هیچ چیز دلگرمکنندهتر از این نیست که در سختیها و گرفتاریها افرادی برای کمکرسانی بیایند که هیچ انتظاری از آنها نیست. در دوران هشت سال دفاع مقدس و در گرماگرم مبارزه با نیروهای بعثی، مردانی از کشور افغانستان به عرصه جهاد و مبارزه پا گذاشتند که مایه دلگرمی رزمندگان شدند. با وجود این تاریخچه، حیف است که در آتش تفرقه و جدایی بدمیم که قدرتهای شیطانی، مانند بریتانیا برای محکم کردن پایههای خود در منطقه به پا کردهاند.
حقیقت این است که مرزی بین کشورهای مسلمان نیست و هر مسلمان وظیفه دینی و شرعیاش ایجاب میکند که به داد مسلمان مظلوم برسد و اگر کسی کوتاهی و سهلانگاری کند، به تعبیر پیامبر اسلام(ص) از دایره مسلمانی خارج است: «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنادى يا لَلْمُسْلِمينْ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم»؛ هر کس صداى مظلومى را بشنود که از مسلمانان کمک مىطلبد و به کمک او نشتابد، مسلمان نيست. از همینرو برادران افغانستانی در دوران جنگ تحمیلی برادری را در حق ملت ایران تمام کردند و در آن دوران که بیش از ۸۰ کشور حامی مالی و نظامی نیروهای بعثی و در رأس آن صدام بودند، این برادران افغانستانی بودند که بر حسب احساس وظیفه دینیشان در عرصه جهاد و مقاومت دوشادوش برادران ایرانی در خط مقدم، دشمن بعثی را خسته کردند که بعدها در تیپی به نام «ابوذر» گرد هم آمدند تا روایت سلحشوری دلیرمردان افغانستانی برای دفاع از پرچم اسلام و انقلاب باشند.
این گروه از رزمندگان در تمرینات نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای کسب آمادگی و رویارویی با اشغالگران سرزمین خود آموزش دیده بودند و پس از حمله رژیم بعث عراق، حفظ نظام جمهوری اسلامی را مقدم بر دفاع از کشور خود قلمداد کردند و راهی مناطق عملیاتی جنوب ایران شدند. حضور داوطلبانه این رزمندگان در یگانهای گوناگونی، نظیر ۲۱ امام رضا(ع)، ۵ نصر خراسان و ۱۷ علیبنابیطالب(ع) قم رقم خورد.
برادران افغان در قالب تیپ ابوذر بین 2 تا 3 هزار شهید تقدیم انقلاب اسلامی ایران کردند. شهیدانی که برخی از آنها هیچ نام و نشانی از خود نداشتند و در گمنامی خود را به جبههها رسانده بودند. شهید «عبدالرحیم جمشیدی» نمونهای از این مجاهدان است که حجتالاسلام ظهیر مجاهد، عضو بخش فرهنگی تیپ فاطمیون درباره او میگوید: «پیکر شهید جمشیدی مدتها در معراج شهدا نگهداری میشد و عجیب این بود که هیچکس پیگیر احوالات او نبود. چون خانواده او در افغانستان بودهاند، پیکر این شهید بلاتکلیف در معراج شهدای تهران بوده، بعدها او را داخل یک آمبولانس میگذارند و به ورامین که محل اعزام شهید بوده، میفرستند. در راه آمبولانس تصادف میکند، در آمبولانس باز میشود و پیکر شهید بیرون میافتد. مهاجران افغانستانی که در آن اطراف بودهاند، برای کمک میآیند که در این بین یک نفر شهید را میشناسد و اینطور میشود که پیکر عبدالرحیم شناسایی میشود. ایشان در امامزاده عبدالله ورامین دفن شده است.»
یکی از علل حضور نیروهای افغانی در جنگ تحمیلی عشق و علاقه آنان به امام خمینی(ره) بوده است؛ به گونهای که نقل است شهید محمدعلی یعقوبی که از منطقه جاغوری افغانستان است، در دوران دفاع مقدس مادرش کمر او را بسته بود و گفته بود: «برو از امام خمینی دفاع کن.»