحث می‌کنند و به این جمع‌بندی می‌رسند که در کانون فتنه‌های مناطق مرزی و خیلی از جاها که خط تجزیه‌طلبی دنبال می‌شود، به آمریکا و طبعاً سفارت آمریکا برمی‌گردد، تصمیم می‌گیرند که این کانون را از کار بیندازند. هم قراین تاریخی و هم قراین روز داشتند؛ یعنی در همان شرایط زمانی با مسائلی مواجه بودند و در مطالعات میدانی می‌یافتند که مثلا اگر فلان حرکت در مرز ایران و ترکیه، یا مرز ایران و عراق و یا در سیستان‌وبلوچستان دارد صورت می‌گیرد، رد پای آمریکا در این قضیه مشهود است.» اتفاقاً با همین نگاه ضرورت مقابله با مداخله‌گری خارج از عرف و رویه کارکرد سفارتخانه‌ای آمریکا در تهران است که امام(ره) تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را تأیید می‌کنند و آن را انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب 1357 می‌نامند و به دانشجوها پیام می‌دهند که خوب جایی را گرفته‌اند. 
نام:
ایمیل:
نظر: