حادثه عاشورا، داستان بلندی است و حکایتهای بیشماری دارد؛ حکایتهایی از عشق ۷۲ نفر انسان شجاع، بیباک، پاک و بیریا به آقا و سرور و سالار شهدای عالم و قیام برای اصلاح و امر به معروف و نهی از منکر تا بدعتگذاری و سنتشکنی و حلال و حرام عدهای که بویی از اسلام و قوانین الهی نبردهاند و حتی بیتفاوتی جامعهای به این همه که خود موجبات هلاکت را فراهم میکند. باید گفت عاشورا هم «پیام» دارد که باید آن را شنید و به کار بست و هم «عبرت» دارد که باید آن را شناخت و از بروز آنگونه حوادث و مظلومیت حق و طرفداران دین جلوگیری کرد. به فرموده رهبر معظم انقلاب، «آنچه زمینهساز پیدایش آن قتل عام فجیع شد، کوتاهی مردم از نصرت حق، بیوفایی نسبت به پیمان، عهدشکنی از روز ترس و دنیاطلبی، ترک صحنه جدال حق و باطل، ترک وظیفه نهی از منکر، فریب خوردن از تبلیغات باطل، جهل عمومی جامعه، مرعوب شدن در برابر سلطه باطل، بیتفاوتی، سکوت و سازش و ترک وظیفه از سوی چهرههای شاخص جامعه و عناصر تأثیرگذار، تبعیت نکردن از امام حق، ضعیف شدن فرهنگ شهادتطلبی و فدا کردن جان در راه ایمان و حق، وابستگی و دلبستگی به دنیا، نشناختن موقعیت عمل و دیر جنبیدن برای اقدام به موقع بود.»
کلیدواژههای عبرت
هر یک از این کلیدواژهها در کلام رهبری عبرتهایی است که میتواند به شناخت و بعد هم آگاهی و فرهنگ عمومی مردمی تبدیل شود تا افکار عمومی به خطرهای بیتفاوتی جامعه نسبت به وقایع و اتفاقات آگاه شده و از آن عبرت بگیرند.
رهبر معظم انقلاب عنوان کردهاند: «جا دارد اگر ملت اسلام فکر کند که چرا پنجاه سال بعد از وفات پیغمبر، کار کشور اسلامی به جایی رسیده باشد که همین مردم مسلمان از وزیرشان، امیرشان، سردارشان، عالمشان، قاضیشان، قاریشان گرفته، در کوفه و کربلا جمع بشوند و جگرگوشه همین پیغمبر را با آن وضع فجیع به خاک و خون بکشند؟ آدم باید به فکر فرو برود که چرا اینطوری شد؟... اگر خواص در هنگام خودش کاری را که تشخیص دادند عمل کردند، تاریخ نجات پیدا میکند و حسینبن علیها دیگر به کربلاها کشانده نمیشوند. اگر خواص بد فهمیدند، دیر فهمیدند و با هم اختلاف کردند،... معلوم است که در تاریخ، کربلاها تکرار خواهد شد.» ایشان با بینش عمیق و دانش وسیع عبرتهای عاشورایی را در برهههای گوناگون از پیش از انقلاب و در دوران طاغوت تا امروز و در عرصههای مختلف با بیان مخصوص به همان دوران مطرح میکنند تا جامعه را نسبت به خطرهای زمان و بیتوجهی و بیتفاوتیها، به ویژه انحراف خواص آگاه کرده و جامعه را برای رشد و توسعه در مسیر تعالی آماده کنند.
از مبارزه حسینی تا درسهای عاشورایی
محرم، عاشورا و تاسوعا در کلام رهبر معظم انقلاب در زمان ستمشاهی رنگ و بوی ضرورت مبارزه حسینی به خود میگیرد و پیام عاشورا این گونه ترسیم میشود که راه مبارزه را روشن کرده و خفتگان را بیدار کند تا این عبرت برای زمانهای چون طاغوت به بیتفاوتی در حلال و حرام و بود و نبود اسلام نینجامد. در زمانه انقلاب و نظام اسلامی و پس از ثمر دادن میوه انقلاب حسینی مردم، عبرتها و آموزههای عاشورایی راه و رسم زندگی را به پیروان نهضت عاشورا میآموزد. این عبرتها در دوران هشت ساله دفاع مقدس با عنوان درسهای عاشورا و نهضت حسینی به اوج خود رسیده و انگیزه و الهامبخش ملتی میشود که پیر و جوان و نوجوان و زن ومرد در میدان مبارزه حق علیه باطل حماسهآفرینی کرده و درس ایمان، فداکاری، ایثار، شهادتطلبی، بصیرت، دشمنشناسی، مقاومت و صبر را از حماسه عاشورا تا حماسه جنگ تحمیلی به خوبی معنا کردند. امام راحل در کلام معروفشان میفرمایند: «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.» کلامی که دنیایی حرف و معنا و عبرت و پیام در بر دارد و به خوبی به نقش سازنده عبرتهای عاشورایی در سرنوشت اسلام و انقلاب اشاره میکند.
از حوادث تا تجربههای تاریخی
عبرت از حوادث تاریخی، یعنی عبور از ظاهر آنها و دست یافتن به پیامی که در درونشان نهفته است و رسیدن به سنتهای حاکم بر تاریخ و به کار بستن آنها. به عبارت دیگر، عبرت یعنی تجربه تاریخ و دست یافتن به آگاهیهایی که حوادث تاریخ از آن حکایت میکند.
رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «قرآن به ما میگوید که از گذشته تاریخ درس بگیرید. حالا ممکن است بعضیها بنشینند، فلسفهبافی کنند که گذشته برای امروز نمیتواند سرمشق باشد. این حرفها را بعضیها میگویند. میخواهند اینها را با شیوههای فلسفیـ به خیال خودشانـ درست کنند، نمیتوانند! کاری به آنها نداریم. قرآن صادق مصّدق است و ما را به عبرت گرفتن از تاریخ دعوت میکند.»
ایشان درباره عبرتهای عاشورایی نیز فرمودهاند: «عاشورا به غیر از درس، یک صحنه عبرت است. باید انسان در این صحنه نگاه کند تا عبرت بگیرد. یعنی چه عبرت بگیرد؟ یعنی خود را با آن وضعیت مقایسه کند، بفهمد در چه حال و وضعیتی است. چه چیز او را تهدید میکند و چه چیز برای او لازم است. این را عبرت میگویند.»
ایشان میفرمایند: «من میگویم چه شد که کار به اینجا رسید؟ چرا امت اسلامی که آن قدر نسبت به جزئیات احکام اسلامی و آیات قرآنی دقت داشت، در یک چنین قضیه واضحی، این قدر دچار غفلت و سستی و سهلانگاری بشود که چنین فاجعهای به وجود بیاید؟این مسئله انسان را نگران میکند. مگر ما از جامعه زمان پیغمبر و امیرالمؤمنین قرصتر و محکمتریم؟ چه کار کنیم که آن طور نشود؟»
در تحلیل این سخن و عبرتهای عاشورایی که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره میکنند، باید عنوان کرد که بحث بر سر انحرافی است که در جامعه رخ میدهد و سرنوشتی که به سراغ همه ادیان گذشته و پیامبران آمده و کتابهای آسمانی که تحریف شده و دین و آیینهایی که بر عکس مسیر رسالت پیامبران در جهت اهداف دشمنان نبوّت قرار میگیرد.
از خطر بیتفاوتی تا سقوط ارزشهای اسلامی
به گفته تحلیلگران، در عبرتهای عاشورایی سخن از خطر بیتفاوتی و سقوط ارزشهای اسلامی و دینی است؛ گردابی که همه چیز را به کام خود میبرد و فرزندان راستین انقلاب را اگرچه فرزند رسول خدا باشند، به مسلخ کربلا میکشاند. همان بیتفاوتی و خطری که از ابتدای انقلاب گاه در برهههای گوناگون سربر میآورد و فرو میریزد؛ یعنی جامعه ما هم از این خطر گریزان نیست. وقتی که خواص و مسئولان جامعهای در پی کسب امتیازات دنیوی و دنیاطلبی میلغزند و برای کسب مقام و مادیات و مظاهر دنیا از اصولی که امام راحل برای مسئولان جامعه اسلامی با عنوان سادهزیستی تبیین کردهاند، دست میکشند. همان مسئولی که وقتی نزدیک انتخابات میشود، از اصول و قوانین اسلامی هم دست میکشد و حتی از زیر پا گذاردن شرع و اسلام حرف میزند و حجاب را به عنوان یکی از مهمترین مبانی زیر سؤال رفته این روزهای جامعه به مسلخ میبرد و زنان و دختران بیحجاب را تکریم کرده و کار آمران به معروف و ناهیان از منکر را مکروه و مردود میشمارد.
«وقتی خواص طرفدار حق در یک جامعه آنچنان میشوند که از ترس از دست دادن جان و مال و از دست دادن مقام و پست، از ترس منفور شدن و تنهاماندن، حاضر میشوند حاکمیت باطل را قبول بکنند و در مقابل باطل نمیایستند و از حق طرفداری نمیکنند و جانشان را به خطر نمیاندازندـ اوّلش با شهادت حسینبن علی با آن وضع آغار میشود، آخرش هم به بنیامیه و شاخه مروانی و بعد بنی عباس و بعد از بنیعباس هم، سلسله سلاطین در دنیای اسلام تا امروز میرسد.»
لذا مهمترین عبرت عاشورایی در کلام رهبران معظم انقلاب که منشأ انحراف جامعه شمرده میشود، انحراف و سقوط گروه اندک، اما تأثیرگذاری است که خواص نامیده میشوند.