صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۲۹ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۶  ، 
شناسه خبر : ۳۵۱۰۸۱

تاریخ ایران اسلامی در هشت سال دفاع مقدس در برابر تجاوز دشمن بعثی و بعضاً تجاوز کل استکبار جهانی علیه انقلابی مردمی و نوپا پر از ماجراها و رویدادهای واقعی است که هر روز و هر صحنه‌اش می‌تواند اثری جهانی و مفتخر خلق کند. روزهایی که رزمندگان اسلام با دست‌های خالی و با سلاح و مهمات زنگ زده به جا مانده و به عبارتی با تمام توان و جان خود مقابل دشمن ایستادند و اجازه تجاوز به دشمن بعثی ندادند.

آغاز ماجرای ژانر دفاع مقدس

این تاریخ پر ماجرا در عرصه سینما هم یکی از ژانرهای جذاب و ارزشمند در عرصه ملی است‌؛ به گونه‌ای که طی سال‌های آغازین جنگ تاکنون چه در حوزه سینمای ارزشمند مستند و چه در عرصه فیلم داستانی و سریالی هم مخاطبان بسیاری داشته و هم کارگردانان بسیاری، همچون مرحوم رسول ملا‌قلی‌پور، ابراهیم حاتمی‌کیا، مسعود کیمیایی، سیروس مقدم، کمال تبریزی، محمدحسین لطیفی، احمدرضا درویش، محمدعلی باشه آهنگر، جمال شورجه، مجتبی راعی، رخشان بنی‌اعتماد و... به سوی ساخت آثار قابلی در این عرصه سوق داده تا به شیوه‌های مختلف و از زوایای گوناگون به سوژه بزرگ دفاع مقدس بپردازند. با این حال، سینمای دفاع مقدس با فراز و نشیب‌ها و افت و خیزهای بسیاری از همان آغازین سال‌های شروع کار آن تاکنون مواجه بوده است.

سال‌های پر ماجرا و پر محتوا

با این حال سینمای دفاع مقدس از دهه ۶۰ تاکنون فراز و فرودهای بسیاری از سر گذرانده است. چنانچه به تحلیل منتقدان سینمای دفاع مقدس، در ابتدای دهه ۶۰، یک گونه سینمایی مستقل نبود؛ بلکه بیشتر مأمنی برای فیلم‌سازانی بود که دغدغه اجتماع داشتند. در آن سال‌ها، سینمای ایران پذیرای دو دسته فیلمساز بود: یک دسته، کسانی که از سینمای قبل از انقلاب آمده بودند و می‌خواستند به واسطه ساخت آثاری با محوریت جنگ، تطهیر شده و به دامن فیلم‌سازی در نظام جدید ایران بازگردند و دسته دوم، جوانان خلاقی که تازه به ناوگان سینمایی کشور افزوده شده بودند. به همین دلیل جنگ، وجه غالب سینمای ایران به ویژه در نیمه نخست دهه ۶۰ بود و بیشترین آثار سینمایی با هر درونمایه و فیلمنامه ضعیف و قوی در این دوره ساخته می‌شود.

سال‌های بی‌فروغ

در نیمه دوم دهه ۶۰، کشور در مسیر آبادانی قرار می‌گیرد و سینمای ایران به واسطه چند حضور بین‌المللی، توانست تقسیم‌بندی‌هایی در حوزه ژانرهای سینمایی داشته باشد؛ همان اتفاقی که بعداً به سینمای گلخانه‌ای تعبیر می‌شود. باید اذعان داشت به دلیل برخی مسائل دفاع مقدس و کودک؛ دو ژانر مورد علاقه کارگردانان در این سال‌ها بود که می‌خواستند در سینمای اجتماعی فعالیت کنند؛ به همین دلیل در نیمه دوم دهه ۶۰ و تا حدودی در نیمه نخست دهه ۷۰، شاهد درخشان‌ترین آثار حوزه سینمای کودک هستیم. برخی کارگردان‌ها در آن سال‌ها کار کودک انجام دادند که دیگر تا به امروز هرگز به سمت آن نرفتند. همین مؤلفه به صورت کج‌دار و مریز درباره سینمای دفاع مقدس نیز اتفاق افتاد.

از رسول تا ابراهیم

مسلم است که در نیمه دوم دهه ۶۰، بیشترین کارگردانانی که به سینمای دفاع مقدس وفادار ماندند، همان نسل جدیدی بودند که در هیاهوی پس از انقلاب و آغاز جنگ وارد حوزه سینمایی کشور شدند؛ جوانان زیر ۳۰ سال که حضور میدانی در جبهه داشته و به مدد خلاقیت‌های فردی، روایت‌هایی ناب از این رخداد عظیم به تولید آثار شگرفی در حوزه دفاع مقدس دست زدند؛ افرادی همچون رسول ملاقلی‌پور و ابراهیم حاتمی‌کیا.

سال‌های روایتگری دفاع مقدس

در دهه ۷۰، فضا برای کار در سینما بازتر می‌شود. گونه‌ها با تعدد آثار همراه می‌شوند و حتی گونه اکشن که در دهه ۶۰ و حتی امروز، حلقه مفقوده سینمای ملی بود و هست، با کثرت آثار همراه شده و مردم هم استقبال خوبی از این گونه به عمل می‌آورند. این اتفاق در نیمه نخست دهه ۷۰، نمود بیشتری دارد. البته سینمای دفاع مقدس در این نیمه، بیشتر در همان مسیر روایت‌گری دهه ۶۰ قرار دارد. در این سال‌ها دوربین سینمای جنگ، در همان میدان‌های نبرد باقی مانده و از همان فرمول عملیاتی برای روایت بهره می‌برد.

جای خالی سنگر و خاکریز

اما در دهه‌های بعدی سینمای دفاع از نمادهای اصلی جنگ، یعنی خاکریز، سنگر و جبهه فاصله می‌گیرد و بیشتر به سراغ آدم‌های به جای مانده از جنگ مانند فیلم آژانس شیشه‌ای حاتمی‌کیا می‌رود. «نسل سوخته» و« قارچ سمی» ملاقلی‌پور هم حاصل نگاه انتقادی به آدم‌های به جا مانده از جنگ و سوء‌استفاده‌های آنان از آن رخداد عظیم است. بعد از آن در نیمه دوم دهه ۷۰ این سینمای جذاب به تولیدات حداقلی می‌رسد و بسیاری از تولیدات نیز نمی‌توانند جریان خاصی را به هنگام نمایش و ثبت در تاریخ بیافرینند.

دم مسیحایی مهدی

اما درست در نقطه‌ای که سینمای دفاع مقدس بیش از هر زمانی با بی‌مهری و بی‌توجهی و نبود روایت‌های خلاقانه به آخر خط رسیده و مغفول مانده بود، موقعیت مهدی ظهور می‌کند و با دم مسیحایی خود به ژانر دفاع مقدس، شور خاصی در میان مخاطبان آثار دفاع مقدس ایجاد کرده و سبب جذب مخاطبان جدید به گیشه سینما می‌شود. فیلمی که روایت یک پوست‌اندازی کمال‌گرایانه در آغاز پنجمین دهه حیات ژانر دفاع مقدس به شمار می‌آید. چنان‌چه به گفته برخی منتقدان، قالب بیوگرافی اثر و ابتکارهایی که در شکل روایی و البته بصری فیلم به کار بسته شد، سهم قابل ‌توجهی در این موفقیت به شمار می‌آید؛ اتفاقی که حالا می‌توان از آن به حیات نوین سینمای جنگ در آغاز پنجمین دهه حیات خود تفسیر کرد. دفاع مقدس پر از سوژه‌های ناب و خاصی است که به نگاه‌های ویژه، نو و کمال‌گرایانه نیاز دارد تا ژانر پر مخاطب جنگ و روایت‌های اکشن آن به آثاری بی‌بدیل و فاخر برای عرضه در گیشه‌های بین‌المللی مبدل شود.

نام:
ایمیل:
نظر: