عباس حاجی نجاری
ناکامی جریان اپوزیسیون برای رهبرسازی در خارج از کشور و ناتوانی عوامل داخلی آنها در فراخوانها برای برگزاری راهپیمایی سکوت، بعد از عدم توفیق در دامن زدن به اعتراضات معیشت محور درشهرها وجادههای کشور، سلسله شکستهایی است که هدایت گران بیرونی اغتشاشات و معدود عوامل باقی مانده آنها در داخل را با بحران مواجه کرده وخواب سران رژیمهای غربی برای پیروزی «انقلاب» دست ساخت آنها را به کابوس تبدیل کرده است، کابوسی که فراتر از شکست، برای همه عوامل این «انقلاب» سفارشی، رسوایی به بار آورده است.
در هفته اخیر اپوزیسیون خارج از کشور تقلای زیادی برای ایجاد ائتلاف و رهبرسازی کردند که این تلاشها با توجه به درگیریهای داخلی میان طرفین شکست خورد. ماجرای اصلی این فراخوان به مصاحبه مصی علینژاد با شبکه سعودی اینترنشنال و دیدارش با امانوئل مکرون باز میگردد. علینژاد مدعی شده بود که مکرون در دیدار با وی حمایت خود از انقلاب ایران را اعلام کرده است. او همچنین مدعی شد مکرون گفته است اگر شما چهرههای برجسته اپوزیسیون را با هم متحد کنید و به من معرفی کنید، نه تنها فرانسه با انقلاب شما همراهی خواهد کرد، بلکه دیگر کشورهای متحد فرانسه را نیز به پای حمایت از انقلاب در ایران میکشاند. حالا ربع پهلوی و دیگر فعالان اپوزیسیون تلاش زیادی را برای تشکیل ائتلاف انجام دادند که به نتیجه نرسید واکنون او ملتمسانه خواستار ائتلاف اپوزیسیون خارج از کشور شده است.
در داخل نیز بعد از ناکامی سران اپوزیسیون در کشاندن مردم ایران به خیابانها به بهانه موضوعات اجتماعی نظیر مخالفت با حجاب و یا مرگ مهسا امینی در دوماه گذشته، از آغاز آذر ماه تلاش آنها معطوف به موضوعات اقتصادی شد، با این تصور که بتوانند مردم را در اعتراض به مسائل معیشتی به خیابانها بکشانند، لذا در آغاز سناریوی اعتصاب کامیونداران را مطرح کرده و با توجه به بی اعتنایی کامیونداران حتی تلاش کردند در برخی از جادههای مواصلاتی با حمله به کامیونها و یا ریختن میخ در جادهها و پنچر کردن کامیونها در روند تأمین مایحتاج مردم اخلال و آنها را به دلیل نارضایتی به خیابانها بکشانند که از این مسیر توفیقی نیافتند. پس از آن در روزهای میانی آذر ماه (روزهای ۱۴ و ۱۵ و ۱۶ آذر) با همان هدف، بر ارعاب وتهدید اعتصاب کسبه و بازاریان وکشاندن اغتشاشات به حاشیه شهرها متمرکز شدند که در این سناریو نیز شکست خوردند. پس از آن از روز ۱۷ آذر استراتژی «راهپیمایی سکوت» را جایگزین اغتشاشات «محله محور» کردند که با نمایش آن در رسانهها و به زعم خود اعلام زنده بودن (انقلاب)، جمعیتی را متشکل کنند که در این هم ناکام ماندند. بی اعتنایی مردم به این فراخوانها، علاوه بر سردرگمی وانفعال معدود عوامل میدانی اغتشاشات، حامیان غربی آنها را نیز به شدت عصبانی کرده؛ چرا که تبلیغ آنها در زمینه وقوع قریب الوقوع انقلاب در ایران و وعده آنها به فروپاشی نظام نه تنها محقق نشده، بلکه کارشناسان آنها را وادار به اعتراف به صلابت واستحکام نظام اسلامی وآسیب ناپذیری آن از اینگونه تحرکات نموده است.
اما نکته مهم دیگری که بر انفعال و سردرگمی سران داخل و بیرون اغتشاشات افزوده، آغاز محاکمه عناصر میدانی اغتشاشات است که نقش اصلی را در اقدامات تروریستی ماههای اخیر داشتهاند. طبعاً هیچ یک از مسئولان و مردم ایران که در ماههای اخیر از روند اغتشاشات و سلب امنیت اجتماعی نگران شدهاند از اجرای احکام مجازات اغتشاشگران که در طول این ایام امنیت را از مردم ایران سلب و موجب شهادت نیروهای حافظ امنیت و جان باختگان تعدادی دیگر از هموطنان شدند، خوشحال نیستند، ولی از آنجایی که طبق وعده الهی قصاص موجب حیات و زندگی است، اجرای این احکام نقش اصلی را در جلوگیری، شیوع و تداوم این اغتشاشات خواهد داشت و لذا باید به دست اندرکاران دستگاه قضایی که در کنار نیروهای انتظامی امنیتی حفظ آرمش و امنیت کشور تلاش میکنند دست مریزاد گفت و اقدام آنان را پاس داشت.
اکنون که به روند حوادث سه ماه گذشته، فراخوانهای رسانههای معاند، شرارتها واغتشاشات خیابانی و حمایت علنی وآشکار سران قدرتهای سلطه از اغتشاشگران و بزرگنمایی و بازتاب شرارتها در رسانههای معاند نگاه میشود، عنایات الهی در رفع خطری بزرگ از ایران عزیز آشکار میشود؛ چرا که رفتارهای نامتعادل اغتشاشگران در شرارتهای خیابانی و برهم زدن نظم عمومی و در پی آن اعتراف آنها به عدم توجه به پیامدهای این حوادث که نشئت گرفته از مصرف مواد افیونی و یا تحریک رسانههای معاند بود، نشان میدهد که هدایتگران بیرونی و سران گروههای تروریستی وگردانندگان رسانههای معاند از آشوبگران داخلی به عنوان یک ابزار و طعمه برای رسیدن به اهداف خود در جبران شکستهای گذشته از نظام اسلامی سوء استفاده کرده و کوشیدهاند چهره خود را در ورای این حوادث پنهان نگاه کنند و اکنون در پی محاکمات و اجرای احکام الهی به خونخواهی برخاسته و به زعم خود، محکومیت ایران در عرصه بینالمللی را دنبال میکنند.
اما رسواتر از گردانندگان بیرونی و داخلی شرارتهای اخیر، میراثخواران اغتشاش در داخل هستند که تلاش دارند پس ازافول اغتشاشات، از حوادث سه ماه اخیر برای خود اعتبار کسب کنند. به همین دلیل بعد از بیانیه خاتمی و میرحسین موسوی که در این ایام نقش مهمی در تحریک شرارتها داشتند، حال نوبت به تقدس آفرینی برای «جنبش مهسا» رسیده است. «جنبش مهسا» اصطلاحسازی جدید فتنه گران برای تنفس مصنوعی آشوب و تخریب و تامین اهداف غرب و غربگرایان در ایران و البته «تهدید نظام» است.
نظارت و گفتوگو محور دور دوم سفرهای استانی
میرزا رضا توکلی
رئیسی کمتر از یک ماه بعد از تنفیذ حکم ریاست جمهوری، سفرهای استانی خود را با سفر به خوزستان آغاز کرد. او 5 شهریور یعنی تنها دو روز بعد از رای مجلس به وزیران پیشنهادی، سفر استانی خود را شروع کرد تا نشان دهد سفر های استانی جایگاه ویژه ای در دولت سیزدهم دارد.« سفر های استانی » کلید واژه ای که در دولت نهم بر سر زبان ها افتاد و دولت وقت سعی داشت با سفر به اقصی نکات کشور؛ درد مردم را از نزدیک لمس کند و نسخه مناسب برای حل مشکلات را بپیچد که فرمود « شنیدن کی بود مانند دیدن» . سفرهایی که اگرچه انتقاد هایی از جمله کلنگ زنی کارشناسی نشده برخی پروژه ها و تعداد زیاد وعده ها و...درباره آن مطرح بود اما گفت و گوی چهره به چهره با مردم و نشستن پای درد دل مردم و حل مشکلات اساسی آن ها، امید ها را در دل مردم به ویژه مردمان مناطق محروم زنده کرد و با استقبال رهبر انقلاب همراه شد. سفر هایی که پس از تعطیلی در دولت تدبیر و امید در دولت فعلی دوباره به طور جدی دردستور کار قرار گرفت و رئیس جمهور ظرف کمتر از یک سال به 31 استان کشور سفر کرد و پس از وقفه ای 4 ماهه دور دوم این سفرها از امروز آغاز می شود. در 31 استانی که رئیسجمهور در دور اول این سفرها به آن جا رفته است در مجموع بیش از 3540 مصوبه با اعتبار بیش از 358 هزار میلیارد تومان به تصویب رسیده است. در این بین، خوزستان بیشترین اعتبار را در سفرهای استانی با رقم 36 هزار میلیارد تومان به خود اختصاص داده است. با این حال بیشترین مصوبات به امور زیربنایی و توسعه و تکمیل راهها اختصاص داشته است.در این میان اما نکته قابل تامل در این زمینه تذکرات مهم و نکات دقیقی است که رهبر انقلاب پیوسته برای به ثمر نشستن این سفرها و این که شکل صوری به خود نگیرد مطرح کرده اند و از جمله آن ها این که مصوباتی که در این سفرها به تصویب می رسند مو به مو اجرا شود و اگر چنان چه پس از بررسی کارشناسی مشخص شد که امکان اجرا شدن آن مصوبه وجود ندارد آن را به مردم صادقانه اعلام کنند. پرهیز از به اصطلاح تلنبار شدن پروژه ها و انجام پروژه ها در موعد مقرر خود از دیگر نکاتی است که رهبر انقلاب پیوسته به آن متذکر شده اند و تصریح کردند که دولت برای پروژه های خود روز شمار تعیین کند. موضوعی که به نظر می رسد نیازمند توجه جدی تری است .بررسی برخی وعده های دولت در سفرهای استانی که اهمیت زیادی برای مردم استان ها داشته، نشان می دهد به رغم اتمام ضرب الاجل های تعیین شده برای اتمام این طرح ها یا افتتاح آن ها، مشکلات مردم حل نشده باقی مانده است. این در حالی است که به گفته معاون اجرایی رئیس جمهور، دور نخست سفرهای استانی رئیسی، در مجموع بیش از ٩٠٠ مصوبه و ۵ هزار طرح عمرانی را که عمدتا نیمه تمام هستند، دربر داشته و تاکنون برای اجرای مصوبات و پروژه های عمرانی، روزشمار و تقویم اجرایی مشخص نشده است.البته سرعت در افتتاح پروژه ها باید همراه با دقت و نگاه کارشناسانه انجام شود تا باعث بی اعتمادی به عملکرد دستگاه ها دراجرای این مصوبات نشود و به این عملکرد ها شکل شعاری ندهد مانند اتفاقی که برای پروژه آب رسانی غدیر اهواز رخ داد.اگر دور اول سفرها را سفر برای مصوبات بدانیم قاعدتا دور دوم این سفرها باید سفر برای پیگیری و اجرای مصوبات و ارزیابی دستگاههای اجرایی و اجرای طرحها باشد به طور طبیعی فرصت 4 ماهه پایان دور اول سفرها تا زمان شروع دور دوم برای تکمیل همه پروژه های کلید خورده در دور اول کافی نیست و این سفرها به طور مشخص باید بتواند ارزیابی دقیقی از روند اجرای آن ها به رئیس جمهور و دولت ارائه کند . در این میان البته جدای از تفاوت های دور دوم سفرهای استانی با دور اول علاوه بر آن چه گفته شد شرایط جدیدی است که کشور در آن قرار گرفته است .به عبارتی آن چه در سه ماه گذشته و با بروز ناآرامی ها در مناطق مختلف به وقوع پیوسته قطعا نکات قابل تاملی برای دولت در این سفرها خواهد داشت. به عبارتی از ابتدای این ناآرامی ها یکی از مواردی که شخص رئیس جمهور و دیگر مقامات دولتی بر آن تاکید ویژه داشته اند، ایجاد بستر ها و راهاندازی فضای گفت وگو درکشور بوده است . حال این سفرها فرصت مغتنمی است تا دولت بتواند این ایده خود را در عرصه عمل به جلو ببرد. فرصتی که شخص رئیس جمهور به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور به صورت رو دررو و بدون واسطه می تواند حرف های مردم را بشنود و نقش جدی دراین عرصه داشته باشد.