صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  تاریخ >> صفحه تاریخ
تاریخ انتشار : ۰۱ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۳  ، 
شناسه خبر : ۳۵۰۲۳۷
پایگاه بصیرت / سیدمهدی حسینی
جمهوری اسلامی ایران اواخر تابستان سال 1360  بار دیگر در زیر ضربات سخت قرار گرفت و نفوذی‌های گروهک‌های تروریستی در این هنگام به جد درصدد ترور مسئولان بودند. همان‌طور که در مباحث قبل اشاره شد، دولت تازه‌تأسیس آقای باهنر عزم راسخ خود را جزم کرده بود که با فعالیت‌های مضاعف آسیب‌های وارد شده به نظام را جبران کند و افزون بر آن، اداره امور کشور را به سرعت رو به جلو ببرد. به این ترتیب، روند پیشرفت طبق برنامه سرعت گرفت که این مسئله برای دشمنان انقلاب، به ویژه گروهک‌های ملحد و منافق قابل تحمل نبود؛ بنابراین با به‌کارگیری نفوذی‌های‌شان طرح انفجار و ترور شخصیت‌های مؤثر کشور را در دستور کار قرار دادند. در اینجا برای اینکه بتوانند به هر نحو ممکن نظام جمهوری اسلامی را ساقط کنند، به شهادت رساندن حضرت امام خمینی(ره) را در برنامه‌شان لحاظ کردند. در همین راستا، عنصر مزدور و نفوذی ریاکاری را به نام «مسعود کشمیری» با زد و بندها و با استفاده از اشخاص موجه در دفتر کار آقایان رجایی و باهنر به عنوان منشی نشاندند که وی حتی در مواقعی لباس مقدس سپاه پاسداران را می‌پوشید. این نفوذی خبیث با این ترفندهای منافقانه توانست رضایت آقای رجایی را جلب کند تا جایی که بعضی اوقات کارکنان نهاد ریاست‌جمهوری نماز ظهر و عصر را به کشمیری اقتدا می‌کردند. 
پس از تشکیل دولت آقای باهنر، برای شروع کار تصمیم بر این شد که آقایان رجایی و باهنر و همراهان‌شان جلسه‌ای در جماران در محضر امام خمینی(ره) داشته باشند و از رهنمودهای امام بهره‌مند شوند. به همین مناسبت کشمیری، این عنصر نفوذی منافقین بمب انفجاری را در کیف دستی خود جاسازی می‌کند تا به اسم اسناد محرمانه به جلسه ببرد. وقتی این جمع به محل بازرسی ورود بیت امام(ره) می‌رسند، اعضای سپاه پاسداران که مسئولیت حفاظت آنجا را برعهده‌ داشتند، تمام وسایل افراد و اشخاص را بازرسی می‌کنند. وقتی نوبت به کشمیری می‌رسد، وی از باز کردن کیف امتناع می‌کند و در برابر پاسداران مقاومت نشان می‌دهد؛ حتی آقایان رجایی و باهنر هم به پاسداران توصیه می‌کنند که بلامانع است و از بازرسی صرف‌نظر کنند؛ اما پاسداران اجازه نمی‌دهند. کشمیری هم می‌دانست که در صورت چنین اتفاقی نقش نفوذی و مأموریت او افشا می‌شود، لذا نمی‌گذارد کیف باز شود و با ترفند عصبانیت از قسمت کنترل اول خارج می‌شود و به نوعی با قهر برمی‌گردد؛ چون تصمیم داشت این کیف حاوی بمب انفجاری را در آن جلسه جاسازی کند و خودش هم به بهانه‌ای خارج شود و با انفجار آن، حضرت امام(ره)، رجایی، باهنر و افراد همراه جملگی به شهادت برسند تا به تعبیر خودشان رأس نظام را زده باشند. سرانجام امداد غیبی یار امام و امت حزب‌الله شده و این طرح خنثی می‌شود. در روند انقلاب نفوذی‌ها همواره به دنبال شخصیت‌های رأس نظام بودند و حضرت امام خمینی(ره) مرتب خطر نفوذی‌ها را یادآور می‌شدند. در واقع، نظام جمهوری اسلامی از جریان نفوذی‌ها ضربات سنگینی خورده است و ضرورت شناخت، بررسی و تحلیل آنها بر کسی پوشیده نیست؛ اما ضریب آگاهی مردم نسبت به این جریان خطرناک خیلی بالا نیست و کار فرهنگی و تحقیق جدی را می‌طلبد.
نام:
ایمیل:
نظر: