صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۵  ، 
شناسه خبر : ۳۴۷۴۷۵

معمولاً دیکتاتورها به خود بزرگ‌بینی و تعریف و تمجید میل دارند، چاپلوسان را تشویق کرده و منتقدان را عتاب می‌کنند. ریشه این ویژگی را باید در مشکلات روحی‌‌ـ روانی و کمبودهای شخصیتی و خوی خودشیفتگی آنان جست‌وجو کرد. از ویژگی‌های حضرت امام(ره) آن بود که در برابر هرگونه غلّو و زیاده‌روی در تعریف و تمجید از ایشان برخورد می‌کردند و اجازه نمی‌د‌ادند که مرید و مراد بازی در اطراف‌شان رواج یابد.
برای نمونه، وقتی نماینده‌ طلاب حوزه، در حضور ایشان، زبان به تعریف و تمجید گشود، بلافاصله به او اعتراض کردند و فرمودند: «این مُبالغات را که راجع به من فرموده‌اند من نمی‌پذیرم. من یک خادمی از همه شماها هستم و قضیه رهبری و غیر رهبری در کار نیست؛ قضیه نهضت است و صف واحد، همه با هم. ایشان خوب بیان می‌کنند؛ لکن راجع به من یک قدری باید عرض کنم تندروی فرمودند و خصوصاً در حضور کسی از او اینطور تمجید کنند، ممکن است که باور کند، غفلت کند و فاجعه به بار بیاورد.» (1357/12/11)
در دیدار نمایندگان نخستین دوره‌ مجلس شورای اسلامی با امام(ره) در چهارم خردادماه 1359 نیز حادثه مشابه رخ می‌دهد. خطیب توانا مرحوم فخرالدین حجازی که نفر اول منتخب مردم شهر تهران بود، به نمایندگی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی سخنانی را ایراد کرد. وی کلام خود را با جمله‌ «بأبی أَنْتَ وَ امّی» آغاز کرد و بقیه‌ سخنرانی را نیز به تعریف و تمجید از امام(ره) اختصاص داد. این سخنان با واکنش امام(ره) مواجه شد و در آغاز سخنان آن روز خود تأکید کردند: «من خوف این را دارم که مطالبی که آقای حجازی فرمودند درباره‌ من، باورم بیاید. من خوف این را دارم که با این فرمایشات ایشان و امثال ایشان برای من یک غرور و انحطاطی پیش بیاید. من به خدای تبارک و تعالی پناه می‌برم از غرور. من اگر خودم را برای خودم نسبت به سایر انسان‌ها یک مرتبتی قائل باشم، این انحطاط فکری است و انحطاط روحی. من در عین حال که از آقای حجازی تقدیر می‌کنم که ناطق برومندی است و متعهد، لکن گله می‌کنم که در حضور من مسائلی که ممکن است من باورم بیاید فرمودند. پیروزی ما مرهون اسلام است. نه مرهون من است و نه مرهون شما و نه مرهون هیچ قوه‌ای، مرهون اسلام است.» (1359/3/4)

نام:
ایمیل:
نظر: