صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۷:۳۳  ، 
شناسه خبر : ۳۴۹۷۱۸
در فتنه 1401، فرقه رجوی نقاب دایه مهربان‌تر از مادر را به چهره زد و با سوءاستفاده از بستر فضای مجازی و اجاره تلویزیون‌های فارسی‌زبان معاند، شعار «زن، زندگی، آزادی» سر داد و با تحریک احساسات جوانان بار دیگر خیابان‌ها را به آشوب کشید. منافقین در ظاهر حجاب را رعایت می‌کنند و خود را پایبند دستورهای اسلام می‌دانند، اما پشت پرده کثیف‌ترین اقدام‌ها و جنایت‌ها را انجام می‌دهند. اعضای این فرقه تروریستی حجاب دارند، اما شعار «زن، زندگی آزادی» و کشف حجاب سر می‌دهند. به واقع استفاده ابزاری از زن، شیوه اصلی و راهبردی گروهک منافقین از ابتدا تا به امروز بوده است.
 
سخنان اغواگر مسعود
سازمان مجاهدین تا سال ۱۳۴۸، یعنی تا چهار سال پس از اینکه نهضت ملی آن را ایجاد کرد، هیچ نیروی خانمی را عضو نکرد و یک ساختار کاملاً مردانه داشت؛ اما در مقطع پس از انقلاب، جریان زنان در این گروهک عجیب‌وغریب شد. زنان مسئولیت‌های سنگین‌تری پذیرفتند و جریان‌های دانش‌آموزی، دانشجویی، کارگری یا حتی کادرهای مختلف پزشکی برای جذب افرادی از این اقشار به راه افتاد. در واقع، در فضای باز سیاسی پس از انقلاب، اعضای سازمان از خانه‌های تیمی و زیرزمینی بیرون آمدند و علنی تبلیغ کردند و متأسفانه خیل عظیمی از جوانان دختر و پسر به آنها پیوستند. به گفته کارشناسان هم فضای داخل سازمان به گونه‌ای بود که سخنان اغواگر مسعود رجوی، زنان را به خود جلب می‌کرد، به همین دلیل هم فرماندهان ارتش وی همگی از زنان بودند. 
 
انقلاب ایدئولوژیک به سبک منافقین
در همین راستا، انقلاب ایدئولوژیک به سبک منافقین و طلاق اجباری، پشت پا زدن به همه اصول‌های اسلامی، اخلاقی و خانوادگی بود؛ لذا با طلاق اجباری، شکاف در خانواده‌‎ها بیشتر شد. مسعود رجوی، به مردان می‌گفت: «عشق به زنان، مانع از عشق به سازمان می‌شود!» از سوی دیگر در گوش خانم‌ها می‌خواندند که شما زنان مستقلی هستید و آینده را می‌سازید... لذا در شورای رهبری جدیدی که تشکیل شد‌ـ غیر از مسعود که رئیس شورا بود‌ـ باقی همه زن بودند. مریم رجوی می‌گوید: «رهبری فکرِ سازمان و نیروها دست و پای آن هستند، وقتی وارد مناسبات گروهی و تشکیلاتی می‌شوید، باید هویت سازمانی شما شکل ماشین به خود گیرد، که سازمان برای آن برنامه‌ریزی کند...». لذا سازمان همه نیازهای جسمی اعضا را محدود می‌کرد و به نیازهای زنان، در قالب خط‌کشی‌ها و محدودیت‌های سازمان پاسخ داده می‌شد.
 
بردگی فکری در سازمان 
وقتی قرار است به همه نیازها در قالب سازمان پاسخ داده شود، نتیجه چه می‌شود؟ پاسخ ساده است. فکری را که سازمان آن را ساخته و پرداخته کرده، روی افراد پیاده می‌کند و به این ترتیب، فرقه‌گرایی و بردگی فکری سازمان منافقین، به این شکل صورت گرفت؛ فرآیندی که هنوز هم، اثرات آن در میان اعضا دیده می‌شود. در فرقه رجوی زنان سازمان چنان شست‌وشوی مغزی شده بودند که اغلب پذیرفته بودند باید فداکاری جسمی و روحی کنند و به‌طور مطلق، در اختیار رهبر سازمان قرار گیرند! در واقع، رجوی برای پذیرش همه این مسائل، به قرآن استناد می‌کرد! او با اشاره به آیه 32 سوره احزاب، خطاب به زنان می‌گفت: «شما برای من، همچون زنان پیغمبر هستید!...» یعنی ازدواج شما با فرد دیگری حرام است.
 
رقص رهایی برای مسعود!
از طرفی برای ترویج تجرد اجباری و فداکاری جسمی، باید زنان عقیم می‌شدند؛ لذا تنها دکتر جراح زنانِ سازمان، رحم تمام زنان را درمی‌آورد؛ جالب آنکه در جلسات هم‌اندیشی، به مسعود گزارش کار داده می‌شد که چند زن به نقطه بلند رهایی رسیده‌اند! طبق گفته شاهدان، مریم رجوی هم زنان را به فداکاری جسمی تشویق می‌کرده است. زنان طی مراسمی که به بهانه ترفیع درجه بود، باید حمام رفته و خود را خوشبو می‌کردند. حتی برخلاف قوانین سازمان و به توصیه مریم رجوی، لباس و روسری نو به تن کرده و با لوازم آرایشی خود را می‌آراستند. در این مراسم، مریم و مسعود رجوی بر مبل‌هایی در بالای سالن می‌نشستند. زنان سازمان هم پس از انجام رقصی به نام «رهایی»، یک پلاک طلا از دست مسعود دریافت می‌کردند. درحالی‌که تا پیش از آن، اصلاً اجازه استفاده از زیورآلات را نداشتند. در پایان هم مسعود رجوی، خطبه عقد خود را با آن خانم‌ها منعقد کرده و با آنها هم‌بستر می‌شد!
 
زندان در برابر مقاومت
زنانی که در برابر دستور رجوی مقاومت می‌کردند، مورد وحشتناک‌ترین روش‌های شکنجه قرار می‌گرفتند و به زندان می‌افتادند و تنزل درجه می‌یافتند. طبق اسناد، بسیاری از این زنان، زیر شکنجه‌ها از بین رفته و در گورستان دفن شده‌اند! جالب آنکه حتی شکنجه‌گران هم، زنان تربیت‌ شده سازمان بودند. خیلی خیلی محدود خانم‌هایی را داریم که در مقابل این قضایا مقاومت کرده باشند. البته برخی از آقایان هم اعتراض می‌کردند، ولی آنها هم با شدیدترین برخوردها سرکوب و در نهایت کشته می‌شدند. روی قبرشان در اردوگاه اشرف هم، نوشته شهید شده است! ولی اسناد کشته‌شدن‌شان بر اثر شکنجه، موجود است.
 
بلایی که منافقین بر سر زنان آوردند
در همین راستا، درباره سوءاستفاده منافقین از زنان، «علی مرادی» رئیس انجمن نجات استان سمنان چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آیه‌ای از قرآن کریم که دستاویز گروهک تروریستی منافقین فرقه رجوی بود، گفته بود: «این گروهک با اشاره به آیه قرآن تأکید می‌کردند زنان خود را طلاق بدهید و از این پس زنان‌تان حرام و بر رهبری حلال است و زنان خود را به رهبری پرتاب کنید. حوادث اخیر در کشور نشان داد هدف دشمن دختران جوان بودند و در واقع زنان حربه‌ای برای رسیدن به هدف‌های‌شان بود. آنها از «زن، زندگی، آزادی» حرف می‌زنند، در حالی که در سازمان آنان زن از کوچک‌ترین آزادی برخوردار نیست و ارتباطات از لحاظ فحشا و کثیفی زبانزد است. همین کافی است که نگاهی بیندازیم به ازدواج رجوی با سوءاستفاده و ازدواج‌های اجباری.»
 
پس از «مرصاد» چه شد؟
«هادی شعبانی» دبیر انجمن نجات استان مازندران هم با اشاره به سوءاستفاده گروهک از زنان و احساسات آنها می‌گوید: «سال ۱۳۶۸ بعد از شکست در عملیات مرصاد، ایدئولوژی جدید شکل گرفت و زنان و مردان کم کم از هم جدا شدند و طلاق احساسی و طلاق اجباری در سیستم فرقه‌ رجوی مورد توجه قرار گرفت و ستاد فرماندهی به زنان واگذار شد. همچنین گروهک تروریستی منافقین فرقه رجوی پس از شکست در عملیات مرصاد در ۱۳۶۸ سیستم مردسالار را به زن‌سالار تبدیل کرد. حتی کار به جایی رسید که دیگر نمی‌شد با زن‌ها یک‌جا باشیم، یا به عنوان یک مرد کنار زن در تاکسی بنشینیم. در حالی که در ایران این مسائل اصلاً وجود ندارد.»
 
باز هم سوءاستفاده از زنان
«امیر خان‌زاده» درباره نقش زنان در عملیات مرصاد به سرکردگی مریم رجوی گفته است: «یکی از شگرد‌های سازمان مجاهدین خلق در جذب اعضای جدید، دادن مسئولیت‌های اجتماعی رده بالا به زنان در ظاهر، اما استفاده ابزاری از زنان در واقع بود.» خان‌زاده قرار گرفتن مریم رجوی به عنوان پیش‌نماز در صف‌های مختلط نماز جماعت و ازدواج زودهنگام او با مسعود رجوی برخلاف آیین اسلام مبنی بر نگه‌داشتن سه ماه عده برای یک زن مطلقه را نمودهایی عینی از اسلام التقاطی منافقین و نادیده گرفتن نقش زنان در خانواده دانست و افزود: «در عملیات مرصاد هم، نوع چینش اعضا در تیم‌های 5 تا 7 نفره و به صورت مختلط بود و این نشان می‌داد که آنها باز هم می‌خواهند از احساسات زنان در پیشبرد اهداف خود بهره‌برداری سوء نمایند.»
 
سخن آخر
رجوی از حربه سرکوب درونی برای ماندگاری نیروها در گروهک زیاد استفاده می‌کرد و شکست سنگین مرصاد با یک هزار و ۳۰۰ کشته و ۹۰ درصد مجروح و از بین رفتن یا به غنیمت گرفته شدن سلاح و ادوات جنگی لشکر منافقین از سوی جمهوری اسلامی، رجوی را زمین‌گیر کرد. این در حالی است که منافقین در جریان انقلاب اسلامی به دنبال ایجاد بدبینی مردم نسبت به مسئولان کشور بود و هم اکنون نیز با داعیه‌داری شعار «زن، زندگی، آزادی» و سوار شدن بر موج احساسات و ایجاد بدبینی در بین جوانان کشور، به دنبال ضربه زدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است.
نام:
ایمیل:
نظر: