صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  پاسدار >> گزارش
تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۴  ، 
شناسه خبر : ۳۵۱۳۰۲
پایگاه بصیرت / گروه سپاه

مراسم رونمایی از آثار جدید انتشارات ۲۷ بعثت سپاه حضرت محمد رسول‌الله(ص) تهران بزرگ در سالن همایش مجموعه تالار‌های دوکوهه شرق سپاه تهران بزرگ برگزار شد.
حضور فرماندهان سپاه تهران بزرگ و سخنرانی «اسماعیل کوثری» و راوی کتاب از موضوعات مهم این مراسم بود.
اسماعیل کوثری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در این مراسم گفت: «درست در چنین روزهایی گزارش نیروهایی که در مرز مشغول بودند، به ما ‌رسید که از آرایش نظامی عراق برای شروع یک درگیری حکایت داشت. ما دائماً نامه‌ها و گزارش‌ها را به شورای عالی دفاع منتقل می‌کردیم. رئیس شورا هم بنی‌صدر بود و در جواب می‌گفت اینها فقط حرف است. سپاهی‌ها اصلاً نمی‌دانند جنگ چیست که می‌گویند می‌خواهد جنگ بشود. این در صورتی بود که تلویزیون عراق نشان داده بود، صدام در مجلس عراق توافق الجزایر را پاره کرده است، ولی بنی‌صدر به عنوان فرمانده کل قوا قبول نمی‌کرد. جنگ این چنین شروع شد. هیچ آمادگی نبود و این شد که ما روزهای اول واقعاً غافلگیر شدیم. ساعت نزدیک دو بعدازظهر ۳۱ شهریور بود که فرودگاه مهرآباد بمباران شد. من این را به جرئت بگویم که اگر حضرت امام(ره) نبودند، ما قسمت عمده‌ای از کشور را از دست می‌دادیم؛ چون خیلی از مسئولان ترسیده بودند، اما امام(ره) فرمودند، دزدی آمده و سنگی انداخته، حسابش را خواهیم رسید. خیلی‌ها ترسیده بودند که با این جمله آرامش پیدا کردند. ده ماه اول جنگ بنی‌صدر به عنوان فرمانده کل قوا طوری عمل می‌کرد که بین سپاه و ارتش اختلاف ایجاد می‌شد و بعد از فرار بنی‌صدر یک وحدت بسیار عالی بین ارتش و سپاه و جهاد و نیروهای مردمی ایجاد شد.
آن زمان حضرت آقا نماینده امام(ره) در شورای عالی دفاع بودند. ایشان تعریف می‌کرد در کارخانه‌ای در جاده کرج در حال صحبت بودم که صدای بمباران آمد. گفتند فرودگاه را زدند. رفتم بیت حضرت امام، دیدم آقای چمران هم آنجاست. گفتم اجازه بدهید که برویم جنوب. امام گفت بروید و این شد که رفتند ستاد جنگ‌های نامنظم را تشکیل دادند. همه کسانی که در زیارت عاشورا آرزوی یاری امام حسین(ع) را داشتند، در این مسیر حرکت کردند و ایستادند. اگر نه آن چیزی که دشمن می‌خواست سه روزه خوزستان را جدا کند و هفت روزه به تهران برسد، اما رزمنده‌ها با دست خالی بلایی سر دشمن آوردند که باید در تاریخ نوشت تا جوان‌ها بدانند که نسل قبل از آنها چه حماسه‌ها آفریدند و باعث افتخار و سربلندی شدند.»
حاج قاسم صادقی، راوی کتاب «لباس شخصی‌ها» در ادامه گفت: «میدان امام حسین(ع) که قبل از انقلاب فوزیه نام داشت، ده تا مشروب‌فروشی بود و همین طور ادامه پیدا می‌کرد تا برسد به خیابان پهلوی. آن زمان همه چیز باز بود و کسی هم مانع آن نبود. خدا را شکر می‌کنم که امام خمینی(ره) به داد ما رسیدند. امروز ده سال است که در دشت ذوالفقاریه در یک کانکس زندگی می‌کنم. حضرت آقا فرموده‌اند بروید دنبال کارهای نشدنی تا بشود. من هم بازنشسته بودم و می‌توانستم مثل برادرم تاجر بشوم.»
وی در ادامه گفت: «وقتی برای احیای یادمان دشت ذوالفقاریه اقدام کردم، یک بیابان بیشتر نبود. خیلی‌ها مانعم شدند. حتی مرا به دادگاه آبادان کشاندند تا جواب بدهم که چرا می‌خواهم آنجا را احیا کنم. گفتم چون فرهنگ شهدای ابتدای جنگ با شهدای میانه و آخر جنگ فرق می‌کرد و شهدای منطقه ذوالفقاریه از این دسته‌اند. اینها شهدایی بودند که قبل از انقلاب بساط و دسته‌ای داشتند و با آمدن امام به انقلاب پیوستند و جنگ که شروع شد، اینها اولین نفراتی بودند که به جنگ آمدند و بعد مسجدی‌ها آمدند.»
در ادامه این مراسم با حضور سرداران حسن‌زاده، بایرامی، یزدانی و محمد کوثری از راویان و نویسندگان و پژوهشگران این آثار قدردانی و مجموعه کتاب‌های جدید نشر ۲۷ بعثت رونمایی شد. عناوین این آثار به این شرح است: «لباس شخصی‌ها» نوشته جواد کلاته عربی، «رویای آمریکایی» به قلم گلعلی بابایی، «خروج از بن‌بست» نوشته یحیی نیازی، «شب بی‌قراری» نوشته شیرین زارع‌پور و «پهلوانان ماندگار» نوشته آزاده بوجاری صفت.

نام:
ایمیل:
نظر: