نهمین روز از آغاز عملیات بزرگ و غافلگیرکننده گروههای مقاومت فلسطینی علیه رژیم صهیونیستی در حالی گذشت که اثرات شوکهکننده این غافلگیری شگفتیساز همچنان در مجموعه رفتارهای دولت نتانیاهو به وضوح مشاهد میشود.
گزافه نیست اگر مهمترین ویژگی «طوفان الاقصی» را همین ایجاد شگفتی در ابعاد اطلاعاتی، امنیتی و نظامی بدانیم، چه، برای اولین بار طی ۷۵ سال گذشته سه محور اصلی قدرتنمایی صهیونیستها، یعنی «ادعای اشراف و برتری اطلاعاتی»، «ادعای برتری نظامی» و «ادعای نفوذناپذیری امنیتی» یکجا فروریخت.
اتفاقات یک هفته گذشته همچنین بر همگان آشکار ساخت که برخلاف ادعاهای دهان پرُکن، ابعاد ضعف صهیونیستها در برابر قدرت گروههای مقاومت و اراده ملت فلسطین روشنتر از آن است که بتوان با بمبارانهای کور و تبلیغات دروغین بر آن سرپوش گذاشت.
این موضوع در روزهای گذشته حتی در خط خبری و تحلیلهای رسانهایِ غربیها نبز بارها مشاهده و بر این نکته تاکید شده که حملات کور و وحشیانه ارتش رژیم صهیونیستی به غزه بهدلیل ضعف و ترس ارتش این رژیم در مواجهه مستقیم با رزمندگان مقاومت است.
با این تفاسیر؛ افکار عمومی جهانی با باور قطعی به این گزاره، مترصد «شگفتی دوم» مقاومت در روزهای آتی است و چنانچه تظاهرات گسترده مردمی در دنیا ظرف روزهای گذشته نشان داد، برای وقوع آن لحظهشماری میکنند. در چنین شرایطی تلآویو طی چند روز گذشته با هدف تاثیرگذاری روانی بر جبهه مقابل، مدام بر گزینه ورود زمینی به غزه تاکید میکند.
با توجه به ابتکار عمل مقاومت فلسطین در تحولات اخیر، طراحی صحنه بهگونهای انجام شده که گزینهای جز حمله زمینی به غزه برای کابینه نتانیاهو جهت بازسازی حیثیت بر باد رفتهاش باقی نمانده و همین تکگزینه بودن انتخاب تلآویو در این مرحله میتواند شبهات را برای اتخاذ این تصمیم خطرناک افزایش دهد.
اگر اسرائیل با پای خود به زمین غزه وارد شود، میتوان انتظار داشت که در تلهای بیفتد که پس از عملیات طوفان الاقصی، «شگفتی دوم» را برای رژیم درمانده و از هم گسیخته صهیونیستی رقم بزند.