صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  تاریخ >> صفحه تاریخ
تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۸  ، 
شناسه خبر : ۳۴۹۸۰۸

امپراتوری «اینکا»، یکی از بزرگ‌ترین حکومت‌های مستقر در قارّه سرخ بود که از قرن دوازدهم آغاز شد و تا حضور اسپانیایی‌ها در قرن شانزدهم ادامه یافت. پادشاهان اینکا، پس از آنکه قبایل «آیمارا» را مطیع و منقاد خویش کردند، در کوسکو مستقر شدند و این شهر را پایتخت امپراتوری اینکا کردند. امپراتوری اینکا در اوج عظمت خود 25 میلیون جمعیت داشت و تا حدودی تمامی سرزمین‌های فعلی بولیوی، پرو، اکوادور، شیلی شمالی و قسمتی از آرژانتین را دربر می‌گرفت. مرکزّیت آن در سرزمین کنونی پرو بود.
پرو کشوری است در آمریکای جنوبی که پایتخت آن «لیما» است. این کشور از شمال با اکوادور و کلمبیا، از شرق با برزیل، از جنوب شرقی با بولیوی، از جنوب با شیلی و از غرب با اقیانوس آرام هم‌مرز است. پرو گذشته از اینکه مهد امپراتوری اینکا شناخته می‌شود، وطن شمار زیادی از بومیان قارّه آمریکاست؛ از این رو، پرو کشوری با پشتوانه غنی تاریخی و فرهنگی است.
در سال 1531 میلادی، ماجراجوی اسپانیایی، فرانسیسکو پیزارو، با سه کشتی پاناما را به قصد پرو ترک کرد. او با شنیدن اخبار تحریک‌کننده، درباره ثروت اینکاها، دولت اسپانیا را قانع کرد تا وسایل سفر بهتری برای اکتشاف در اختیار او قرار دهند.
اسپانیایی‌ها در راه فتح پرو با بومیان جنگیدند که در یکی از این جنگ‌ها در سرزمین کاکو‌نامی، از غارت بومیان غنایم بسیار به دست آوردند. در ادامه راه، باز هم به مدت چند ماه گرفتار جنگ بودند تا توانستند، قبایل برخی سرزمین‌های سر راه را فرمان‌بردار خود کنند و سرانجام برای فتح پرو و غارت امپراتوری اینکا لشکرکشی کنند.
شرح این لشکرکشی را یک کشیش چنین نوشته است: «به چشم خودم دیدم که دست‌های سرخ‌پوست‌ها را قطع می‌کردند. دماغ و گوش آنها را از زن و مرد می‌بریدند. سگ‌های درنده را به جان آنها می‌انداختند تا آنها را پاره کنند. خانه‌ها را آتش می‌زدند. بچه‌ها را از سینه مادر کشیده و پرتاب می‌نمودند. ملت اینکا از برق توپ‌ها و منظره سوارها به قدری ترسیده بود که به فکر دفاع نیفتادند. پادشاه اینکا را اسیر کردند و بعد از اینکه برای نجات خود تلی از طلا به آنها داد باز او را به مرگ محکوم کرده و خفه نمودند.»

نام:
ایمیل:
نظر: