تهدیدات اسرائیل در شرایط فعلی نوعی رجزخوانی بی پایه است که هدفش ایجاد عملیات روانی علیه ایران و نیز هشدار به شرکای غربی حاضر در میز مذاکرات وین است.
طبق اعلام رسانه های صهیونیستی، «نفتالی بنت»، نخست وزیر و «بنی گانتز»، وزیر جنگ اسرائیل به ارتش دستور داده اند تا طرح های حمله علیه ایران را توسعه دهند. همزمان دستگاه های تبلیغاتی این رژیم ضمن ابراز نگرانی از نزدیک شدن ایران به بمب هسته ای، از زبان مقامات تل آویو، زبان به تهدید نظامی گشوده اند.
البته تهدیدات نظامی رژیم صهیونیستی تازگی ندارد، بلکه این رژیم بدون توجه به قواعد بین المللی همواره از ادبیات تهدید نظامی علیه ایران استفاده و برای مشروعیت بخشی به تهدیدات خود مدعی شده که ایران در پی تولید سلاح هسته ای و نابودی اسرائیل است.
«آویو کوخافی» رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی طی چند هفته گذشته با بخش های گسترده ای از طرح های عظیم نظامی برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران موافقت کرده و قرار است تمرینات مربوط به این حمله به زودی آغاز شود. نیروی هوایی، بخش اطلاعاتی، بخش عملیاتی و دیگر بخش های ستاد کل ارتش اسرائیل نیز در حال کار روی چند طرح حمله به ایران هستند.
حدود یک ماه پیش اسرائیل یک رزمایش تاکتیکی با نام رمز «کشتی نوح» برگزار کرد که ارتش برخی از کشورهای غربی در آن شرکت داشتند. تقریبا در همان زمان، ارتش اسرائیل میزبان یک رزمایش بزرگ نیروی هوایی نیز بود. هواپیماهای جنگنده اسرائیلی بر فراز صحرای نقب برای عملیاتی در یک سرزمین خیالی که یادآور ایران یا سوریه بود، تمرین کردند. اندکی بعد، احتمال وقوع جنگی ناگهانی در مرز با لبنان برای نیروهای احتیاط اسرائیلی شبیه سازی شد. در این حال اسرائیل از شرکای غربی خود خواست تا برنامه تخلیه اتباع خود در لبنان را برای احتمال رویارویی نظامی با حزب الله به روز کنند.
برخی ناظران بر این باورند که با گسترش تدریجی برنامه هسته ای ایران، خطر رویارویی نظامی که می تواند به کل منطقه سرایت کند، در حال افزایش است.
منابع دستگاه امنیتی اسرائیل اعلام کرده اند که اگر تحریم ها علیه ایران بدون توافق جدید برداشته شود، تهران ظرف شش ماه به توانایی تسلیحات هسته ای دست خواهد یافت. در این صورت اسرائیل چاره ای جز تعیین سرنوشت خود نخواهد داشت.
این در حالی است که دور هفتم مذاکرات هسته ای در وین نتیجه ای در بر نداشت و در دور هشتم مذاکرات نیز به رغم برخی خوش بینی ها، نشانی از پیشرفت به چشم نمی خورد.
در واقع، چه مذاکرات به نتیجه برسد و تحریم ها لغو شود و چه دچار بن بست شود، اسرائیل نگران است؛ زیرا معتقد است ایران در هر دو حالت کار هسته ای خود را به شکل مخفیانه ادامه خواهد داد.
اما از دیگر سو، تردیدهای جدی وجود دارد که آیا اسرائیل در حال حاضر توانایی حمله به برنامه هسته ای ایران را دارد؟ آیا سران تل آویو هزینه های ناشی از واکنش ایران و متحدان نیابتی آن را در جغرافیای مقاومت از عراق و سوریه و لبنان و فلسطین تا یمن محاسبه کرده اند؟
جالب آن که منابع صهیونیستی نیز به این واقعیت تلخ اعتراف کرده اند. برای نمونه نشریه تایمز اسرائیل اذعان کرده که مقامات اسرائیلی مرتباً خواستار مطرح شدن «تهدید نظامی معتبر» علیه تأسیسات هسته ای تهران شده اند، اما جنگ شدیدی که متعاقب آن برافروخته خواهد شد، کمتر مورد بحث قرار گرفته است.
این نشریه در ادامه نوشته است: پیش بینی های مربوط به جنگ با حزب الله و سایر شبه نظامیان متحد ایران در منطقه نگران کننده است: هزاران پرتاب بر روی مراکز جمعیتی اسرائیل فرود می آید، صدها نفر کشته و آسیب های شدیدی به زیرساخت ها وارد می شود.
نشریه جروزالم پست نیز با اشاره به توانمندی ایران در تولید تسلیحات هوشمند و مهمات هدایت شونده نقطه زن تاکید کرد اسرائیل در مخمصه راهبردی گرفتار شده و خود را در طول و عرض منطقه، مقابل ده ها هزار موشک نقطه زن و پهپاد پیشرفته و متنوع خواهد دید.
سوال دیگر این است که اسرائیل در صورت تصمیم به هر گونه حمله نظامی، تا چه حد از حمایت متحدان غربی و عربی خود بهره مند خواهد شد؟
ایالات متحده آمریکا هر چند اعلام کرده در صورت عدم موفقیت در مذاکرات، به سایر گزینه ها خواهد اندیشید، اما تا این جای کار تمایلی به گزینه نظامی ندارد. لذا اسرائیل اگر قائل به شروع حمله باشد باید به تنهایی وارد این معرکه شود.
در این حال، بسیاری از کارشناسان سیاسی و امنیتی آمریکا به دولت واشنگتن هشدار داده اند که لفاظی های اسرائیل مبنی بر حمله به ایران، خطری علیه منافع آمریکا محسوب می شود.
از طرفی، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به خوبی می دانند که حملات نامتقارن رژیم ایران چقدر دردناک بوده و در برابر آن چقدر آسیب پذیر هستند. بنابراین، باید به دقت بررسی کنند که آیا مثلا به ارتش اسرائیل اجازه پرواز بر فراز حریم هوایی خود را می دهند یا پایگاه هایی در اختیار آن قرار می دهند یا نه؟ و آیا چنین ریسکی ارزش تحمل خطرات حملات تلافی جویانه ایران را خواهد داشت؟
به همین دلیل است که به رغم نگرانی در مورد برنامه هسته ای ایران، کشورهای عربی در حال حاضر بر پیشبرد مذاکرات وین و نیز تنش زدایی و نزدیک شدن به تهران تاکید دارند.
مجموع این دلایل نشان می دهد تهدیدات اسرائیل در شرایط فعلی نوعی رجزخوانی بی پایه است که هدفش ایجاد عملیات روانی علیه ایران و نیز هشدار به شرکای غربی حاضر در میز مذاکرات وین است.
در سطح داخلی، دولت نوپای اسرائیل تلاش دارد وجهه افراطی خود را حفظ کند تا در مقابل رقبایی مانند نتانیاهو اصطلاحا کم نیاورد، زیرا نگران است که نتانیاهو دولت جدید را به ضعف در مقابل تهدید هسته ای ایران متهم کرده و یک جو تبلیغاتی سنگین علیه آن ایجاد کند. جالب آن که هراس از نتانیاهو حتی احزاب چپگرا و جبهه مشترک عربی را نیز به همراهی با سیاست ها و اقدامات دولت نفتالی بنت وادار کرده است.
نکته دیگر آن است که حتی اگر رژیم غاصب دست به حملات هوایی علیه تاسیسات هسته ای ایران بزند، کاری از پیش نخواهد برد، زیرا سایت های هسته ای ایران در نقاط مختلف کشور احداث شده و همانند دو سایت هسته ای سوریه و عراق نمی توان به آسانی آن ها را از بین برد؛ ضمن این که برخی از این سایت ها در عمق زمین ساخته شده و در برابر حملات احتمالی آسیب پذیر نیستند.
بنا بر این، رژیم صهیونیستی در عمل ترجیجا پروژه موسوم به «هزار خنجر» را به پیش خواهد برد که شامل ضربات ایذایی و محدود علیه ایران و به ویژه سایت های هسته ای می باشد. این گونه حملات تخریبی هر چند تاثیرات راهبردی ندارد؛ با این حال برای جلوگیری از جری تر شدن رژیم غاصب و نیز توقف تهدیدات توخالی، نیاز به واکنش های جدی و بازدارنده وجود دارد.