در هیچ برههای از تاریخ ایران به اندازه هشت سال دفاع مقدس، مردم به کربلا و محرم و امام حسین(ع) متوسل و متصل نشدهاند. این یک واقعیت است؛ از این رو میتوان گفت جنگ تحمیلی فقط عرصه نبرد با دشمن نبود؛ بلکه مدرسه و دوره آموزشی خودسازی نیز بود که رزمندگان اسلام ضمن نبرد با استکبار، به پرورش روح و تحکیم اعتقادات خود اقدام میکردند. درسهایی که از پای مکتب محرم سرچشمه میگرفت، دو جنبه داشت یکی اینکه آب خنک زلالی بود برای رزمندگان اسلام و دیگر آنکه گلوله آتشی بود بر جان بعثیها و مستکبران جهانی.
شاید این سؤال برای ما وجود داشته باشد که چطور رزمندگان اسلام محرم و دفاع مقدس را با هم تلفیق کرده بودند و هم مقاومت را پیش میبردند و هم درسآموزی پای مکتب سیدالشهداء(ع) را؟ کتاب «پیروزی خون بر شمشیر در محرم» به قلم سعید پورداراب، به همین موضوع و به روزهای محرم سال 1361 اختصاص دارد. نویسنده در این کتاب حلقه اتصال سال 61 کربلای امام حسین(ع) را به سال 61 دوران دفاع مقدس گره زده است.
این کتاب جلد بیستوهفتم از مجموعه کتابهای «تقویم تاریخ دفاع مقدس» است که در مرکز پژوهشهای دفاع مقدس با تلاش محققان و مؤلفان تهیه و تدوین شده و شامل همه حوادثی است که در آبانماه (محرم) سال 1361 در جبهههای نبرد و سایر مناطق کشور روی داده و دربرگیرنده تمام حوادث و اطلاعات مربوط به عملیات محرم در مراحل گوناگون از شروع تا پایان است. نویسنده برای جمعآوری این اثر، از همه اسناد و مدارک موجود و کتب منتشره و رسانههای داخلی و خارجی و اخبار خبرگزاریهای داخلی و خارجی بهرهبرداری کرده است. به گونهای که مجموعه تهیه شده مستند و منطبق با واقعیتها و براساس مدارک است. کتاب پیروزی خون بر شمشیر در محرم، بخشی از کارنامه فعالیتهای مرکز پژوهشهای دفاعمقدس نزاجاست که در زمینه تاریخنگاری جنگ فعالیت دارد.
در مقدمه کتاب آمده است: «نام بسیاری از عملیاتهای بزرگ دفاع مقدس و رمز برخی از آنها با اشخاص و وقایع حادثه کربلا ارتباط دارد که نشان از تأثیر و نفوذ بیبدیل این فرهنگ در میان رزمندگان اسلام است. ملت ایران نیز جبهههای جنگ را عرصه نبرد نیروهای خیر با جنود شیطان میدانستند و مشخصاً با بازآفرینی حادثه کربلا در اذهان خویش، صدام (رئیسجمهور عراق) را «یزید» زمان میخواندند.
در آبان ماه 1361، عملیات محرم در سه مرحله و طی حدود پنج روز به اجرا درآمد. در مرحله اول عملیات؛ رزمندگان اسلام ارتفاعات 400، 298، پل چمسری و حوزه نفتی عنبران را آزاد کردند و در مراحل دوم و سوم نیز اهدافی را تصرف نمودند. فرماندهان نظامی ایران، بغداد و بصره را دو هدف استراتژیک برای تصرف میدانستند که بغداد، هدف نهایی جنگ بود و بصره، هدف میانمدت به شمار میرفت.
با انجام عملیات محرم، تا اندازهای جو ناشی از برخی ناکامیهای عملیات رمضان در جبهه خودی تغییر پیدا کرد و نیروهای پرتوان ما نسبت به عملیاتهای بعدی امیدوارتر شدند.»