به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر رهبر معظم انقلاب، رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با جمعی از مسئولان نظام و میهمانان خارجی شرکتکننده در نشست وحدت فرمودند: «نظر قطعی جمهوری اسلامی این است که دولتهایی که قمار عادیسازی با رژیم صهیونیستی را برای خودشان سرمشق کار قرار میدهند ضرر خواهند کرد، باخت منتظر اینهاست؛ دارند اشتباه میکنند. به قول اروپاییها روی اسب بازنده شرطبندی میکنند. امروز وضع رژیم صهیونیستی وضعی نیست که مشوق نزدیکی به او باشد، نباید این اشتباه را بکنند.»
رهبر معظم انقلاب با اشاره به اینکه رژیم غاصب رفتنی است، فرمودند: «امروز نهضت فلسطین از همیشه این هفتادـ هشتاد سال سرحالتر است، امروز جوانان فلسطینی و نهضت فلسطینی، نهضت ضد غصب، ضد ظلم، ضد صهیونیسم امروز از همیشه با نشاطتر، سرحالتر، آمادهتر است که مشاهده میکنید و انشاءالله این نهضت به نتیجه خواهد رسید و همینطور که امام بزرگوار(رضوانالله علیه) تعبیر کردند از رژیم غاصب به سرطان، حتماً این سرطان انشاءالله به دست خود مردم فلسطین و نیروهای مقاومت در کل منطقه ریشهکن خواهد شد.»
همانطوری که رهبر معظم انقلاب اشاره کردند، وضعیت رژیم صهیونیستی به هم ریخته است و این روزها این رژیم به سمت اضمحلال میرود.
پس از انتخاب نتانیاهو به عنوان نخستوزیر رژیم صهیونیستی و طرح اصلاحات قضائی از جانب وی، اعتراضات داخلی در سرزمینهای اشغالی از جانب احزاب مخالف دولت شکل گرفت که تا به امروز نیز ادامه دارد. این وضعیت سبب شد که روندهای پسروی رژیم صهیونیستی در دو بعد داخلی و خارجی شدت یابد و کارشناسان را نسبت به پایان رژیم صهیونیستی همنظر کند؛ از این رو قصد داریم به مؤلفهها و نشانههای نابودی رژیم صهیونیستی اشاره کلی داشته باشیم.
به تازگی «عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه عربی «رأیالیوم» در مطلبی نوشته است، شش عامل اصلی در پس سقوط دولتها وجود دارد و بیشتر این عوامل در حال حاضر در رژیم اشغالگر اسرائیل موجود است:
اول: فروپاشی قانون و گسترش هرج و مرج؛ جایی که حاکم قادر به کنترل اوضاع و تحمیل اعتبار دولت و نهادهای آن نیست و تلاش نتانیاهو و دولتش برای تحمیل «اصلاحات» و تغییر قانون قضائی جرقهای بود که فتیله تظاهرات و ناآرامیها را روشن کرد.
دوم: از هم پاشیدگی ارتش، فرسایش دکترین آن، وقوع شورشها و امتناع از خدمت سربازی؛ آنچه امروز از سوی نیروهای ذخیره، به ویژه نیروی هوایی چه در اعتراض به دیکتاتوری دولت دست راستی و چه انصراف از خدمت سربازی و... شاهدیم، نشانهای از شکست دکترین ارتش رژیم اشغالگر است.
سوم: تشکیل ائتلافهای ضعیف و شکننده؛ اتحاد نتانیاهو با دو نفر از منفورترین افراد در رژیم اشغالگر و شاید جهان، یعنی «ایتامار بن گویر» وزیر امنیت داخلی و «بزالل اسموتریچ»، وزیر دارایی و مسئول امور اداری در سرزمینهای اشغالی که میخواهند فلسطینیها را بکشند، بسوزانند و اخراج کنند، یکی از بارزترین نمونههاست.
چهارم: اعمال سهگانه استبداد، یعنی سرکوب، انحطاط اقتصادی و حمایت از فساد؛ باید به خاطر داشته باشیم که نتانیاهو میخواهد ساختار قضائی را تغییر دهد تا اتهامات فساد علیه او حذف شود. «شهید یاسر عرفات» روزی به من گفت که با اکثر مردم و دولتها برخورد داشته و او فسادی بیشتر از آنچه در «اسرائیل» بود، پیدا نکرده است، و به من اطمینان داد که میتوان حتی رهبران اصلی آنها را خرید.
پنجم: وخامت اوضاع اقتصادی و اعتصابات همهجانبه کارگری؛ شاهد بودیم که این اعتصابات کنونی رژیم اشغالگر را فلج کرده و فرودگاههای آن را بسته است. همچنین ۲۰ مدیر بانکی نزد وزیر دارایی «اسموتریچ» رفتند و به وی هشدار دادند که فرار سرمایه در روزهای اخیر ۱۰ برابر شده است و همین موضوع در مورد مهاجرت شرکتهای فناوری و هوش مصنوعی به لندن، نیویورک، برلین و تورنتو در جستوجوی امنیت صدق میکند.
ششم: تشدید مهاجرت معکوس؛ بحرانهای حاکم بر اراضی اشغالی موجب شده است بخش گستردهای از صهیونیستهای ساکن این اراضی در فکر مهاجرت معکوس و بازگشت به موطن اصلی خودشان باشند.
در همین زمینه، مؤسسه آمریکایی IATI با همکاری یک شرکت صهیونیستی نتایج نظرسنجی جدیدی را منتشر کرد که بر اساس آن مشخص شد، ۹۰ درصد از کارآفرینان و مدیران اجرایی در بخش فناوریهای نوین رژیم صهیونیستی درصدد انتقال فعالیتهای خود به خارج از اراضی اشغالی به دلیل شرایط حاکم بر آن هستند.
کارآفرینان و مدیران بخش فناوری صهیونیستی اصلیترین عامل تصمیم خود برای ترک اراضی اشغالی را بحرانهای سیاسی رژیم صهیونیستی و نگرانی از ایجاد ناامنی در اثر این تنشهای سیاسی اعلام کردهاند.
این مؤسسه آمریکایی در ادامه گزارش خود با اشاره به درآمدهای مناسب اقتصادی رژیم صهیونیستی از فعالیت شرکتهای فناوری، تأکید کرده است که خروج این شرکتها میتواند اقتصاد اسرائیل را به شدت تحت تأثیرات منفی خود قرار دهد. وضعیت در بخشهای دیگر در اراضی اشغالی نیز اصلاً مناسب نیست و به تازگی جنبشی با حضور جوانان اسرائیلی اعلام موجودیت کرده که هدف آنان خروج از اراضی اشغالی با هدف زندگی با آرامش و امنیت بوده است. جوانان صهیونیستی معتقدند، سران سیاسی با مشغول شدن به درگیریها و تنشهای سیاسی هیچ توجهی به وضعیت آنها ندارند و بهترین راهکار برای مقابله با این وضعیت مهاجرت معکوس است.
گفتنی است، کارشناسان مؤلفههای دیگری را برای نابودی و اضمحلال رژیم صهیونیستی مطرح میکنند و این واقعیت را که این رژیم همانند یک اسب بازنده است، به وضوح نشان میدهند.
در کنار شش مؤلفه مطرح شده، میتوان به موضوعات دیگری هم اشاره کرد؛ از جمله الف: از بین رفتن قدرت بازدارندگی: سرویس اطلاعات نظامی ارتش رژیم صهیونیستی (امان) به تازگی هشدار بیسابقهای را به مقامات امنیتی و سیاسی و ارتش این رژیم در زمینه از دست رفتن قدرت بازدارندگی اسرائیل ارائه کرده است. در بخشی از این پیام هشدارگونه آمده است: «قدرت بازدارندگی اسرائیل در حال از بین رفتن است، تنشهای راهبردی تشدید شده و با توجه به تحولات اخیر در عرصه داخلی و خارجی نگرانی فوقالعادهای درباره بدتر شدن این وضعیت وجود دارد.» در این گزارش به این مسئله اشاره شده است که یکی از دلایل اصلی تضعیف جایگاه راهبردی رژیم صهیونیستی در ماههای اخیر این مسئله بوده که «دشمنان اسرائیل، در پی شکافهای ایجاد شده ناشی از موضوع اصلاحات قضائی، وضعیت اسرائیل را تضعیف شده ارزیابی کردهاند.»
ب: نداشتن ثبات سیاسی: از سال ۲۰۱۹ تاکنون پنج انتخابات در عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی برگزار شده است، در این سالها عمر کابینههای تشکیل شده بسیار کوتاهتر و ائتلافهای شکل گرفته نیز شکنندهتر از قبل شده است. این مسئله به سقوط سریع کابینهها منجر شده است. پیش از کابینه فعلی نتانیاهو، مخالفان وی، یعنی چپگرایان با ائتلافی که «نفتالی بنت» و «یائیر لاپید» آن را تشکیل دادند، مجبور شدند برای نخستینبار از حضور هشت حزب در کابینه ائتلافی استفاده کنند؛ احزابی که بعضاً با یکدیگر در دیدگاههای سیاسی و ایدئولوژیها نگرشی متفاوت داشتند. نتانیاهو نیز با جمع کردن جریانهای راستگرای افراطی از همه طیفهای آن توانست کابینه جدیدش را شکل دهد، تا جایی که در زمان تشکیل کابینه مدتی را به رفع اختلافات این جریانها که گرایشهای افراطی نیز دارند، اختصاص داد. این رخدادها طی سالهای اخیر، نشان میدهد بحران در عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی، مسئلهای نیست که با برگزاری انتخابات پیاپی یا تشکیل کابینه از جناحهای راست و چپ حل شود، بلکه معضل تا حدی جدی شده که راهکارهایی ریشهای را طلب میکند؛ راهکارهایی که اگر در زمان لازم به کار بسته نشوند، فروپاشی لانه عنکبوت را تسریع خواهند کرد. و دهها موضوع دیگر که میتوان از جمله عوامل اضمحلال و نابودی رژیم صهیونیستی برشمرد که با توجه به محدودیت واژگان امکان پرداخت وجود ندارد.
سخن آخر
واضح است که انسان عاقل در چنین وضعیتی به عادیسازی روابط خود با رژیم صهیونیستی فکر نمیکند. اگر کشوری از کشورهای منطقه به دنبال عادیسازی روابط خود با رژیم صهیونیستی پیش رود، به معنای پا گذاشتن در باتلاقی است که ممکن است این رژیم آن را نیز با خود غرق کند.
البته نباید فراموش شود که هر کشوری که در این مسیر گام برداشته، بدون شک با شکست و تضعیف برای آن کشور همراه بوده است. در همین زمینه میتوان به وضعیت مصر پیش و پس از عادیسازی رابطه با رژیم صهیونیستی اشاره کرد که سبب شد مصر که از نفوذ بالایی در جهان اسلام برخوردار بود، به یکباره هویت و ارزش معنوی خود را از دست داد و در شرایط فعلی تأثیر آنچنانی در معادلات منطقه ندارد. در واقع، مصر با عادیسازی، محبوبیت خود را در بین افکار عمومی کشورهای اسلامی از دست داد و بعضاً به عنوان کشوری که به آرمان فلسطین و جهان اسلام خیانت کرد، نام برده میشود.