صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  تاریخ >> صفحه تاریخ
تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۳  ، 
شناسه خبر : ۳۴۹۷۲۹

مردادماه ایامی است که پهلوی پدر و پسر به درک واصل شدند. هر دوی آنها در حالی مردند که بیرون از ایران بودند و در فلاکت و بدبختی و دربه‌دری به سر می‌بردند. آنها پس از سال‌ها ظلم و ستمی که بر ملت روا داشتند، مجبور شدند از کشور فرار کنند و در بدترین اوضاع روزهای پایانی عمرشان را به سر بردند. «ریچارد استوارت» نویسنده کتاب «در آخرین روزهای رضاشاه» درباره ماجرای فرار رضاخان نوشته است: «رضاشاه و خانواده‌اش در شب 25 شهریور 1320 وارد اصفهان شدند و در منزل سرتیپ شعری، فرمانده پادگان این شهر مستقر شدند. فردای آن روز (26 شهریور) آنان رهسپار منزل كازرونی از ثروتمندان شهر كه از مریدان شاه بود، شدند. پس از چند روز توقف در این مكان در روز 30 شهریور وارد یزد شدند و در منزل هراتی و همچنین سرهنگ پاشا مبشر اقامت كردند. در روز 31 شهریور رضاشاه و همراهان وارد رفسنجان شدند و ناهار را در این شهر خوردند و سپس به سوی كرمان به راه افتادند. آنان به منزل ابوالقاسم هرندی از خان‌های شهر وارد شدند. در این شهر رضاشاه به بیماری عفونی گوش درد مبتلا شد و خواست چند روز اقامت كند؛ ولی با مخالفت كنسول انگلیس مواجه شد كه اصرار داشت وی و همراهانش هر چه سریع‌تر از كشور خارج شوند. رضاشاه با عصبانیت خطاب به كنسول انگلیس گفت: «كجا بروم‌، من حتی 5 ریال پول در جیبم ندارم.» كنسول گفت:«نگران نباشید همه مخارج سفر شما تأمین شده و بعداً از پسرتان وصول خواهد شد.» رضاشاه مایل بود حال كه مجبور به خروج از كشور است، در بمبئی چند هفته اقامت كند و سپس رهسپار آمریكای جنوبی شود؛ ولی وی نمی‌دانست كه در انتخاب مقصد مسافرت خود نیز اختیاری ندارد. شاه و همراهان پس از چهار روز اقامت در كرمان، به ناچار عصر روز چهارم مهر به طرف بندر عباس حركت كردند. شب را در سیرجان ماندند و ظهر روز بعد در دهكده حاجی‌آباد ناهار خوردند و در ساعات شب به بندر عباس رسیدند. رضاشاه شب را در یكی از ساختمان‌های ارتش به سر برد؛ ولی به خانواده‌اش گفت در كشتی مسافربری انگلیس‌ـ هندی «بندرا» كه قرار بود فردا آنان را به سوی بمبئی ببرد، استراحت كنند. روز 5 مهر رضاشاه لباس نظامی را به در آورد و برای اولین بار لباس شخصی به تن كرد و وارد كشتی شد. فریدون جم و سایر درباریان و همراهان غیر از خانواده رضاشاه در اینجا از وی جدا شدند و كشتی ساعت 8 صبح به سوی بندر بمبئی در هند به راه افتاد و در داخل كشتی ارتباط رضاشاه و هیئت همراه با جهان خارج قطع شد.»

نام:
ایمیل:
نظر: