صبح صادق >>  جبهه >> پرونده
تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۱:۵۴  ، 
کد خبر : ۳۶۵۳۵۷
روایت جنگ دوشادوش ایرانی‌ها و عراقی‎ها با صدام به بهانه آغاز هفته دفاع مقدس

مثل برادر

پایگاه بصیرت / فاطمه ساداتی

بهشتی کوچک در نزدیک شهر قم، که به یمن نام صاحب اصلی شهر، «بهشت معصومه» نام گرفته است، کوچک شده ایرانی است که نام‎آوران بی‎نام و نشانی در آن خفته‎اند. می‎گوییم ایران کوچک، چون معتقدیم هر قلبی که اندیشه انقلاب اسلامی بر ذهن و جانش نفوذ کرده، ایمان و اعتقاد به اسلام جایی در سیره زندگی‌اش جای گرفته و این دو، یعنی عشق به ایران و اسلام را با عمل نشان داده است، یک ایرانی اصیل است. به وفور هموطن‎هایی را می‎توان در این بهشت کوچک یافت که اگرچه نام ایرانی ندارند، اما نشانی از ایرانی بودن و مسلمان حقیقی بودن را دارا هستند. از «کمال کورسل» فرانسوی گرفته تا شهدای افغانستانی روز‌های دفاع مقدس و حتی عراقی‌هایی که در جریان جنگ «صدام» علیه ایران حاضر به جنگ با ایرانی‌ها نشدند. ماجرای دفاع مقدس تنها حمله نظامی یک کشور به کشور دیگر نبود، قرائت تاریخ دوران دفاع مقدس و رویداد‌های آن نگاه ما به جنگ را متفاوت می‎کند. جنگ تحمیلی جنگ یک ملت با ملت دیگر نبود، بلکه حمله صدام و هم قبیله‌‎های او در «رژیم بعث» با چندین هدف و حمایت ده‎ها کشور دیگر برای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی ایران بود. بهانه صدام برای حمله به ایران اگرچه به نام مرز‌ها و جغرافیا رقم خورد، ولی واضح بود که این جنگ، جنگ عقیده‎هاست. وجود ایرانی که به تازگی معادلات جهانی را به هم‎ریخته بود، برای غرب خطر داشت، این موضوع دیکتاتورهایی، چون صدام را هم نگران کرده بود که نکند مردم عراق هم با الگوگیری از ایرانیان پایه‎های حکومت او را سست کنند. برای همین دیکتاتور همسایه با حمایت کشور‌های غربی و برخی از کشور‌های منطقه، تصمیم گرفت به ایران حمله کند تا شاید با این اقدام بتواند جلوی نفوذ و بسط انقلاب اسلامی را بگیرد و نام خود را نیز در بین کشورگشایان تاریخ ثبت کند.

برادری دو ملت
صدام بار‌ها نشان داده بود که به هیچ حد و مرز اخلاقی و انسانی پایبند نیست. هر کسی را که با او به مخالفت برمی‌خاست، به بدترین شکل قلع و قمع می‎کرد. نمونه‎های زیادی از استبداد او در تاریخ عراق وجود دارد. از سرکوب کردن «انتفاضه شعبانیه» گرفته تا کشتار کرد‌های شرق کشورش. صدام تنها در عملیات «انفال» که علیه کرد‌ها انجام گرفت، ۱۸۰ هزار کرد عراقی را قتل عام کرد، برخی از این کشته‌شدگان در گور‌های دسته‌جمعی به خاک سپرده شدند که سال‎ها بعد پیکر‌های آنان کشف شد. در نتیجه انتفاضه شعبانیه مردم عراق در سال ۱۳۶۹ و پس از جنگ این کشور علیه ایران، حدود سیصد هزار نفر کشته و حدود ۲ میلیون نفر آواره شدند. بسیاری از علمای بنام خطه عراق نیز در جریان این انتفاضه دستگیر شده و به شهادت رسیدند. در این حملات حرم‎های مطهر اهل‎بیت‎ (ع) نیز در امان نبودند و حرم حضرت علی‎ (ع) و حرم امام حسین (ع) به توپ بسته شدند.
ارتباط دو کشور ایران و عراق به واسطه مرجعیت نجف در علوم اسلامی و تمرکز شیعیان و علمای شیعه در این شهر از دیرباز حائز اهمیت بود. تعداد زیادی ایرانی به واسطه عشق و علاقه به اهل‎بیت (ع) به شهر‌های زیارتی، چون «کاظمین»، «نجف» و «کربلا» مهاجرت کرده و چند نسل از آنان در عراق به دنیا آمده بودند. در کنار این علمای بسیاری از ایران برای گذراندن دوره‌های دینی به نجف نقل مکان می‎کردند، چرا که حوزه علمیه نجف محل اصلی تمرکز علمای شیعی بود؛ بنابراین ارتباط ایرانی‌ها با مردمان عراق به واسطه این هم‎ دینی و وجود حرم‌های اهل‎بیت (ع) و حوزه علمیه نجف همواره مستحکم و پایدار بوده است.
عراقی‎ها علیه صدام 
پس از روی کار آمدن صدام و آغاز جنگ علیه ایران، به دستور او بسیاری از مردمان ایرانی‌تبار، اما ساکن عراق که سال‌ها قبل به عراق مهاجرت کرده و چندین نسل از آنان در این کشور زندگی می‎کردند، مجبور به ترک خانه‎های خود شدند. بسیاری از مردان جوان این گروه‎ها که به «معاودین» مشهور بودند، دستگیر و زندانی و سپس اعدام شدند؛ چرا که صدام می‎ترسید در جریان جنگ این جوانان شورش کرده و به جبهه ایران بپیوندند. آوارگی و پناه آوردن به ایران نیز سهم بخش عمده‎ای از این معاودین شد و زندگی بدون پشتوانه مالی و خانوادگی سختی را در ایران آغاز کردند. در کنار این گروه، تعدادی از رزمندگان ارتش عراق که می‎دانستند حضور در جبهه صدام و جنگ با ایران نامشروع است، از شرکت در جنگ سر باز می‌زدند. اینها نیز از سوی صدام شناسایی و دستگیر می‎شدند یا با حضور در جنگ از تیراندازی مستقیم سر باز می‌زدند. شاید نمونه معروف این افراد خلبانان پایگاه «شعیبیه» عراق بودند که از کشیدن پیم ضامن بمب‎هایی که قرار بود در شهر‌های ایران بر سر مردم فرود آید، خودداری کردند. این را گروهی از نیرو‌های خنثی‌سازی بمب ارتش در بررسی بمب‎های ریخته شده در برخی از شهر‌ها متوجه شدند که به عمد پیم ضامن‎ها کشیده نشده است. بعد‌ها در جریان ساقط شدن یکی از هواپیما‌های جنگی ارتش عراق، خلبانی عراقی به دلیل اجکت کردن زنده مانده و به اسارت نیرو‌های ایرانی درآمد. پس از اینکه نیرو‌های ایرانی متوجه شدند او یکی از خلبانان پایگاه شعیبیه است، ماجرای ضامن بمب‎ها را از او می‎پرسند و متوجه می‎شوند استخبارات عراق متوجه نکشیدن پیم‎های ضامن بمب‎ها از سوی نیرو‌های پایگاه شکاری شعیبیه شده‎اند و ۷۰ نفر از اعضای پایگاه را شناسایی و دستگیر کرده و به جرم خیانت تیرباران کردند. 
مجاهدان عراقی علیه رژیم بعث
دستور حمله صدام به ایران، نه فقط برای مردم کشور ما، که برای مردم عراق هم اتفاق سختی بود. بسیاری از جوان‎هایی که به جنگ فراخوانده شدند، به خوبی می‎دانستند جبهه‎ای که در آن می‎جنگند، جبهه باطل است؛ عده‎‎ای به اجبار به دستور مافوق خود تن می‎دادند؛ عده‎ای خود را به اسارت نیرو‌های ایرانی در می‎آوردند؛ عده‎ای که مخالف صدام و اقدامات او بودند و جنگ با ایران را اقدامی ناپسند می‎دانستند و دل در گرو راه پیر خمین داشتند، به جبهه ایران 
پیوستند. از این رو سپاه پاسداران ساز‎‎کاری را ترتیب داد تا جوان‎های عراقی حاضر در ایران که تصمیم به مبارزه علیه صدام گرفته بودند، در پادگان «شهید صدر» در ۲۰ کیلومتری «اهواز» استقرار یافته و آموزش ببینند. همچنین پس از آزادسازی «خرمشهر» و در پاسخ به پیام امام خمینی‎ (ره) که عراقی‌ها را به سازماندهی گروه‌های بسیجی دعوت کرده بودند، یگان «بسیج مجاهدین عراقی» در همان پادگان شهید صدر اهواز تشکیل شد. دوره آموزشی مجاهدین در اواخر سال ۱۳۶۱ مصادف با سالگرد شهادت «آیت‌الله سیدمحمد باقر صدر» آغاز شد و در اوایل سال ۱۳۶۲ پایان یافت. در پایان این دوره آموزشی، یک گردان رزمی به نام «گردان شهید صدر» و دو گروهان دیگر شکل گرفتند. 
احرار و مجاهدان
نیرو‌های «لشکر بدر» شامل دو دسته می‎شدند، دسته اول، مجاهدانی بودند که از ابتدا در شکل‌گیری این تیپ نقش داشتند. این دسته نیز شامل دو گروه بود. یک گروه نیرو‌های نظامی متشکل از افسران، درجه‌داران و سربازان عراقی بود که اوایل جنگ پناهنده شدند، اینها افراد با ایمانی بودند که بیشتر جنبه نظامی داشتند. گروه دوم نیرو‌های مردمی بودند که بیشترشان تحصیلات بالایی داشتند (دانشجو و فارغ‌التحصیل مهندسی و رشته‌های دیگر) و دارای بینش سیاسی خوبی بودند. فرماندهی تیپ به طور مطلوبی این افراد را با توجه به توانایی‌هایی که داشتند، به کار می‌گرفت. یکی از معروف‎ترین نیرو‌های این لشکر که در سال‌های بعد و پس از سقوط صدام و در نتیجه حمله داعش به خاک عراق توانست نقش مهمی در دفاع از کشورش ایفا کند، «شهید ابومهدی المهندس» بود که در کنار «سردار شهید حاج قاسم سلیمانی» توانستند هدایت و فرماندهی نیرو‌های مردمی عراق برای دفع شر داعش و تکفیری‌ها را از سر سرزمین عراق برعهده بگیرند. دسته دوم «احرار» یا تواب بودند که در جنگ به اسارت رزمندگان ایرانی درآمده بودند. رزمندگان ایرانی به خصوص «سردار شهید اسماعیل دقایقی» آن افرادی را که به اجبار به جنگ آمده بودند، شناسایی و با تک تک آنها صحبت می‌کرد و در نتیجه این عراقی‌ها وارد یگان بدر شدند و احرار نام گرفتند.
دو هزار شهید عراقی 
آمار تقریبی شهدای عراقی حاضر در جبهه دفاع مقدس ایران حدود دوهزار شهید و نزدیک به پنج هزار مجروح است. آنها در قالب لشکر بدر در عملیات‎های گوناگونی شرکت کردند که از آن جمله می‎توان به عملیات‎های کربلای ۲ در منطقه «حاج عمران» اشاره کرد. این عملیات در نیمه شهریور سال ۱۳۶۵ اجرا شد. «تیپ ۹ بدر»، با سه گردان عملیاتی (شهید صدر، شهید دستغیب، شهید بهشتی) و «گردان حمزه» که گردان احتیاط بود، توانست ارتفاع شهید صدر را تصرف کند. در همین عملیات ده‎ها مجاهد عراقی به شهادت رسیدند که اغلب پیکر‌های آنان در شهر قم و در بهشت معصومه (س) این شهر به خاک سپرده شد. در این عملیات، «محمود کاوه»، فرمانده تیپ ویژه شهدا نیز به شهادت رسید.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات