صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۷:۵۸  ، 
کد خبر : ۳۵۵۵۳۰

یادداشت روزنامه‌های دوشنبه ۰۲ بهمن ماه ۱۴۰۲

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز دوشنبه ۲ بهمن

108 روز جنگ؛ میدان دست کیست؟

محمد ایمانی

۱)تحرکات تروریستی چند هفته اخیر اسرائیل را نه باید دست‌کم گرفت و نه مسئله اول جنگ جاری در منطقه تصور کرد. مهم است، چون اسرائیل به همراه آمریکا می‌خواهد زمین بازی را که در آن گرفتار شده، تغییر دهد. بنابراین، بانیان عملیات ترور باید برای احیای بازدارندگی جبهه مقاومت، ضربات مؤثر و دردناک دریافت کنند. این ضربات، به طراحی‌ها و تدارکات جدید نیاز دارد. لازم است تهدید‌ها، مقدورات و ظرفیت‌ها، با وسعت دید بیشتری بازنگاری شوند و اقدامات تلافی‌جویانه به گزینه‌های رایج محدود نماند. در عین حال، نباید اجازه داد، این اقدامات تروریستی در لبنان و سوریه و عراق و ایران، جای واقعیات و اولویت‌های جنگ فعلی را از میدان تا اذهان بگیرد یا موجب خطای محاسباتی شود. کاری که جبهه مقاومت کرده و بلایی که سر اسرائیل درآورده است، با هزار جنایت و ترور، جبران نمی‌شود. قطعا باید انتقام تک تک جنایت‌های تروریستی را بی‌مضایقه و تسامح گرفت؛ اما هدف برتر که ظرفیت همه جبهه مقاومت باید شبانه‌روز صرف آن شود، همان است که شهید مغنیه نوشت: «الهدف الواضح و مُحدّد و دقیق،ازالة اسرائیل من الوجود». همچنین باید توجه داشت اغلب ترورهایی که به نام اسرائیل تمام می‌شود، اقدامات مشترک با آمریکا و برخی دولت‌های دیگر است، تا شاید بخشی از حیثیت اطلاعاتی و امنیتی زائل شده اسرائیل ترمیم شود.
۲) امروز ۱۰۸ روز از آغاز جنگ غزه و ضربه مهیبی که «عملیات طوفان‌الاقصی» به اسرائیل زد، می‌گذرد. اسرائیل و آمریکا در این مصاف صد روزه، با وجود جنایت و قساوت بسیار، هرگز نتوانستند ابتکار عمل را به دست بگیرند یا از تاثیرات ضربه اولی که اسرائیل خورد، بکاهند، بلکه در چند مقطع، ضربات مؤثرتری هم از حزب‌الله لبنان، انصار‌الله یمن و مقاومت عراق و سوریه، و به ویژه مقاومت شجاع غزه دریافت کردند. آمریکا به خاطر سربار پر دردسری به نام نتانیاهو، زیر ضرب حملات ضربدری گروه‌های مقاومت قرار گرفته و نتوانسته هیچ واکنش مؤثری نشان بدهد. چند روز قبل، خبرنگاری از جو بایدن پرسید که «آیا حملات هوائی به یمن اثری دارد؟» و او پاسخ داد: «اگر منظور این است که آنها حملات رو متوقف کنند، نه!». روزنامه نیویورک ‌تایمز دیروز به نقل از مقامات پنتاگون اعلام کرد که حمله بعدازظهر شنبه به پایگاه عین‌الاسد (با بیش از ۴۰ راکت و موشک)، جدی‌ترین حملات ظرف سه ماه گذشته علیه پایگاه‌های آمریکا بوده و مجموعا در این حملات، ۷۰ نظامی آمریکایی زخمی شده‌اند. البته سانسور در اعلام تلفات آمریکا و اسرائیل، مسبوق به‌سابقه است، ضمن این که حملات سنگین، آن قدر هوشمند نیست که فقط زخمی کند و نکُشد!
۳) روند میدان، هرچه تنگ‌تر کردن حلقه محاصره و فشار بر رژیم صهیونیستی بوده و اقدامات تروریستی نمی‌تواند این روند را متوقف نمی‌کند. اسرائیل (با کمک آمریکا و انگلیس و دیگران) می‌خواهد این تصویر را بسازد که دارای قدرت اطلاعاتی است؛ اما اگر واقعا این‌گونه بود آن سرشکستگی تاریخی در عملیات طوفان‌الاقصی (۱۵ مهر) را متحمل نمی‌شد. روزنامه معاریو اخیرا به عنوان یک نمونه از سرشکستگی چندلایه نوشت: «به نظر می‌‌رسد همان‌طور که ارتش اسرائیل، تخمین اطلاعاتی اشتباهی در مورد تونل‌های غزه داشت، همین امر در مورد تخمین تعداد موشک‌های موجود در غزه نیز صدق می‌‌کند». همزمان، روزنامه وال استریت ژورنال می‌نویسد: «بر اساس برآوردهای اطلاعاتی آمریکا، حماس مهمات کافی برای چندین ماه در اختیار دارد و می‌تواند به اسرائیل حمله کند. با وجود حملات هوائی و زمینی به غزه، نابودی حماس محقق نشده است».
۴) تفاوت «چیرگی راهبردی» جبهه مقاومت با تحرکات مذبوحانه اسرائیل، آشکار است. اسرائیل دست و پا می‌زند، چون «نفرین هشتادسالگی» را پیش چشم می‌بیند. این، چیزی نیست که فقط مخالفان بگویند، بلکه حامیان اسرائیل هم به آن اقرار دارند. چند هفته قبل منوشه امیر سردبیر رادیو اسرائیل به شبکه «ایران اینترنشنال» گفت:
«ایران، نیروهای مقاومت را در عمق خاورمیانه به گونه‌ای چیده که اسرائیل را به محاصره دربیاورد. اسرائیل نمی‌‌تواند در جبهه‌های مختلف برای زمان طولانی بجنگد». حالا دو تحلیلگر دیگر شبکه صهیونیستی می‌گویند:
- «در این منازعه به ویژه منازعه اطلاعاتی، اسرائیل پیروز نهائی نخواهد بود. من مخالف جمهوری اسلامی و طرفدار عبور از آن هستم. ولی صرف این که بگوییم اسرائیل دستش بالاست، این واقعیت خاورمیانه نیست. جمهوری اسلامی بخش نظامی‌اش را تقویت کرده و چهار تا قدرت برای خودش ایجاد کرده؛ توان موشکی، پهپادی، نیروی تهاجمی سپاه و نیروهای نیابتی. جمهوری اسلامی از ۱۹۸۲ که اسرائیل به لبنان حمله کرد، ۴- ۵ تهدید ایجاد کرده. حزب‌الله وجود نداشت. الان یک تهدید بزرگ علیه اسرائیل است. سال ۱۹۸۷، حماس و جهاد اسلامی نبودند و الان تهدید امنیتی جدی هستند. حوثی‌ها نبودند و الان تهدید جدی علیه هستند. حشد‌الشعبی نبود. بنابراین اگر بخواهیم بر اساس واقعیت صحبت کنیم، جمهوری اسلامی تهدید‌هایی را در خاورمیانه به وجود آورده، کما اینکه اسرائیل، به آن سه هدف نرسیده؛ نه حماس نابود شده، نه گروگان‌ها آزاد شده‌اند، نه تهدید امنیتی از بین رفته».
- «الان هم ابزار‌های تهدید ایران خیلی خوب عمل می‌کنند. نا امن شدن دریای سرخ موضوع مهمی است. حوثی‌ها توانستند ۲۰ تا ۳۵ درصد تجارت جهانی را معلق کنند. حماس در مقابل ارتش مجهز بیش از سه ماه مقاومت کرده و اسرائیل نتوانسته به اهدافش برسد. اینها دستاورد است. اسرائیل، حزب‌الله را تهدید به حمله می‌کند ولی بدیهی است وقتی در غزه به اذعان خودشان در این وضعیت مانده و چه بسا تا پایان سال میلادی جدید هم ادامه پیدا بکند، طبعا جنگ با حزب‌الله، هدف بسیار سخت‌تری خواهد بود و لبنان مانند غزه نیست».
۵) دو واژه «باتلاق» و «اسرائیل» را کنار هم در اینترنت جست وجو کنید و ببینید چند ده تحلیلگر غربی یا عبری می‌گویند اسرائیل در باتلاق گرفتار شده است. چند نمونه: «آموس هرئیل، تحلیلگر روزنامه‌ هاآرتص: نشانه‌‌های واضحی وجود دارد دالّ بر اینکه اسرائیل به طور کامل در باتلاق غزه و کرانه باختری، گیر افتاده است». «ایهود باراک، نخست‌وزیر اسبق: حماس شکست نخورده و احتمال بازگرداندن گروگان‌ها، هر لحظه رو به کاهش است. نبود هدفی واقعی، ما را در باتلاق غزه غرق خواهد کرد». «پروفسور دنی رابینوویچ استاد دانشگاه تل‌آویو: اسرائیل در سایه نبود استراتژی خروج، در باتلاق غزه غرق خواهد شد». «روزنامه یدیعوت آحارانوت: مقامات مختلف در واشنگتن و برخی کشورهای عربی به تل‌آویو هشدار داده‌ بودند وارد غزه نشوند، زیرا در باتلاق گرفتار خواهد شد». «اندرو بوستامانته مامور ویژه سابق سیا: ایرانی‌ها درحال کشاندن اسرائیل به نسخه اسرائیلی باتلاق جنگ ویتنام هستند. نتانیاهو باید بفهمد که دارد از ایران بازی می‌خورد». «پایگاه عبری زبان واللا: آیا اسرائیل در باتلاق غزه گرفتار شده؟ پس از گذشت چند ماه، ظاهرا دیگر حرف زیادی در مورد پیروزی قاطع در جنگ به میان نمی‌‌آید. فهرست نظامیان کشته شده هر لحظه طولانی‌تر، و جایگاه حماس نزد افکار عمومی، بهتر می‌شود؛نه فقط به خاطر اینکه توانست با حمله هفتم اکتبر، اسرائیل را غافلگیر کند، بلکه به این خاطر که با موفقیت می‌‌جنگد».
۶) توماس فریدمن تحلیلگر آمریکایی، دو روز پس از عملیات طوفان‌الاقصی هشدار داده بود: «ورود به غزه، پانهادن در باتلاق است، چنان باتلاقی که آریل شارون و نتانیاهو در گذشته از آن اجتناب کردند». او مدتی بعد تاکید کرد: «اصرار اسرائیل به این معناست که برای همیشه در باتلاق غزه غرق خواهد شد». این تحلیل او در نیویورک‌تایمز به (۱۹ آبان) هم خیلی دست به دست شد که نوشته بود: «چند روز پیش از آنکه به تل‌آویو بروم، بسیاری از دوستان، به من هشدار دادند اسرائیل پس از ۷ اکتبر، دیگر اسرائیل قبلی نیست. آنها حق داشتند. اسرائیل به مکانی تبدیل شده که ساکنان آن هرگز قبلاً در آن زندگی نکرده‌ و ژنرال‌‌های اسرائیل هرگز مجبور نشده بودند از آن محافظت کنند. آمریکا هرگز قبلاً مجبور به مداخله و دفاع مستقیم نشده بود. پس از سفر، درک می‌کنم که چرا همه ‌گفتند این حجم بزرگ از تغییر پس از حمله حماس، رخ داده. کاملاً روشن است که اسرائیل در معرض خطر واقعی و بزرگ‌تر از هر زمان دیگر قرار دارد. تهدیدات مجموعه‌ای از دشمنان که جهان‌بینی خداسالارانه را با تسلیحات مدرن قرن ۲۱ ترکیب کرده‌‌اند. دشمنان اسرائیل را نمی‌توان به ‌عنوان گروه ‌های کوچک شبه‌ نظامی سازماندهی کرد، بلکه هر کدام دارای ارتش‌ مدرن با قابلیت‌های سایبری، موشکی بالستیک، پهپادی و پشتیبانی ‌فنی هستند. آنها مدت‌ها برنامه‌ریزی کرده و اکنون، کنار هم ظاهر شده‌ و اسرائیل را از همه طرف تهدید می‌‌کنند. هدف این است که اعتماد اسرائیلی‌ها را از بین ببرند و اثبات کنند که سرویس‌های دفاعی و اطلاعاتی دیگر نمی‌‌توانند از آنها در برابر حملات غافلگیرانه محافظت کنند. اگر این مهم اثبات شود، ساکنان اسرائیل مجبور خواهند بود از مناطق مرزی و سپس اسرائیل خارج شوند. متأسفانه باید اذعان کنم حماس، ترس را در دل بسیاری، حتی در مناطقی بسیار دورتر از غزه انداخته است».
۷) نتانیاهو در اسرائیل، به عنوان بی‌کفایت‌ترین و نحس‌ترین زمامدار ۷۵ سال گذشته شناخته می‌شود. گزارش‌های متعدد مانند گزارش‌ هاآرتص، از اختلافات شدید حکایت می‌کند.‌ هاآرتص به ‌نقل از یک مقام وزارت امنیت نوشت «جنگ، هیچ آینده‌ای ندارد و نتانیاهو تنها به دنبال فرار از مسئولیت و خریدن زمان، به جنگ ادامه می‌دهد». همزمان، يديعوت آحارانوت و نیویورک تایمز، از قول «گادی آیزنکوت» عضو کابینه جنگ نوشتند: «رفتار دولت، قبل و بعد از ۷ اکتبر، یک شکست بزرگ بود. اسرائیل باید از خود سؤال کند، چگونه می‌توان با مقاماتی شکست ‌خورده، به جنگ ادامه داد؟ نتانیاهو در مورد اهداف جنگ، حقیقت را نمی‌گوید». شدت فشار وارده را باید در درگیری میان مقاماتی دید که قبلا بر سر اختلافات عمیق سیاسی، دست به‌گریبان بودند، اما افتادن در سربالایی سخت جنگ، منازعات آنها را بیشتر کرده است. وبسایت «واللا» دیروز گزارش داد: «گالانت وزیر جنگ، می‌خواست به زور وارد دفتر نتانیاهو شود و چیزی نمانده بود درگیری فیزیکی رخ دهد. او، وزیر امور راهبردی را تهدید کرد که با استفاده از نیروهای گولانی، کنترل کابینه جنگ را به دست می‌‌گیرد». رسانه‌های عبری دو روز قبل، از تقویت احتمال فروپاشی کابینه جنگ به علت اختلافات شدید بین اعضا خبر دادند. روزنامه اسرائیل هیوم نوشت: «بنی گانتز مدت‌‌هاست تصمیم گرفته استعفا دهد و تنها چیزی که نیاز دارد، بهانه است». در حالی که آویگدور لیبرمن وزیر جنگ اسبق می‌گوید «کابینه جنگ نتانیاهو، سردرگم است و در نگرانی به سر می‌برد»، روزنامه انگلیسی تایمز، به نقل از یک مسئول امنیتی نوشت: «کابینه جنگ اسرائیل، نفس ‌های آخر را می‌‌کشد و در آستانه فروپاشی است. نتانیاهو مردّد و سردرگم، و فقط به دنبال اتلاف وقت است».
۸) عملیات ترکیبی محورهای مقاومت ظرف سه ماه گذشته، ناظران نظامی جهان را در حیرت فرو برده است، اما به همان میزان اهمیت بلکه مهم‌تر از آن، اطلاعات-عملیات پیشرفته جبهه مقاومت است که توانسته مقدمات دقیق برای اجرای ده‌ها عملیات بزرگ و پیچیده از غزه تا شمال فلسطین و از عراق و سوریه تا اقیانوس هند و دریای سرخ (از جمله شناسایی و شکار کشتی‌های اسرائیلی و آمریکایی در میان انبوه کشتی‌های عبوری) را فراهم کند. دردناک‌ترین ضربات باید به اقتصاد و امنیت اسرائیل زده شود و به هر میزان که دیگران، آشکار یا پنهان، در جنایات و ترورها یا دادن تنفس مصنوعی به اقتصاد اسرائیل شریک شوند، باید هزینه بپردازد. بعد از به تعطیلی کشاندن بندر مهم ایلات، حالا نوبت دو بندر دیگر در حیفا و اشدود، و فلج کردن اقتصاد رژیم صهیونیستی است. این کار الزاما آتش تهیه سنگین نمی‌خواهد و احتمالا با نقطه زنی متناوب و موثر، قابل وصول است. گرای دیگر را لابه‌لای تحلیل فریدمن و دیگران می‌توان یافت؛ ضربه در عمق اسرائیل، و مناطقی مانند تل‌آویو، حیفا، عکا، عسقلان، هرتزلیا، بیت المقدس، نهاریا، بئر سبع، شمس بیت، نتانیا، رعانانا، سدیروت و طبریا، تا برای جمعیت وارداتی و سرمایه‌گذاران، این یقین حاصل شود که اسرائیل، هیچ آینده‌ای ندارد. همچنین یقینا مقامات، تاسیسات و منافع رژیم صهیونیستی، دیگر در هیچ جا امنیت نخواهند داشت و در فهرست بانک اهداف جبهه مقاومت قرار گرفته‌اند. زدن این ضربات الزاما نیازمند شلیک موشک نیست و طبیعتا می‌تواند عملیات ترکیبی فعلی برای فلج کردن رژیم، گسترش و تنوع بیشتری پیدا کند؛ هر چند که اولویت، داخل سرزمین‌های اشغالی است.

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز دوشنبه ۲ بهمن

واکنش به کمپین ترور
دکترحامد رحیم‌پور
انگیزه و هدف حملات دیوانه‌وار صهیونیست‌ها در تدارک و اجرای فهرست بلندبالای ترور چیست؟ واکنش ایران و جبهه مقاومت برای  انتقام خون سید رضی، حاج صادق و... چگونه باید باشد؟ و...
1-به نظر می‌رسد باید انگیزه و هدف مقامات تل آویو را از راه اندازی کمپین ترور از یکدیگر جدا کنیم. انگیزه، بیشتر ساحت روانی و هدف، ساحت محاسباتی دارد.
2- عملیات هفتم اکتبر نقطه تاریکی در حیات سیاسی نتانیاهو ایجاد کرد، به همین دلیل در تلاش است با تداوم جنگ و البته حمایت هایی که از وی به وسیله سایر احزاب تندروی کابینه اش انجام می شود، برای خود به موازات ایجاد کمپین ترور دستاورد سازی کند. ماندن در قدرت انگیزه اقدامات جنون آمیز اوست.
3-ترورهای اخیر را باید به منزله تداوم کمپین جدید حملات مخفی اسرائیلی ها یعنی تلاش برای «ترور، حملات سایبری و خرابکاری» علیه ایران در داخل مرزهای کشور و سراسر منطقه نیز قلمداد کرد. اسرائیل با هدف گذاری دقیق درصدد انتقام گیری از کلیه «افراد»، «گروه ها» و «کشورهای» دارای سهم و نقش در تحولات هفتم اکتبر است.
4-در این نبرد، مهم لحظه تصمیم گیری است. زمانی که اراده زدن حاصل بشود. بازنگری در تمهیدات حفاظتی و امنیتی لازم است اما نکته این است که اجازه شکل گیری محاسبات خطرناک  داده نشود. دشمن وقتی تصمیم قطعی برای حذف فردی می گیرد دیر یا زود بالاخره تصمیمش را عملی خواهد کرد. اصل این است که تلاش و دستور کار طرف مقابل  یعنی کنترل محاسبات و در نتیجه پیش بینی پذیر کردن رفتار ایران به هم بریزد.
5-  جنگ غزه این فرصت را به مقاومت داد تا میزان توان و اعتبار خود را به مردم منطقه نشان دهد. در دنیا نیز همه میزان تسلط مقاومت بر شرایط و زیرکی در محاسبات و دقت در رفتار همه اضلاع جبهه مقاومت را دیدند. مقاومت حالا از باب‌المندب تا سواحل مدیترانه، از کنار دجله تا مزارع شبعا در حال اجرای یک عملیات منسجم و منظم است. این ذات منظومه مقاومت است که با دادن کمترین هزینه، بیشترین دستاوردها را دارد. نکته بسیار مهم در تنظیم و انتخاب پاسخ جبهه مقاومت برای گرفتن انتقام سید رضی ها وحاج صادق ها این است که این انتقام باید در راستای تثبیت پیروزی عملیات طوفان الاقصی باشد.
6-در واقعیت کنونی منطقه یک آستانه بالا برای جنگ منطقه‌ای وجود دارد که در آن، آمریکا همراه با صهیونیست ها، حمله مستقیمی به ایران و دیگر کشورهای منطقه انجام دهد. یعنی نوعی از حمله جبهه مقاومت که آمریکا را مجبور به پاسخ نظامی کند. در طرف مقابل، یک آستانه پایین نیز وجود دارد که هر پاسخی کمتر از آن، رژیم را از ادامه‌ کمپین ترور منصرف نخواهد کرد. ایران به علت حمله مستقیم به نیروی مستشاری، این حق بین‌المللی را برای پاسخ مستقیم دارد. پاسخ نیز باید در میانه‌ این دو آستانه تعریف و اجرا شود و البته یکپارچه و حتی همزمان باشد و این مصداقی جز حمله مستقیم به برخی بخش‌های نظامی و خاص رژیم صهیونیستی نخواهد داشت. برای نمونه جبهه مقاومت قبل از این، سامانه‌های بردبلند رژیم در ایلات و مناطق جنوبی را که میزبان هواپیماهای گران‌قیمت f35 است، تست کرده و می‌تواند نتایج آزمایش خود را در اختیار چنین حملاتی قرار دهد.حمله به پایگاه های‌ این هواپیماها حتی صهیونیست ها را از اعلام خسارت‌های آن ناتوان می سازد.
7-تامل و تدقیق در رفتار مقاومت باعث می‌شود به هوش، تدبیر، صبر، برنامه‌ریزی و از همه مهم‌تر، ایمان فرماندهان نظامی و سیاسی این جبهه اعتقاد داشته باشیم. نحوه گرفتن انتقام خون پاک فرماندهان شهید نیز توسط همرزمانشان در میدان تعیین و تنظیم می‌شود. ان شاءا...
عناوین اخبار روزنامه جوان در روز دوشنبه ۲ بهمن
دست بالای مقاومت در جنگ با صهیونیست‌ها
رسول سنائی‌راد

برخلاف اینکه رژیم صهیونیستی در جنگ غزه از هرگونه سلاح و ادوات و تجهیزات جنگی پیشرفته برخوردار است و در کنار انبوه نیروی آموزش‌دیده، پشتیبانی تمام قد دولت‌های غربی به ویژه امریکا را در دست زدن به هرگونه جنایت جنگی برای پیشبرد اهداف جنگی دارد، اما شکست‌های پیاپی از رزمندگان مقاومت تنها نتیجه جنگ پرشدت و پرتلفات در سرزمین کوچک غزه از گروه چریکی حماس بوده است.
چنین نتیجه‌ای از جنگ سران رژیم را در فشار شدید داخلی به ویژه خانواده‌های اسرا قرار داده و در بیرون هم با فشار شدید افکار عمومی و نفرت و خشم ملت‌ها مواجه کرده که عملکرد ماشین جنگی اسرائیل را تنها نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت می‌دانند.
در این وضعیت که ادامه جنگ نه تنها زندگی اسرای اسرائیلی بلکه حتی بقای رژیم صهیونیستی را تهدید می‌کند، پذیرش آتش بس و مذاکره یک راه‌حل معقول به حساب می‌آید که مورد تأکید و توصیه حامیان صهیونیست ها، به ویژه امریکایی‌ها و مورد درخواست بخشی از صهیونیست‌ها به ویژه خانواده اسرا و سربازان هم می‌باشد.
گرچه افراطیونی مثل نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی همچنان بر طبل ادامه جنگ می‌کوبند و شعار رسیدن به اهداف اعلامی از جمله آزادی اسرا با عملیات نظامی را می‌دهند، اما کلیت رژیم به دنبال آتش‌بس و خروج از این وضعیت است که حاصلی جز فرسایش ارتش در نبرد زمینی و فشار بر ساکنان اراضی اشغالی در مواجهه با ناامنی از یک سو و گرانی ناشی از هزینه‌های جنگ و تعطیلی کشتیرانی و بنادر در اثر حمله رزمندگان یمنی از سوی دیگر ندارد.
اما بنابر اعلام رسانه‌های متعلق به صهیونیست‌ها مثل سازمان رادیو و تلویزیون اسرائیل در شنبه گذشته، حماس برای توافق جدید و تبادل اسرا سه شرط اعلام کرده که تضمین بین‌المللی برای بقای حماس در قدرت یکی از آن شروط تعیین شده است.
همچنین پایان دادن به جنگ و خروج ارتش اسرائیل از نوار غزه شرط‌های دیگر حماس برای توافق اعلام شده است.
پیشتر هم مقامات حماس بار‌ها تأکید کرده بودند که این جنبش با آتش بس موقت برای آزادی اسرا موافقت نخواهد کرد و توقف جنگ و خروج ارتش صهیونیستی از خاک نوار غزه هم برای دستیابی به هرگونه توافق ضروری خواهد بود.
با وجود اینکه برای آتش بس میانجیگران پیشنهاداتی به حماس ارائه داده و احتمالاً رژیم صهیونیستی هم آمادگی خود را اعلام داشته، اما حماس توقف جنگ و خروج نیرو‌های اسرائیلی را شرط اصلی آتش بس و مذاکره قرار داده و با تجربه عدم پایبندی رژیم صهیونیستی به تعهدات خود اینک تضمین بین‌المللی برای حضور حماس در نوار غزه را نیز اضافه کرده است.
تعیین شرط از سوی حماس برای آتش بس در حالی که بیش از ۱۰۰ روز از جنگ گذشته و صهیونیست‌ها از تمام توان و ظرفیت خود برای جنایت در غزه استفاده کرده و از رسیدن هرگونه کمک ولو کمک‌های پزشکی به ساکنان نوار غزه جلوگیری کرده‌اند، گویای این است که طراحان عملیات پیروزمند طوفان الاقصی برای مقاومت در برابر حمله وحشیانه و جنون آمیز صهیونیست‌ها پس از این عملیات هم خود را تجهیز و آماده و فرسایشی شدن جنگ را پیش‌بینی کرده‌اند؛ بنابراین اصرار صهیونیست‌ها به ادامه جنگ نه تنها در معادله و وضعیت پدید آمده تغییر نمی‌دهد، بلکه با فرسایش توان نظامی و خستگی در بین ارتش و شهرک نشینان اشغالگر و افزایش موج نفرت و خشم در افکار عمومی جهانی نسبت به تداوم جنایت‌های صهیونیست‌ها و حامیان غربی آنان تنها هزینه اشغالگران بیشتر و روند فروپاشی رژیم جعلی آنان سریع‌تر می‌شود.
شاید برای فرار از همین وضعیت تله گونه است که صهیونیست‌ها خطر ورود به جنگ اطلاعاتی و امنیتی را فراتر از نوار غزه به جان خریده و با تصوری اشتباه، این روز‌ها دست به ترور فرماندهان جبهه مقاومت در دیگر کشور‌ها می‌زنند.
این رویکرد نشان می‌دهد که صهیونیست‌ها از فهم تغییرات محیطی عقب مانده‌اند و همان‌گونه که ورود به جنگ زمینی با تصور احیای بازدارندگی از طریق اشغال غزه و نابودی حماس غلط از آب درآمد، ورود به جنگ اطلاعاتی نیز تنها شدت فرسایش و سرعت نابودی رژیم صهیونیستی را موجب خواهد شد و فرصتی برای تقویت مقاومت در بعد امنیتی و اطلاعاتی پدید خواهد آورد. آنچه موجب پدید آمدن این وضعیت پیچیده و دردناک برای صهیونیست‌ها شده است دست بالاتر مقاومت است که صهیونیست‌ها تلاش دارند با نادیده گرفتن آن، به شیوه‌های سنتی و غلط برای بقا و حیات نامشروع خود ادامه دهند.

عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز دوشنبه ۲ بهمن

اهرم آمریکا برای کنترل اسرائیل در غزه

علی اصغر زرگر

علی رغم فشار افکار عمومی بین الملل همچنان اسرائیلی ها در پی گسترش نفوذ خود هستند. اسرائیل می خواست تخریبی گسترده در غزه ایجاد کند و با آواره کردن فلسطینیان این منطقه و خارج کردن آن ها از منطقه غزه این بخش مهم را در اختیار خود بگیرند. این ماجرا تا حدود زیادی قابل پیش بینی بود و در حال حاضر متاسفانه تنها اهرمی که علیه اسرائیلی ها وجود دارد، آمریکا است که از سوی دیگر اولین، بزرگترین و مطمئن ترین حامی اسرائیل به شمار می رود. کشور های دیگر  دنیا اهرم قدرت در اسرائیل نیستند و تنها آمریکا می تواند بر تصمیماتی که در داخل اسرائیل گرفته می شود تاثیر بگذارد. تهدید به عدم کمک رسانی می تواند اهرمی از سوی آمریکا برای کنترل اسرائیل باشد.

باید توجه داشت که اسرائیلی ها هنوز استراتژی مشخص خود را نشان نداده اند و استراتژی آن ها نهان است ولی آنچه قابل مشاهده بوده و هست، وضعیت غزه و این است که اسرائیل می خواهد غزه را در این وضعیت نگه دارد و مردم فلسطین را مجبور به خروج از مرز ها بکند.

اسرائیل می خواهد این بخش مهم از اراضی اشغالی را در سیطره نظامی و سیاسی خود قرار بدهد. این طور به نظر می رسد و هر اتفاقی علیه مردم غزه ارتباطی مستقیم با سیاست های آمریکا در منطقه پیدا می کند.

آمریکا می تواند این جنگ را کنترل کند و حتی به سایر کشور های منطقه گسترش بدهد.

اما آن چه امروز آمریکا می خواهد کنترل جنگ است و در این مسیر اهرم هایی نیز دارد اما به علت این که نمی خواهد رو در روی اسرائیل بایستد، از این اهرم ها استفاده نمی کند . صرفا در حال حاضر اهرم سیاسی مورد استفاده آمریکا قرار می گیرد و از جناح مخالف نتانیاهو حمایت می کند.

در این میان کشور های عربی منطقه حالتی بازدارنده ایجاد کرده اند و از ایران می خواهند به سیاست فعلی خود تداوم ببخشد. امروز کشور های منطقه همکاری هایی با ایران دارند و اگر ایران خود را درگیر مسائل نظامی و سیاسی منطقه ای بکند این همکاری ها قطع خواهد شد. به نظر می رسد سیاست معقول و منطقه ای از طرف ایران ادامه داشته باشد و نشانه های آن مشخص است ایران این کار را انجام خواهد داد. ایران باید توجه بیشتری به داخل داشته باشد

عناوین اخبار روزنامه شرق در روز یکشنبه‌ ۱ بهمن

حمایت از گزارشگران فساد با 2 دهه تأخیر

ناصر ذاکری
هفته گذشته رئیس‌جمهوری قانون حمایت از گزارشگران فساد را برای اجرا به نهادهای ذی‌ربط ابلاغ کردند. هرچند این اتفاق را باید به فال نیک گرفت، اما با مرور متن قانون می‌توان کاستی‌ها و ایرادات بنیادین متعددی را در آن یافت که در زیر به چند مورد اشاره می‌کنم:

۱ – تشکیل ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی در اواخر دهه ۷۰ در شرایطی اتفاق افتاد که چندین مورد پرونده فساد کلان در رسانه‌ها مطرح شده و توجه افکار عمومی و دولتمردان به این مهم جلب شده‌ بود. متعاقب شروع این فعالیت، فرمان هشت‌ماده‌ای رهبری نیز در اردیبهشت ۱۳۸۰ به رؤسای سه قوه ابلاغ شد. به بیان دیگر تصویب این قانون با بیش از دو دهه تأخیر صورت گرفته و کلیه مسئولان و متولیان امر در این حوزه متهم به کم‌کاری هستند.

۲ – قانون گزارشگران فساد را به سامانه‌ای ارجاع می‌دهد که باید اطلاعات مرتبط با پرونده‌های فساد را در آن وارد کنند. گزارشگرانی که راهی غیر از این انتخاب کنند و به‌عنوان مثال از ابزار رسانه استفاده کنند، مشمول حمایت نیستند. بدین‌ترتیب در شرایطی که شبکه فساد برای پیشبرد اهداف خود از هر ابزاری استفاده می‌کند، فسادستیزان به استفاده از «فقط یک ابزار» محدود شده‌اند که البته تصمیم سنجیده‌ای نیست و ابتکار عمل و برتری عملیاتی را همچنان در دست شبکه گسترده فساد باقی خواهد گذاشت.

۳ – قانون این اجازه را به گزارشگر می‌دهد که اگر مرجع رسیدگی اول گزارش را رد کرد، گزارش را یک‌ بار دیگر ارسال کند. اگر مرجع دوم هم گزارش را رد بکند، گزارشگر نمی‌تواند به پیگیری موضوع ادامه بدهد و لابد باید در اطلاعات خود شک کرده و از چنین مطالباتی دست بکشد و باور کند که به‌اصطلاح شهر امن و امان است! بی‌تردید دستگاه‌های مرجع با دقت بسیار پرونده را بررسی خواهند کرد، اما آیا چنین بررسی‌هایی که طبعا پشت درهای بسته صورت می‌گیرد، گزارشگران را متقاعد خواهد کرد که به چشمان خود شک کنند؟

۴ – در بسیاری از کشورهای موفق در امر مهار فساد، رسانه‌ها و افکار عمومی مهم‌ترین و پررنگ‌ترین نقش را در این میان دارند. اما این قانون هیچ سمتی برای رسانه‌ها و افکار عمومی قائل نیست. اگر فرد مدعی کشف فساد می‌خواهد از حمایت قانون برخوردار شود، هرگز نباید سراغ رسانه‌ها برود‌ و حتی فراتر از آن، ماده ۱۵ حق انتشار گزارش را از او سلب می‌کند که این امر به‌جای حمایت به مهار گزارشگران فساد منتهی می‌شود.

۵ – قانون برای گزارشگرانی که گزارش آنان منتهی به کشف فساد بشود، متناسب با ابعاد فساد شناسایی‌شده پاداش در نظر گرفته‌ است. البته این نکته مثبتی است. اما اینجا هم نکات دقیقی قابل‌طرح است. به‌عنوان نمونه تبصره ۲ ماده ۱۰ به امکان دریافت گزارشات متعدد موازی که در مورد یک پرونده گزارش می‌دهند و تقسیم پاداش بین آنان اشاره می‌کند. حال سؤال این است که وقتی کل سازوکار بررسی پرونده به‌صورت محرمانه انجام می‌گیرد، چگونه گزارش‌کننده فساد اطمینان پیدا کند که افراد دیگری با دسترسی به اطلاعات پرونده، ادعای شراکت نخواهند کرد؟!

این امر یکی از آثار بدیهی حذف رسانه‌ها از فرایند گزارشگری فساد است؛ زیرا با افشای فساد در رسانه‌ها، امکان کمتری برای رندان مدعی مشارکت در غنیمت فراهم می‌آید. بی‌تردید جامعه باید برای مهار فساد هزینه کند و این پاداش نیز بخشی از هزینه‌ است. اما این کار نیز مثل بقیه امور مدیریت کشوری نیازمند تدبیر و خردورزی و استفاده از ذخیره دانایی جامعه است.

۶ – قانون‌گذار هیچ‌گونه وظیفه‌ای از نوع پایش و گزارش‌دهی برعهده هیچ دستگاهی نگذاشته‌ است. درنتیجه اگر این قانون به هر دلیلی اجرا نشد، هیچ نهادی ملزم به پاسخ‌گویی نیست.

۷ – این قانون در صورت حذف بندهایی که موجب مهار گزارشگران و سوق‌دادن آنان به خودسانسوری می‌شود، فقط برای زمانی مناسب است که جامعه با خطر خرده‌فساد در سطح تخلف چند کارمند جزء روبه‌رو است. اما در شرایطی که فساد ابعاد گسترده‌تری پیدا کرده، چنین قانونی نخواهد توانست از کارآمدی لازم برخوردار شود. ازاین‌رو می‌توان تصویب این قانون را دستاورد نگاه غیرکارشناسی به مقوله فسادستیزی تلقی کرد.

تدوین‌کنندگان قانون ظاهرا چنین می‌پندارند که برخلاف تجربه جهانی، مبارزه با فساد در پشت درهای بسته و بدون همراهی رسانه‌ها و نهادهای مردمی شانس موفقیت دارد. به همین دلیل با حذف رسانه‌ها از میدان فسادستیزی، ناخواسته بیشترین کمک را به شبکه فساد رسانده‌اند. آنان همچنین خود را از کمک نهادهای مردمی و استفاده از ظرفیت علمی خردمندان جامعه بی‌نیاز می‌پندارند؛ زیرا در مراحل تدوین قانون کمکی از این نهادها خواسته‌ نشده و دستاورد این غفلت تنظیم متنی ضعیف است.

برای مقابله مؤثر با هیولای فساد در قدم اول باید علم فسادستیزی را به رسمیت شناخت و سپس با استفاده از تمام ظرفیت کارشناسی جامعه به‌ویژه همراهی سازمان‌های مردم‌نهاد به تدوین نقشه‌ راه فسادستیزی اقدام کرد

روزنامه وطن امروز

رکوردهایی که شکسته شد
مهدی بختیاری
 پرتاب ماهواره ثریا (متعلق به پژوهشگاه فضایی) توسط ماهواره‌بر قائم 100 جدیدترین پرتاب فضایی توسط مهم‌ترین ماهواره‌بر ساخت نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که از چند جهت حائز اهمیت است. ماهواره‌بر قائم 100 با پرتاب موفق روز شنبه نخستین ماهواره 3 مرحله‌ای تمام سوخت جامد است که در مرحله اول خود از موتور رافع بهره می‌برد. پیش از این، ماهواره‌برهای قاصد سپاه در مرحله اول از موشک قدر استفاده می‌کردند و حالا با عملیاتی شدن ماهواره‌بر قائم 100 برای نخستین‌بار، کشورمان به ماهواره‌بر سه‌مرحله‌ای سوخت جامد دست پیدا کرده است که در دومین پرتاب رسمی خود توانست یک ماموریت موفق را انجام دهد. این نخستین موفقیت مداری این ماهواره‌بر بود که با دستیابی به مدار 750 کیلومتری، رکورد پرتاب‌های قبلی (500 کیلومتر) را شکست و برنامه فضایی ایران را یک گام دیگر به سمت فتح مدارهای بالاتر بویژه مدار ژئو نزدیک کرد. با تزریق ماهواره ثریا (که با 50 کیلوگرم وزن، یکی از سنگین‌ترین ماهواره‌های عملیاتی ایران است) در مدار 750 کیلومتری زمین، عمر این ماهواره نیز چند برابر ماهواره‌های قبلی خواهد شد. پیش از این، نیروی هوافضای سپاه، ماهواره‌های نور یک، 2 و 3 را در مدار تا 500 کیلومتری تزریق کرده بود که عمر 2 ساله دارند اما ماهواره ثریا در مدار بالاتر (750 کیلومتری) – البته بسته به باتری و دیگر سامانه‌ها - می‌تواند تا 10 سال هم در مدار باقی بماند. همان‌ طور که گفته شد، یکی از ویژگی‌های ماهواره‌بر قائم 100، استفاده از موتور رافع در نخستین مرحله آن است که اصلی‌ترین تفاوت آن با ماهواره‌بر قبلی (قاصد) را رقم‌ زده است. رافع که همانند موتور سلمان از بدنه و عایق غیرفلزی و سبک و همچنین نازل متحرک بهره می‌برد، رانش 68 تُن ایجاد می‌کند که بیش از 2 برابر رانش موتور مرحله اول قاصد است. استفاده از رافع به‌عنوان یک پیشران جدید و قدرتمند می‌تواند افزایش قابل‌ توجهی در میزان محموله قابل حمل توسط ماهواره‌بر بعدی یا به‌ بیان دیگر نسل بعدی قاصد هم داشته باشد. سوخت جامد در کنار همه مزیت‌هایی که دارد، از حساسیت و ریسک بالایی نیز برخوردار است که از این جهت می‌توان آن را به یک اسب سرکش تشبیه کرد که رام کردن و در اختیار گرفتن آن، توانمندی بالایی را می‌طلبد. دستیابی کشورمان به این توانمندی و استفاده موفق از این سوخت در ماهواره‌بر قائم 100 (که به‌ رغم پرتاب‌های ماهواره‌برهای قبلی در نمونه‌های دیگر با موفقیت ماموریت خود را انجام داد) مؤید این است که متخصصان صنعت فضایی کشورمان - بویژه در نیروی هوافضای سپاه- به لبه فناوری در این حوزه دست پیدا کرده‌اند و موتور رافع می‌تواند در پرتاب‌های آینده برای رسیدن به مدارهای بالاتر نیز بسیار راهگشا باشد. عملیاتی شدن ماهواره‌بر قائم 100 که به دلیل جنس بدنه و فناوری‌های به‌کار رفته در موتور آن، یک ماهواره‌بر کارآمد و البته ارزان‌قیمت است، می‌تواند روند تولید و به تبع آن، تعداد پرتاب‌ها (که یکی از نیازهای اصلی و مهم در رسیدن به موفقیت‌های تثبیت شده است) را بالاتر ببرد و برای همین به نظر می‌رسد ما در آینده با تعدد پرتاب‌های فضایی و افزایش آن نسبت به گذشته مواجه شویم. از طرف دیگر، عملیاتی شدن ماهواره‌بر قائم 100 به معنای رفتن به سمت ساخت و به‌کارگیری نمونه‌های بالاتر آن است که به گفته فرمانده فضایی نیروی هوافضای سپاه، در ماه‌های آینده، تست‌های تحقیقاتی ماهواره‌بر قائم 105 و تا 3 سال بعد، برنامه تحقیقاتی ماهواره‌بر قائم 120 شروع خواهد شد که قرار است ماهواره‌های ایران را به مدار 36 هزار کیلومتری (ژئو) برساند. با این حال، باید در نظر داشت برنامه فضایی کشور (چه آنچه در نیروی هوافضای سپاه دنبال می‌شود و چه آنچه در برنامه سازمان هوافضای وزارت دفاع در حال انجام است) به دلایل مختلف – از جمله عدم پیگیری موثر در 8 سال دولت موسوم به اعتدال - از برنامه‌های پیش‌بینی شده عقب است. از طرف دیگر این مساله باید مدنظر باشد که برنامه فضایی ایران باید دور از برنامه‌های تبلیغاتی صرف و دقیقاً در مسیر منطق و عقلانیت پیش رود و در این مسیر از اظهارنظرها و برنامه‌های رویایی و دست‌نیافتنی پرهیز شود تا این عقب‌افتادگی چند ساله از برنامه فضایی با سرعت و کارآمدی بیشتر جبران شود. پرتاب موفقیت‌آمیز روز گذشته و تزریق ماهواره در مدار 750 کیلومتری با ماهواره‌بر جدید که یکی از انواع خانواده قائم است، (به عنوان یادگار ارزشمند سردار شهید سرلشکر حاج‌حسن طهرانی‌مقدم) می‌تواند نویدبخش بازگشت برنامه فضایی به ریل عقلانیت و کارآمدی باشد. البته ذکر این نکته هم ضروری است که برنامه فضایی کشورمان نظیر همه برنامه‌های فناورانه در همه دنیا، مبتنی بر آزمایش‌های مکرر است که گاهی نیز ممکن است با شکست‌هایی همراه باشد.نه پیروزی‌ها باید بیش از آنچه هست، تبلیغ شود و نه باید از شکست در پرتاب‌های آینده ترسید و ناامید شد. چشم‌انداز برنامه فضایی ایران در این صورت حتماً یک چشم‌انداز روشن خواهد بود که می‌تواند در یک برنامه‌ریزی دقیق - البته با سرمایه‌گذاری مناسب - به اهداف بالاتر یعنی تزریق ماهواره‌های سنگین‌تر و کاربردی‌تر در مدارهای بالاتر بینجامد
 
روزنامه رسالت

تحول در سطوح حکمرانی

محمدکاظم انبارلویی

۱- ما نیازمند یک «تحول»  و «تحول‌خواهی» در سطوح مختلف حکمرانی هستیم.
این «تحول» «نقشه» راه و «مهندس» راه می‌خواهد.
نقشه راه قانون اساسی و قوانین منبعث از آن است. مهندس راه هم ولایت‌فقیه و در سطوح پایین‌تر، رؤسای قوا و مدیران میانی در نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند.
نقشه راه سیاست‌های کلی ابلاغی از سوی امام خامنه‌ای است.
اگر بخواهیم در مسیر «تحول» حرکت کنیم باید یک حس «تحول‌خواهی» در تمام سطوح مدیریتی کشور ایجاد شود. بدون این حس نقشه راه عملیاتی نمی‌شود.
نظام دیوان‌سالاری کشور به دلیل نفوذ دشمن در برابر هرگونه تحول ایستادگی می‌کند. این مهم خود را در دست‌کاری در اصل نقشه راه، بدعملی و حتی حذف و ترور مدیران ناکارآمد از سوی دشمن ،نشان می‌دهد.
۲- مقام معظم رهبری در ابتدای امسال در حرم رضوی فرمودند :« تحول ، یعنی تغییر حال، تغییر وضع، دگرگونی»
باید دید در «حال» ما در نگرش به «تحول» تغییر حاصل‌شده است؟ برای تغییر «وضع» چطور؟ آیا اراده‌ای برای تغییر «وضع» دیده می‌شود؟ و از همه مهم‌تر این‌که آمادگی ورود به یک وادی که شاهد «دگرگونی» باشیم،  داریم؟!
انتخابات به مردم و نخبگان اجازه می‌دهد وارد وادی «تحول» بشویم.
انتخابات فرصتی است برای اندیشیدن به تغییر «وضع»!
اما دشمن هرگز به ما اجازه نمی‌دهد به این وادی ورود کنیم. دشمن با دست‌کاری در ذهن بازیگران اصلی «تحول» و «تحول‌خواهی» انتخابات را در حد یک بازی سیاسی و رقابت کور فرو می‌کاهد.
۳- بیانات مقام معظم رهبری از ابتدای امسال تاکنون که مسئله انتخابات را کلید زدند یک محور اصلی داشت و آن ضرورت اندیشیدن به مقوله «تحول» و پدیداری حسن «تحول‌خواهی» در آحاد ملت ایران است.
«سیاست‌زدگی» و «قدرت‌طلبی» و «غفلت از نقشه‌های دشمن» سمّ مهلک برای «تحول» و «تحول‌خواهی» است.
​​​​​​​این سمومات نخبگان و نیروهای سیاسی کشور که پیشران مقوله تحول هستند را رو به ضعف و فرسایش می‌برد و فضا را برای یک جنگ‌شناختی تمام عیار از سوی دشمن مهیا می‌کند.
۴- «تحول» در مجلس به‌عنوان یک رکن از ارکان نظام که به تعبیر امام (ره) در رأس امور است به چه معنا می‌باشد.مجلس مرکز تصمیم‌گیری‌های کلیدی نظام است. مجلس باید در کنار جهاد «خدمت»، «تبیین»  و «اعتمادزایی»به جهاد «تصمیم» برسد.
تصمیم درست برای گره‌گشایی مشکلات کشور به‌ویژه در حوزه اقتصادی که همواره مورد گلایه و شکایت مردم از قوای سه‌گانه است در گرو راه‌یابی عناصری شجاع، جوان، مؤمن، باتجربه، ساده‌زیست، باهوش و انقلابی به مجلس است که به هنگام تصمیم‌گیری در موقع «تعارض منافع» در سمت‌وسوی منافع ملی و مصالح ملی بایستند و منافع فردی و جناحی را کنار بگذارند.
۵- احزاب و گروه‌ها و کسانی که متکفل ارائه فهرست انتخاباتی هستند باید یک «فهم امیدوارانه از آینده» و نیز یک «فهم از ساخت آینده» داشته باشند که اگر به مجلس راه یافتند در پایان چهار سال بتوانند کارنامه خود را شفاف برای مردم بیان کنند و معلوم شود چقدر به اهداف موردنظر در فرآیند تحول رسیده‌اند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات