حسین شریعتمداری
۱- «حلول ماه مبارک رمضان مبارک باد. ماه رمضان را در همه دنیا با زیبایی استقبال میکنند و بچهها با تزئین و چراغانی به پیشواز این ماه میروند. هنگام سحر مردم در تمام دنیا با صدای دلنشین مناجات بیدار میشوند... ما در غزه اما، با صدای وحشتناک بمبارانها از خواب بیدار میشویم... اگرچه پیش از سحر نیز در خواب نیستیم... ماه مبارک رمضان تازه شروع شده است ولی ما در غزه، ۵ ماه است که روزه گرفتهایم. گرسنگی و تشنگی در روزهای ماه رمضان برای ما سخت نیست!... مردم در همه دنیا برای نماز و مناجات به مسجد میروند. در غزه اما مساجد را ویران کردهاند... حسبناالله و نعم الوکیل...»...
بخشی از پیام دردناک یک کودک ۱۰ یا دوازده ساله در غزه است که بر تلی از خانهها و اماکن ویرانه و یکسان شده با خاک ایستاده و از ژرفای دل سخن میگوید...
۲- «محمد اسد» یک خبرنگار فلسطینی و ساکن -که چه عرض کنم، در غزه خانهای برای سکونت باقی نمانده است- او یک خبرنگار حاضر در غزه است. محمد اسد نیز در یک پیام صوتی و تصویری از میان ویرانههای ناشی از بمباران پیاپی غزه، میگوید: «امسال سیاهترین ماه مبارک رمضانی نیست که بر امت اسلامی میگذرد، بلکه شاهد بدترین مسلمانانی هستیم که ماه رمضان تاکنون به خود دیده است... دو میلیارد مسلمان غیر از دعا هیچ کاری برای مردم غزه نمیکنند. نمیدانم که خداوند چگونه دعا و نماز و روزه آنها را میپذیرد»؟!
۳- بعد از بسته شدن راه تجارت دریایی رژیم صهیونیستی از سوی دلیرمردان انقلابی یمن، و تاکید چندباره انصارالله که حمله به کشتیهای حامل سوخت و کالا برای رژیم صهیونیستی را تنها هنگامی متوقف خواهند کرد که اسرائیل به جنایات وحشیانه خود علیه مردم مظلوم غزه پایان بدهد، برخی از دولتهای
( به ظاهر اسلامی) برای جبران اقدام شجاعانه مقاومت یمن، راههای چندگانهای را با هدف ارسال کمکهای غذائی، داروئی، سوخت و حتی ارسال تسلیحات به این رژیم جنایتکار در پیش گرفته و کماکان به این خیانت و جنایت خود ادامه میدهند. سرکردگان رژیم صهیونیستی نه فقط همکاری این دولتهای دستنشانده را انکار نمیکنند، بلکه بدون پروا از جهان اسلام و با دهنکجی به ملتهای مسلمان، خبر این جنایت را هم اعلام میکنند!
۴- روز سهشنبه، اول ماه مبارک رمضان، رهبر معظم انقلاب در محفل انس با قرآن فرمودند: «هرگونه کمک به دشمن صهیونیستی حرام قطعی و جنایت واقعی است و متاسفانه برخی دولتها و کشورهای اسلامی این کار را انجام میدهند اما روزی پشیمان خواهند شد و انشاءالله سزای این خیانت را خواهند دید» و تاکید کردند که «دنیای اسلام مکلّف است، موظف است، تکلیف دینی دارد، هر کس هر جور میتواند کمک کند و حرام قطعی و جنایت واقعی است کمک به دشمن. اینها از سوی هر کسی باشد».
۵- امروزه مقاومت نه فقط در جهان اسلام بلکه فراتر از آن، در بسیاری از نقاط دیگر جهان برخاسته و برگرفته از انقلاب اسلامی است و جمهوری اسلامی ایران از آغاز تاکنون و طی ۴۵ سالی که از عمر مقدس آن میگذرد هرگز از ایجاد هستههای مقاومت که تاکید امام راحلمان بود و یاری رساندن به این هستهها که امروز به جبهه قدرتمند و گستردهای تبدیل شدهاند، دست نکشیده و در حمایت همهجانبه از این جبهههای چندگانه کمترین تردیدی نکرده است.
۶- اکنون با توجه به تاکید چندباره رهبر معظم انقلاب و از جمله تاکید اخیر ایشان که «دنیای اسلام مکلّف است، موظف است، تکلیف دینی دارد، هر کس هر جور میتواند کمک کند و حرام قطعی و جنایت واقعی است کمک به دشمن. اینها از سوی هر کسی باشد». دو وظیفه قطعی و غیر قابل تردید بر عهده مسئولان محترم جمهوری اسلامی ایران است؛
اول: افشای مستند جنایت هولناک و شرمآور آن دسته از دولتهای به ظاهر اسلامی که نه فقط کمترین کمکی به مردم مظلوم غزه نمیکنند، بلکه با ارسال مخفیانه محمولههای داروئی، غذائی و حتی تسلیحاتی برای رژیم صهیونیستی، دستهایی آغشته به خون مردم مظلوم غزه دارند. از آنجا که جمهوری اسلامی ایران در همه دنیا و از جمله در میان همه ملتهای مسلمان به عنوان اصلیترین حامی مردم فلسطین و جبهههای مقاومت شناخته میشود، افشای مستند دولتهای حامی رژیم صهیونیستی میتواند شورش مردم مسلمان آن کشورها علیه دولتهای دستنشاندهشان را به دنبال داشته باشد و این کمک بزرگی نه تنها به مردم غزه، بلکه به تمامیت جهان اسلام خواهد بود.
دوم: جمهوری اسلامی میتواند و مخصوصاً بعد از تاکید حضرت آقا، باید محمولههای مواد غذائي، داروئی و سایر مایحتاج مردم غزه را از طریق دریا به غزه ارسال کند. بیتردید، آمریکا و متحدان غربی و نیز رژیم صهیونیستی با این اقدام مخالفت میورزند و بعید نیست به کشتیهای حامل کالای یادشده نیز حمله کنند ولی حتی در صورت حمله به کشتیهای مزبور، اولاً؛ الگویی ماندگار پیش روی سایر کشورهای اسلامی قرار خواهد گرفت، ثانیاً؛ چهره منفور کشورهای غربی را که به فریب از ضرورت کمکرسانی به مردم غزه سخن میگویند، بیش از پیش مفتضح و رسوا خواهد کرد و ثالثاً؛ مراجع بینالمللی میتوانند با بررسی محموله این کشتیها، غیرتسلیحاتی بودن آن را تأیید کنند. در این صورت ممانعت از ارسال این محمولهها فقط در بستر یک جنایت جنگی و کمک به نسلکشی تلقی و تعریف میشود.
رزمایش امنیت 2024 ، پیامی برای آمریکا و عرصه توانمندی ایرانی
دکتر هادی محمدی
رزمایش مشترک کمربند امنیت دریایی ۲۰۲۴ با شرکت بیش از 20 شناور نظامی از ایران، روسیه و چین با حضور ناظرانی از برخی کشورهای دوست در شمال آقیانوس هند در حال برگزاری است و امروز به پایان می رسد. یک رزمایش پیشرفته با آخرین فناوریها و تاکتیکهای روز دریایی که همراهی دو کشور عضو شورای امنیت و دارنده بمب اتم وزن آن را نیز بیش از پیش ساخته است. در این میان چند نکته به نظر میرسد قابل توجه باشد. اولین نکته این که رزمایش مرکب 2024 در شرایط بسیار حساس و شکننده ای در منطقه غرب آسیا انجام می شود. جنگ رژیم صهیونیستی در اوج جنایت علیه مردم غزه ادامه دارد و افقی برای پایان آن قابل تصور نیست چراکه با حمایت همه جانبه مالی تسلیحاتی و سیاسی غرب به ویژه امریکا نیز همراه است. از سوی دیگر در یمن و در تنگه راهبردی باب المندب هم درگیری میان نیروهای انصارا... و کشتی های آمریکایی و انگلیسی و کشتیهای عازم اسرائیل نیز ادامه دارد و این نیروها توانسته اند یکی از مهمترین تنگه های دنیا را برای غرب و حامیان رژیم صهیونیستی بسیار ناامن و پر هزینه کنند. در چنین شرایطی تشکیل ائتلافی از ایران و چین و روسیه در نزدیکی دریای سرخ و باب المندب می تواند پیامی روشن برای غرب باشد که با کاهش حمایت از اسرائیل می توانند افزایش امنیت در این منطقه حساس را شاهد باشند. نکته دیگر این که حضور چین و روسیه و ناظرانی از عمان آفریقای جنوبی هند پاکستان قزاقستان و آذربایجان در این رزمایش با محوریت جمهوری اسلامی ایران که چند سال است تحت شدیدترین تحریمهای یکجانبه آمریکا قرار دارد نشان دهنده همکاری راهبردی سه کشور در زمینه امنیت و دفاع دریایی است که سطح بالایی از همکاری میان کشورهاست. منطقه انجام رزمایش یعنی شمال اقیانوس هند، بین سه تنگه راهبردی از پنج تنگه راهبردی دنیاست، تنگه هرمز در شمال، تنگه مالاکا در شرق و تنگه باب المندب در غرب منطقه اقیانوس هند واقع شده که در حقیقت منطقه تأمین و تبادل انرژی دنیا را احاطه کرده و ایران، روسیه و چین با نمایش تواناییها و هماهنگیهای دریایی خود پیامی قوی در مورد توانایی خود در دفاع از منافع ملی به سایر کشورها ارسال می کنند. این رزمایش همچنین قدرت و آمادگی ایران در مناطق کلیدی دریایی را به عنوان یک اقدام استراتژیک در مقابله با نفوذ رقبای منطقهای خود و دخالت بازیگرانی همچون ایالات متحده آمریکا به تصویر میکشد. از سوی دیگر اگرچه گزارش دستگاههای اطلاعاتی آمریکا در مورد ایران چندی قبل تهیه شده اما وقتی کنار رزمایش اخیر گذاشته می شود مفاهیم جالبی را به دست می دهد. در این گزارش اعتراف شده یک چین جاهطلب اما مضطرب، یک روسیه متخاصم، برخی از قدرتهای منطقهای مانند ایران، نظم سنتی بینالملل مبتنی بر برتری آمریکا را به چالش کشیدهاند»؛ این اعتراف، خلاصه گزارش سالانه سازمانهای اطلاعاتی آمریکا به سنا بود. و نکته آخر و شاید همیشگی، توانمندی قابل توجه ایران در ساخت انواع تجهیزات و تسلحات به صورت بومی است. اتفاقی که نه تنها بازدارندگی ایران را به میزان قابل توجهی افزایش داده بلکه می تواند به نمایشی از توانمندی های ایران برای عرصه بازارهای تسلیحاتی جهان برای صادرات نیز بدل شود. روز گذشته امیر سرتیپ آشتیانی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح کشورمان از 4تا5 برابر شدن صادرات تجهیزات دفاعی ایران خبر داد و گفت: در امر اقتدار دفاعی در جهان از جایگاه ویژهای برخورداریم، چون در راستای بومیسازی به مرحلهای رسیدهایم که قالب تجهیزات مورد نیاز نیروهای مسلح را در داخل تولید کردیم که موجب اقتدار دفاعی ماست و نتیجه آن تقویت امنیت ملی کشور است ضمن این که غالب این تجهیزات در مرحله صادرات قرار دارد. این سخنان وزیر دفاع را وقتی بهتر متوجه می شویم که ناوشکن تمام ایرانی ساخت صنایع دفاعی ایران را در پیشانی این رزمایش به عنوان ناو فرماندهی می بینیم؛ همان ناوشکنی که چند ماه قبل در یک دریانوردی تاریخی دنیا را دور زد و به سلامت به کشور بازگشت.
اختلاف چگونه میتواند شیرینی مجلس جدید را نابود کند؟
حسین عبداللهیفر
رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین سخنان خویش پیرامون مجلس دوازدهم با هشدار نسبت به پیامدهای دامن زدن به اختلافات فرمودند: «آن چیزی که میتواند شیرینی مجلس جدید را نابود کند، سخنان اختلافانگیز و دعوا راه انداختنها و ستیزهگریهای دشمنپسند است؛ شیرینی مجلس جدید را اینجور چیزها از بین میبرد. باید خیلی مراقبت کرد، باید خیلی مراقبت کرد.»
صرف نظر از اینکه چه عوامل و عللی زمینهساز بروز این دغدغه معظمله گردد، یک پرسش اساسی که پاسخ آن میتواند در کاهش اختلافات مؤثر واقع گردد، این است که چگونه تنشهای روانی و منازعههای غیراخلاقی میتواند سبب تلخکامی ملت گردد؟
در این رابطه اولاً باید به نقش مجلس در وحدت ملی، انسجام درونی و همگرایی میان مسئولان اشاره کرد که بر اساس دیدگاههای بنیانگذار نظام اسلامی این نقش در تثبیت و ماندگارسازی انقلاب اسلامی به واسطه جایگاه مجلس در رأس امور کشور میتواند راهبردی، الهام بخش و اثرگذار بر سایر قوا و دستگاههای اجرایی باشد.
ثانیاً وحدت و همگرایی زمانی تأثیر کاربردی و مؤثر دارد که در سه سطح بروز عینی و مصداقی داشته باشد: در سطح نخست؛ وحدت میان مسئولان، سطح دوم؛ وحدت میان مردم و مسئولان و سطح سوم وحدت میان مردم و مردم قرار دارد. نکته مهم ارتباط متقابل هر یک از این سطوح سه میباشد که به صورت زنجیرهای بر یکدیگر تاثیر میگذارند. چنانچه وقتی صدای اختلاف از مجلس شنیده شد به مثابه اختلاف میان مسئولان قلمداد شده و آثار خود را در عدم تمرکز بر مسائل کلان و مشکلات بزرگ کشور نشان میدهد و مردمی که این صدا را به صورت زنده از رادیو میشنوند امیدشان به حل مشکلات کشور کاهش مییابد.
نقش دیگر مجلس در رابطه با دولت نمایان میگردد که میتواند آثار بسیار نامطلوبی بر امید مردم به حل مشکلات کشور داشته باشد. ضمن آنکه این اختلافات به سرعت در سطح سران قوا هم بروز مییابد. مردم وقتی اختلاف در این سطح را میبینند کاملاً نومید شده و اعتمادشان به مسئولان کاهش مییابد.
البته اختلاف سلیقه و نظر در مجلس امری طبیعی است و اختلاف نظر برای پیشبرد امور لازم است، اما آنچه قبیح است اینکه دشمنیها جای دوستیها را بگیرد. دو جناح و دو دسته بهوجود بیاید به گونهای که یکدیگر را دشمن شماره یک خود بدانند. اینجاست که سود این اختلاف را هرچند بحق باشد، دشمن اصلی که حالا خود را در حاشیه میبیند میبرد؛ لذا حضرت امام (ره) میفرماید:
«البته دو تفکر هست باید هم باشد. دو رأی هست باید هم باشد، سلیقههای مختلف باید باشد لکن سلیقههای مختلف اسباب این نمیشود که انسان با هم خوب نباشد.... اگر در یک مجلسی اختلاف نباشد این مجلس ناقص است اختلاب باید باشد اختلاف سلیقه، اختلاف رأی، مباحثه، جاروجنجال اینها باید باشد لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته بشویم دشمن هم، باید دو دسته باشیم در عین حال که اختلاف داریم دوست هم باشیم.»
اگر اختلاقات سبب دو دستگیهای خصمانه و کینه توزانه گردد قطعا بیگانگان، دولتهای متخاصم، گروهکهای معاند و تجزیه طلب، اپوزیسیون و ضدانقلاب، جریان تحریم کننده انتخابات، غربگرایان و متحجران سود آن را خواهند برد و برای کشور پیامدهای امنیتی و سیاسی زیادی در خواهد داشت.
چنانچه در رویدادهای امنیتی تیرماه ۱۳۷۸ مقام معظم رهبری احزاب سیاسی را به عنوان مقصران اصلی مورد عتاب قرار داده و فرمودند:
«آقایانی که سردمداران خطوط سیاسی و گرایشهای سیاسی هستند، حالا برسید به این حرفی که ما میگوییم شما خودیها وقتی سر قضایای بیهوده این طور با هم درگیر میشوید، دشمن سوء استفاده میکند، بفرمایید، این یک نمونه، دیدید دشمن چطور استفاده کرد؟ دیدید دشمن چگونه نیش خود را زد؟ اختلافات سلیقهای و سیاسی را کنار بگذارند.»
ضمن آنکه باید توجه داشت کشورمان در یکسالگی عمر این مجلس در حال برگزاری انتخابات بسیار مهم دیگری خواهد بود که هر گونه حرکت مجلس، مواضع و نوع تعامل با دولت بر کارآمدی، امید مردم و جوانان، اعتماد به مسئولان و نهایتاً بر مشارکت مردم تأثیرگذار است.
سزای خیانت به مردم غزه
محمدمهدی ایمانیپور
رهبر معظم انقلاب اسلامی اخیرا در دیدار قاریان قرآن کریم، جنایتهای کمسابقه در غزه همچون کشتن کودکان و نوزادان از طریق گرسنگی و تشنگی را مفتضحکننده تمدن غرب خواندند و تاکید کردند: «کمک به مردم غزه تکلیف دینی دنیای اسلام است. هرگونه کمک به دشمن صهیونیستی حرام قطعی و جنایت واقعی است و متاسفانه برخی دولتها و کشورهای اسلامی این کار را انجام میدهند، اما روزی پشیمان خواهند شد و انشاءا... سزای این خیانت را خواهند دید.»
درخصوص فرمایشات رهبر حکیم انقلاب اسلامی نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه جنگ غزه سنگمحکی برای شناخت واقعی تمدن غرب محسوب میشود. سیاستمداران و رسانههای غربی در سایه نهادگرایی اروپایی و دیوانسالاری آمریکایی، خود را مولد تمدنی اصیل با قابلیت انعطافپذیری فرهنگی و مدنی بالا در جهان معرفی میکنند. با اینحال همراهی کامل کانونهای رسمی و غیررسمی قدرت با رژیمصهیونیستی در نسلکشی کودکان بیگناه غزه مرز پررنگ «واقعیت» و «فریب» را در اینخصوص به اثبات رساند. شاید یکی از اصلترین درسهای جنگ غزه این باشد که شناخت و درک واقعی از ماهیت «تمدن غربی» نه از بطن نظریات مدرن و پستمدرن و دیالکتیک این دو با یکدیگر، بلکه در لابهلای واقعیات جاری در نظام بینالملل میسر خواهد بود. در اینجا نباید مقهور روایت جعلی غرب از تمدنی شد که در متن آن کشتار دهها هزار انسان بیگناه مباح شمرده میشود!
نکته دوم، معطوف به تکلیفی است که جهان اسلام در دفاع از مردم مظلوم غزه برعهده دارد. این تکلیف صرفا یک تکلیف «عرفی» نبوده بلکه تکلیفی «شرعی» است که ترک آن مستوجب عقاب و عذاب الهی است. علاوه بر این در حمایت از مردم غزه نمیتوان میان موضوعات و حوزههای مختلف، تفاوتی قائل شد، بلکه حرمت شرعی شامل تمامی حوزههای سیاسی، اقتصادی - تجاری، اجتماعی و نظامی میشود. وضعیت وخیم جاری در غزه، خانیونس و رفح، این واجب را به واجبی فوری تبدیل میکند. زمانی که سخن از یک واجب شرعی فوری به میان میآید، با مقدمات واجبی نظیر «تبیین مستمر»، «ارائه راهکارهای فوری»، «همافزایی موثر جمعی» و... مواجه میشویم. میدان جنگ غزه صرفا نیاز به روایتگری یا ابراز تاسف ندارد و نیاز به نقشآفرینی و تاثیرگذاری در آن بهمراتب پررنگتر است.
نکته سوم، معطوف به انذار رهبر معظم انقلاب در قبال بازیگرانی در جهان اسلام است که در طول جنگ غزه مشغول حمایت غیراعلامی، اما ملموس از رژیمصهیونیستی هستند. همگان به یاد دارند که در سال ۲۰۱۳ میلادی، زمانی که دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، رژیمصهیونیستی و برخی کشورهای منطقه مشغول هدایت تروریستهای تکفیری به خاک سوریه و حوزه شامات بودند، رهبر معظم انقلاب تاکید فرمودند که دشمنان به هدف خود در این منازعه خونین دست پیدا نخواهند کرد و شر گروههای تروریستی (داعش)، گریبانگیربانیانوحامیان اینگروههاخواهد شد. درسال۲۰۱۸میلادی، این پیشبینی مدبرانه تحقق پیدا کرد: خلافت خودخوانده داعش در سوریه و عراق نابود و بخشی از گروههای تروریستی مورد حمایت غرب و رژیمصهیونیستی تبدیل به عناصر خطرناک علیه امنیت جمعی آنها شدند. هم اکنون نیز ماجرا تفاوتی با گذشته ندارد. ایجادحاشیه امنیت برخی کشورهای مسلمان برای رژیمصهیونیستی برای قتلعامهرچه بیشتر ساکنان بیدفاع غزه صرفا آنها رادرپرداخت هزینههای تصاعدی و جبرانناپذیر شکست رژیمصهیونیستی در جنگ اخیر شریک خواهد ساخت؛ حقیقتی که شاید برخی کشورها بسیار دیر قادر به درک آن شوند.
پرونده های باز میان ایران و آمریکا
علی اصغر زرگر
آمریکا همانطور که بارها اعلام کرده میلی به درگیر شدن در جنگی فراگیر با ایران ندارد. با توجه به تحولات اخیر به نظر می آید جنگ غزه این ظرفیت را دارد که با آتش بسی دائمی فروکش کند. اما در این میان دو موضوع باید حل و فصل شود تا آرامش به منطقه برگردد. در سال ۲۰۰۳ آمریکایی ها وارد عراق شدند و ضربات زیادی به ارتش آمریکا وارد شد این کشور نزدیک به ۵ هزار نیرو را از دست داد. بنابراین حملاتی که علیه نیروهای آمریکایی شده بود، جدید نیست. ب ااین وجود آمریکایی ها با عراقی ها مذاکره می کنند و می خواهند نیروهای خود را از عراق بیرون ببرند و به طور کامل از این کشور خارج شوند همانطور که افغانستان را ترک کردند اما مساله ایران متفاوت است. به نظر می آید آمریکایی ها در پی درگیری با ایران نیستند. این وضعیت قیمت نفت را بالا خواهد برد و این مساله باب میل دموکرات های آمریکایی نیست که در این برهه از انتخابات قیمت نفت به شدت بالا برود. علاوه بر این ها نیروهای آمریکا در منطقه در دسترس هستند و در عراق در دسترس هستند،در سوریه هستند و در اردن و قطر و بحرین نیز هستند.
این نیرو ها آسیب پذیر هستند و چنانچه درگیری و جنگی روی دهد ایران در مقابل حملات آمریکا دست بسته نخواهد بود. در مجموع می شود به راحتی پیش بینی کرد که آمریکا در این برهه از زمان وارد درگیری با ایران نخواهد شد ولی در عین حال نظر آمریکا بر این است که با وارد کردن صدمه به نیروهای نیابتی در منطقه بازدارندگی ایجاد کنند. به نظر می رسد که چنین سیاستی را دنبال می کنند و ایران نیز سیاست منطقه ای خود را دنبال می کند. ایران تا حدودی در خصوص رفتار این گروه های منطقه ای سلب مسئولیت کرده و اعلام کرده که حمایت ایران از این گروه ها معنوی است و تصمیم گیری در مورد عملیات این گروه ها بر عهده خودشان است و ایران دخالت آن چنان ندارد. آمریکا در مورد یمنی ها به این امر اذعان کرده و اعلام کرده یمنی ها مستقلا عمل می کنند یمنی ها در پی شناسایی بین المللی هستند و قدرتی مستقر هستند. وضعیت فعلی این است. ایران سیاستی منطقه ای در پیش گرفته و آمریکا به دلیل ضربه پذیر بودن اش در منطقه می خواهد از هر گونه درگیری مستقیم با ایران پرهیز کند و به دنبال ایجاد فضایی بازدارنده هستند تا از حمله به نیروهای آمریکایی در منطقه جلوگیری شود.
حنیف غفاری
حضور نیروهای ناتو در جنگ اوکراین مولد تنشهای جدیدتری میان مسکو و آتلانتیکیها بوده و هر لحظه امکان شعلهورتر شدن این منازعه وجود دارد. ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه تاکید دارد ناتو نمیتواند حضور نیروهای خود در اوکراین را تکذیب کند و انکار این مساله بیفایده است. اصل این مناقشه از زمانی اوج گرفت که «رادوسلاو سیکورسکی» وزیر خارجه لهستان در کنفرانسی که به مناسبت بیستوپنجمین سالگرد عضویت لهستان در ناتو برگزار شد، گفت: نظامیان ناتو در حال حاضر در اوکراین حضور دارند و من میخواهم صمیمانه از نمایندگان این کشورها برای این موضوع تشکر کنم.
فراتر از اظهارات سیکورسکی، امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه در اظهاراتی که حکایت از هوش اندک وی است، از برنامه فرانسه و برخی کشورهای اروپایی دیگر برای اعزام نیرو به اوکراین خبر داد. کار به جایی رسید که سیاستمداران آلمانی سراسیمه مواضع پاریس را زیر سوال برده و تاکید کردند برنامهای برای اعزام نیرو به خاک اوکراین ندارند. بهراستی چه اتفاقی رخ داده است؟ بازی نامتوازن مکرون منبعث از چه دغدغهای است و چه تبعاتی برای کاخ الیزه و ناتو خواهد داشت؟
واقعیت امر این است که فرانسویها قدرت مواجهه مستقیم با روسیه در جنگ اوکراین را ندارند. ضمن آنکه مکرون نیز از سال 2017 میلادی تاکنون در کسوت یک سیاستمدار ناموفق و خام مورد شناسایی اعضای ناتو و اتحادیه اروپایی قرار گرفته است.
از این رو باید رمزگشایی از اظهارات مکرون را معطوف بر مولفههای فرامتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. به عبارت بهتر، مکرون درصدد دفرمهسازی فرامتن نبرد و تاثیرگذاری آن بر ابعاد متنی و میدانی آن برآمده است. او تلاش میکند هزینههای جنگ اوکراین را برای روسها در خارج از میدان افزایش دهد. این همان فرمولی است که غرب در جریان جنگ غزه نیز انجام میدهد: تنظیم فرامتن برای تغییر متن!
با همه این اوصاف، مکرون حتی در اقناع همپیمانان اروپایی خود در پیشبرد این بازی نخنما عاجز مانده است. کار به جایی رسیده که مارین لوپن، رهبر جبهه ملی و ملانشون، رهبر جریان چپ، هر 2 نگرانی خود را بابت مواضع اخیر رئیسجمهور فرانسه و تاثیر آن بر معادلات ژئواستراتژیک پاریس ابراز کردهاند. حتی برخی اعضای حزب متبوع مکرون (حزب جمهوری به پیش) تاکید کردهاند وی در اعلام مواضع اخیر خود برخی محاسبات ضروری را در نظر نگرفته و همین مساله میتواند به پاشنه آشیل سیاسی وی تبدیل شود. افزایش دامنه و عمق منازعه در اوکراین از سوی فرانسویها، به معنای ادراک ناقص و بلکه معکوس آنها از معادلات نبرد است. در حالی که 2 شهر راهبردی «باخموت» و «آودیوکا» به تسخیر روسیه درآمده و ارتش اوکراین روزبهروز به نقطه پایانی شکست در منطقه دونباس نزدیک میشود، فرانسه به خیال تمرکززدایی از روسها در شرق اوکراین، بدترین و پرریسکترین بازی ممکن را طراحی کرده است.
مکرون نهتنها قدرت تغییر موازنه میدان جنگ اوکراین را ندارد، بلکه قدرت تحلیل شرایط جاری در نظام بینالملل را از دست داده است. بدونشک فرسایشی شدن جنگ اوکراین معنایی جز افزایش فاکتورهای غیرقابل پیشبینی در آینده نزدیک نخواهد داشت. رد مواضع مکرون از سوی اولاف شولتس، صدراعظم آلمان و دیگر مقامات، بیانگر تعارض پیشفرضها، محاسبات و ذهنیتهای اعضای پیمان آتلانتیک شمالی در قبال جنگ اوکراین است. این تعارضات از ابتدای جنگ نیز وجود داشت، منتها از سوی «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو انکار میشد. اکنون مکرون تلاش میکند یک «بحران کنترل شده» را برای جلوگیری از یک «بحران کنترل نشده» خلق کند! عقلانیت، مهمترین پیششرط تحلیل هر پدیدهای در مناسبات جهانی محسوب میشود که مکرون از آن بیبهره است. محصول این بازی، قطعا تضعیف بیشتر جایگاه پاریس در نظام بینالملل خواهد بود
اصول ثابت جمهوری اسلامی
محمدکاظم انبارلویی
۱-مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجلس خبرگان فرمودند: «مجلس خبرگان باید مراقبت کند در انتخاباتهای خود، از اصول ثابت جمهوری اسلامی غفلت نکند».
این خطاب میتواند به منتخبین ملت در مجلس شورای اسلامی و یا هرکس که در معرض انتخاب قرار میگیرد، باشد.
اصول ثابت جمهوری اسلامی چیست؟
امام خامنهای در همین دیدار در پاسخ به این سئوال میفرمایند:
الف-اقامه عدل
ب- مبارزه با فساد
ج-ارتقاء سطح معرفت و آگاهیهای سیاسی و عمل اسلامی در جامعه
اصول ثابت جمهوری اسلامی است.
پیشازاین هم در بیانات مکرر خود مبارزه با فقر، فساد و تبعیض را بهعنوان محور اصلی تعریف اصلاحات مطرح فرموده بودند که مورد غفلت مدعیان اصلاحطلبی واقع شد.
۲- موضوع ارتقاءسطح معرفت و آگاهیهای سیاسی و عمل اسلامی در جامعه یک موضوع مهم و کلیدی است. فلسفه ارسال پیامبران «تزکیه نفس»، «تعلیم کتاب»و «حکمت» بوده است. باید دید چه کسانی در این مسیر گام برمیدارند.
برخی بداخلاقیهای انتخابات اخیر باید نقد شود. سخنان اختلافبرانگیز، دعوا راه انداختن و ستیزهگریهای دشمن پسند مورد نهی رهبری است، برخی باآنکه آن را از دو لب مبارک شنیدند، اما مسیر خود را میروند.
۳- هر «فعل» یا «قولی» که از سوی مسلمان مؤمن بهطور اعم و نمایندگان و برگزیدگان ملت صادر میشود باید یک «پیوست الهی» داشته باشد.
یعنی یکجهت عقلی، شرعی و اخلاقی بر آن حاکم باشد. در غیر این صورت مسیر رشد و تعالی در جامعه کُند میشود و در آخرت هم گرفتار آن خواهیم شد.
۴-کسانی با بهانه و بی بهانه دعوا راه میاندازند. اختلاف انگیزی میکنند تا مرز ستیزهگری دشمن پسند پیش میروند حرفی برای اقامه عدل در جامعه، مبارزه با فساد و ارتقاء سطح معرفت سیاسی ندارند. نان خود را در تنور تنازع سیاسی پخت میکنند.
اینها عاقبتبهخیر نمیشوند. شاهد این ادعا سرنوشت برخی رؤسای جمهور و رؤسای مجلس و برخی نمایندگان مجلس است.
۵-نمایندگان منتخب تا برگزاری مجلس آینده در خردادماه ۱۴۰۳ چند ماهی فرصت دارند برای اقامه عدل و مبارزه با فساد و تبعیض، گفتمان سازی کنند و فضای فکری سران قوا و نوع حکمرانی را به آن سمتوسو حرکت دهند.
رسانهها بهویژه رسانه ملی باید به این گفتمانسازی کمک کنند.
۶-تجربه تاریخی مجالس گذشته و فرازوفرودهای انتخاب مردم نشان میدهد «بیعرضگی»، «قدرتطلبی»، «ثروتاندوزی»، «شهوتپرستی» و بالاخره «سهمیهطلبی» سیمهای خاردار میدان انقلابی گری است.
هر یک از این سیئات بهاندازه یک مین ضدنفر عمل میکند و یک نماینده انقلابی را به خاک سیاه مینشاند.
۷-آنان که به اسم اصلاحطلبی به بزرگنمایی مشکلات و کوچک نمایی پیشرفتهای حیرتانگیز کشور و سیاه نمایی پرداختند آنان که چاقوی تحریم را تیز کردند و به تهدیدهای آمریکا افزودند. سرمایه اجتماعی خود را از دست دادند و این ورشکستگی را زیر ژست
«نه به انتخابات» پنهان کردند. آنها شعور سیاسی مردم را نادیده گرفتند. آنان روسیاهترین جماعت سیاسی هستند که باید در قبال تاریخ پاسخگوی اعمال خود باشند.