صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  فرهنگ >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۵  ، 
شناسه خبر : ۳۴۹۸۱۸
پایگاه بصیرت / حجت‌الاسلام سیدمحمدحسین طاهایی
چه آن زمان که پس از رحلت پیامبر اعظم‌(ص) واقعه غدیر فراموش شد و چه آن روز که ریاست عامه جامعه از امام مجتبی(ع) به معاویه منتقل شد، تا زمان صادقین(علیهما سلام) برای عموم مسلمانان فرض وجود یک مکتب عمیق و عریق به نام تشیع در میانه جهان اسلام دشوار بود.  در واقع، مذهب شیعه به تدریج قوام یافت و توانست در ابعاد عقاید و اخلاق و احکام از مذاهب دیگر تمایز یابد. این قوام و تشخص را اهل بیت(ع) در قامت یک فرمانده و رهبر ایدئولوژیک ایجاد کردند و در هر دوره راهبرد جدید متناسب ارائه دادند؛ ولی روشن است که هیچ یک از راهبرد‌های ایشان تنها با کنش خود حضرات تجلی نمی‌یافت، بلکه نیاز به نخبگان و خواصی بود که فرمان امام را به وسیله تبلیغ و تبیین در بستر جامعه محقق کنند. مناسب است در اینجا راهبردهای کلان ائمه(ع) و نیز نمونه‌هایی از فعالیت‌های یاران  ائمه هدی در اینجا ذکر شود:
1ـ امام مجتبی(ع): ایجاد جریان اجتماعی پنهان معارض نسبت به خلفا و باور به مبانی اندیشه اهل‌بیت(ع). سلیمان صرد خزاعی و جمعی از محبان مرام امام علی(ع) که با آتش درونی خود آماده بودند معاویه را تا شام تعقیب کنند، از امام مجتبی(ع) دستور گرفتند که بروند و در کوفه جریان اجتماعی حامی اهل‌بیت(ع) و دشمن اموی تربیت کنند و ایشان را مقاوم سازند.(انسان 250 ساله، ص 123)
2ـ امام حسین(ع): تشخُّص و تمایز سیاسی جریان اجتماعی به وجود آمده از نظام مسلط خلفا: این راهبرد با شهادت امثال حُجر بن عدی، عمروبن‌حَمِق، میثم تمار، هانی‌بن‌عروه و در آخر سیدالشهداء(ع) پیگیری شد.
۳‌ـ امام سجاد(ع): شکست خفقان فراگیر پس از شهادت سیدالشهدا‌ء(ع) و احیای مرجعیت معنوی و اجتماعی اهل‌ بیت(ع) در قامت یک جریان معارض خلفا. حدیث مشهور «ارتدَّ الناس بعد الحسین الا ثلاث ...»(الاختصاص، ص 64) کاملاً خفقان اجتماعی و انفعال محبان ائمه(ع) را نشان می‌دهد. در این عرصه یاران با وفای حضرت، مانند یحیی‌بن‌ام‌طویل در مسجد مدینه خطاب به کسانی که به دلیل ترس از یاری ائمه(ع) دست کشیده بودند، با صدای بلند فریاد می‌زد: «كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ».
4ـ امام باقر و امام صادق(ع): تشخُّص بُعد فقهی و تولید سبک زندگی متمایز شیعه. امام صادق(ع) فرمودند: خدا زراره را رحمت کند اگر او و امثال او نبودند، احادیث پدرم از بین می‌رفت.(وسائل‌الشیعه، ج27، ص144)
5ـ امام کاظم(ع): ایجاد انتظام اجتماعی به وسیله شبکه وکالت: پس از تمایز جریانی و سبک زندگی شیعیان لازم بود برای ایجاد تحرکات اجتماعی در آینده یک انتظام اجتماعی میان شیعیان حاصل شود. اصحاب خاص حضرت در هر منطقه افراد تحت نفوذ خود را نسبت به فرامین امام توجیه و آنها را در جهت منویات حضرت مدیریت می‌کردند.
6ـ امام رضا تا امام عسکری(ع): رشد مناسک و تشخُّص اجتماعی. تا این زمان شیعه یک جریان اجتماعی معارض و زیرزمینی بود که با حفظ چند لایه امنیتی فعالیت می‌کرد؛ ولی از این زمان به بعد لازم بود شیعیان از لحاظ اجتماعی تشخُّص یابند و وزن و گستره مکتب تکامل یافته خود را به رخ جامعه بکشند؛ لذا مناسک شیعی مانند زیارت اربعین، زیارت غدیریه، زیارت جامعه کبیره و... به فرمان حضرات از سوی اصحاب ایشان تبلیغ شد و گسترش یافت.
با این توضیحات روشن شد که راهبردهای ائمه(ع) دقیق و کارگشا بود؛ ولی بدون تبلیغ و تبیین علما و اصحاب و نیز فداکاری و ایثارهای بی‌دریغ ایشان هرگز مذهب جعفری نمی‌توانست در میان هژمونی و سلطه فرهنگی و سیاسی مکتب عامه رشد و نمو یابد و تمایزات مشخصی میان خود و مکاتب دیگر به وجود آورد.
برای خواننده گرامی کاملاً قابل تصور است که رشد و ترقی یک جریان اپوزیسیون که خلفا را غاصب و امام خود را خلیفه بر حق می‌داند، در سایه چه خطرها و فشارهای باورنکردنی صورت‌گرفته است. حال اگر این گروه معارض بتواند در یک حوزه حساس جغرافیایی حکومت تشکیل دهد و سپس با امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری متعدد علیه طواغیت عالم به پاخیزد، چه هجمه‌ها و فشارهای مضاعفی را متحمل خواهد شد. در اینجاست که اهمیت و حساسیت عمل مبلغان با توجه به اینکه اصولاً رشد و نمو این مکتب تبلیغ‌پایه است، دوصدچندان می‌شود. اکنون نسبت به مکتبی که با تبلیغ حیات و تشخُّص یافته و برای ادامه بقای خود و جلوگیری از استحاله فرهنگی در هنگامه دشمنی‌ها به علت محدثه خود نیاز مبرم دارد، رهبر معظم انقلاب می‌فرماید: «درباره تبلیغ نگرانم». این هشدار به علاوه فتوای صریح وجوب فوری و قطعی جهاد تبیین می‌رساند که از واجبات کفایی مسلم دوره ما پیگیری این امر مهم در قالب و قامت روحانیت معظم است؛ چراکه اصالتاً مسئولیت دین مردم با ایشان است.
نام:
ایمیل:
نظر: