صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۵  ، 
کد خبر : ۳۴۲۳۹۳

چین یا آمریکا؛ کدام یک برای عربستان بهتر است؟

هیچ کشوری در منطقه غرب آسیا اعم از عربی و غیرعربی فاقد آن ارزش استراتژیکی و ژئوپولیتیکی است که ایران حتی در بدترین شرایط تحریمی، برای چین دارد و چینی‌ها نیز این واقعیت را به خوبی می‌دانند.

سفر شی جین پینگ رئیس جمهور چین به عربستان و دیدار با مقامات این کشور یکی از رخدادهای مهم سیاسی و دیپلماتیک در منطقه است که همچنان مورد  توجه محافل سیاسی و رسانه‌ای قرار دارد. هر کس از زاویه‌ای به تحلیل ابعاد مختلف این سفر می‌پردازد که با حاشیه‌های در رابطه با ایران همراه شده است. در این سفر سه روز دو بیانیه مشترک صادر شد که در هر دو بیانیه ادعاهایی علیه ایران مطرح شده است که با واکنش رسمی جمهوری اسلامی مواجه شده است. رئیس جمهوری اسلامی ایران نیز در دیدار با معاون نخست وزیر چین، موضع چین در سفر به عربستان را موجب گله‌مندی دولت و ملت ایران دانسته و خواستار جبران مسائل به وجود آمده شد.
در بیانیه اول که بین پکن و ریاض صادر شد دو کشور خواهان عدم دخالت ایران در امور داخلی کشورهای همسایه شدند. در بیانیه دوم نیز که بعد از پایان نشست سران شش کشور عربی حاشیه خلیج فارس و چین منتشر شد، طرفین حمایت خود را از تمام تلاش‌های صلح آمیز از جمله تلاش امارات برای دستیابی به راه حل مسالمت آمیز برای موضوع جزایر سه گانه تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی از طریق مذاکرات دو جانبه طبق قواعد حقوق بین‌الملل تایید کردند.
با توجه به اینکه امضای چین پای بیانیه‌ای که در آن ادعاهای ضدایرانی وجود دارد باعث ایجاد یک موج سنگین رسانه‌ای و روانی در موضوع چین شده است که با عناوین مختلف (خنجر از پشت چین به تهران، انتخاب ریاض به جای تهران توسط پکن، ترفند ضدایرانی چین و تعابیری از این دست) نام برده می‌شود، لذا به نظر می‌رسد ضروری تا نکات واقع‌بینانه‌ای در این خصوص مطرح شود.

1- برخی‌ها سفر رئیس جمهور چین به عربستان را به تغییر سیاست چین در قبال ایران تعبیر می‌کنند و معتقدند چین در حال جایگزینی عربستان به جای ایران در تعاملات منطقه‌ای خود در غرب آسیاست! چنین برداشتی از مبانی واقع‌بینانه‌ای برخوردار نبوده و نمی‌تواند تحلیل درستی باشد. سیاست خارجی چین در مقایسه با گذشته تغییری نکرده است و چین امروز همان چین سابق است که محاسبه‌گری، منفت‌گرایی و واقع‌بینی چهارچوب اصلی اقتصاد سیاسی این کشور در روابط بین‌الملل را تشکیل می‌دهد. چین همچنان به دنبال بیشینه‌سازی منافع و فرصت‌های اقتصادی خود از طریق گسترش و تعمیق روابط خارجی بوده و در این زمینه از هر کشوری که آماده همکاری با پکن باشد به گرمی استقبال می‌کند. تنها موضوعی که در اینجا وجود دارد این است که تحولات اخیر جهانی منطقه‌ای از جمله جنگ اوکراین و مسائل به وجود آمده در روابط ریاض – واشنگتن و بدبینی‌هایی که در دربار سعودی نسبت به اروپا و آمریکا در حال به وجود آمدن است، باعث توجه بیشتر چین به غرب آسیا و عربستان شده است. در واقع چین به این جمع‌بندی رسیده است که فضای بازی در منطقه غرب آسیا و کشورهای عربی برای پکن در حال بزرگ شدن است، لذا نباید از آن غافل شد و آن را از دست داد.

2- با اینکه عربستان خود را متحد منطقه‌ای آمریکا می‌داند اما در واقعیت ماجرا چیز دیگری است؛ عربستان گاو شیردهی بیش برای واشنگتن محسوب نمی‌شود. در دنیای امروز به ندرت شاهد روابط راهبردی بین کشورها و بازیگران سیاسی‌ِ دولتی و غیردولتی هستیم؛ روابط عمدتاً تاکتیکی است. عربستان به ویژه در دوره دولت بایدن این واقعیت را به خوبی دریافته است که عربستان جز یک ابزار، کارکرد و کاربرد دیگری برای کاخ سفید ندارد، بنابراین به دنبال ایجاد یک رقیب جدی در روابط خارجی خود برای آمریکا و اروپاست. بنابراین چین را گزینه خوبی در این زمینه تشخیص داده است. ضمن اینکه چین نیز که یک کشور پرجمعیت و پرخرج است و برای اداره اقتصاد و معیشت مردم خود نیاز به منابع مالی و غیرمالی خارجی دارد و در همین حال در یک رقابت تنگاتنگ با آمریکا به دنبال نشستن بر کرسی قدرت اول اقتصادی جهان است، هرگز فرصتی به نام علاقمندی عربستان برای توسعه روابط با پکن را از دست نمی‌دهد.

3- نکته بعدی اینکه حتی عربستان سعودی نیز که بیشترین سطح روابط سیاسی، اقتصادی، نظامی، امنیتی و ... را با آمریکا دارد به این باور رسیده است که نمی‌توان به آمریکا اعتماد کرد و کاخ سفید تکیه‌گاه مطمئنی برای ریاض نیست، لذا به دنبال یافتن جایگزین دیگری است. البته این موضوع در عین حال که عربستان را در مقابل تهدیدهای خارجی بیش‌ازپیش آسیب‌پذیر می‌کند چرا که چین برخلاف آمریکا در قبال شرکا و همکاران خارجی تعهدات امنیتی و نظامی نمی‌دهد، برای منطقه نیز یک فرصت ویژه محسوب می‌شود که با سرعت بیشتری می‌تواند حضور و مشارکت آمریکا در معادلات و تحولات منطقه را تضعیف کند.

4- منافع و امنیت ملی، تمامیت ارضی و مصادیق آن جزو خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران به شمار می‌روند که نسبت به آن‌ها حساسیت شدید وجود داشته و تعدی، حاشیه‌سازی یا فرافکنی درباره آن‌ها حتی از جانب کشورهای مسلمان، همسایه و دوست با واکنش مواجه می‌شود. در مورد اتفاقات اخیر نیز بعد از انتشار دو بیانیه مشترک بین چین - عربستان و چین - شش کشور عربی حاشیه خلیج فارس که در بندهایی از آن‌ها ادعاهای تکراری علیه ایران مطرح شده بود، بلافاصله تهران به صورت رسمی با احضار سفیر چین به وزارت خارجه، اعتراض قاطع خود را نسبت به مسأله‌ای که پیش آمده است ابراز نمود و خواستار توضیح در این باره شد، کمااینکه رئیس جمهوری اسلامی ایران نیز در ماجرا واکنش نشان داد و با صراحت از چینی‌ها توضیح خواست. جمهوری اسلامی مرزبندی مشخصی در سیاست و روابط خارجی خود با کشورهای خارجی دارد و در حوزه همکاری و گسترش مناسبات دو و چندجانبه اقتصادی، تجاری، سیاسی، امنیتی و ... به هیچ کشوری چک سفید نداده است. در عین حال که تعامل و مشارکت با هماسیگان و کشورهای بزرگی مانند چین، روسیه، هند و حتی کشورهای اروپایی را مغتنم می‌شمارد، اما در این زمینه پایبندی شدیدی هم به چهارچوب‌های امنیت و منافع ملی خود هم دارد.
به استثنای ادعاهای ضدایرانی که در دو بیانیه مشترک چین با عربستان و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، جمهوری اسلامی ایران مخالفت یا ادعایی در رابطه با این موضوع ندارد که روابط عربستان یا سایر کشورهای عربی با چین گسترش یابد. چین یک قدرت بزرگ بین‌المللی است که برخلاف آمریکا فاقد مؤلفه‌های توسعه‌طلبی، استعماری در سیاست خارجی‌اش بوده، لذا جمهوری اسلامی ایران نیز از طریق سیاست آسیاگرایی در حال تمرکز بر روی گسترش همکاری‌های دوجانبه در قالب مشارکت جامع راهبردی با این کشور است. 
برخلاف برخی القائاتی که بعضاً صورت می‌گیرد، جمهوری اسلامی ایران در چهارچوب سیاست همسایگی از گسترش همکاری‌های درون منطقه‌ای و همچنین در راستای اهداف راهبردی و بلندمدت سیاست خارجی خود و هرگونه تلاش برای انتقال مرجعیت و قطب اقتصادی و سیاسی از غرب (اروپا و آمریکا) به شرق (آسیا و منطقه) از توسعه همکاری‌های کشورهای منطقه حتی رقبای خود نیز با کشورهای آسیایی مانند چین استقبال می‌کنند. پیامدهایی که این روند دارد کاملاً راهبردی بوده و می‌تواند به تسریع و تسهیل نظم نوین جدید جهانی که آمریکا و اروپا را به حاشیه براند بینجامد.
در همین حال یک نکته بسیار مهم هم وجود دارد و باید مورد توجه جدی قرار داد این است که هیچ کشوری در منطقه غرب آسیا اعم از عربی و غیرعربی فاقد آن ارزش استراتژیکی و ژئوپولیتیکی است که ایران حتی در بدترین شرایط تحریمی، برای چین دارد و چینی‌ها نیز این واقعیت را به خوبی می‌دانند.
 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات